گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

یک روزی دلت را بردار و برو

جمعه, ۲۴ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۵۷ ب.ظ

هوالمحبوب


یک روزی آدم دلش را برمی دارد و می رود؛ آن را می اندازد توی کوله پشتی اش و روی جدول خیابان راه می رود تلو تلو میخورد و دلش را تاب میدهد. گاهی وقت ها هم پنهانش میکند در هزارتوی زندگی. گاهی که نباید صدایش در بیاید توی گنجه ی لباس های زمستانی می اندازدش و در را به رویش قفل میکند.

گاهی حواسش نیست و دل بیچاره لا به لای قفسه ی کتاب ها وول میخورد و گرد فراموشی رویش می نشیند.

گای دلش را دو دستی میچسبد سفت بغلش میکند و می بوسدش. شبها برایش قصه میگوید، موهایش را شانه میکند و دم اسبی می بندد. قصه میگوید که رامش کند که فریبش بدهد. که نکند از بی توجهی دل بیچاره بپوسد، مریض شود و زبانم لال بمیرد.

به روی دل نمی آوری جا مانده بود! این راه بهتری است...

به دل قول میدهی که یک روز، بالاخره از خیابانی که در آن جا مانده برش میداری، از کافه ای که روی صندلی های میز سوم جا مانده برش میداری، از پارک ، از سینما از هر جای بی صاحبی برش میداری و به جای اولش بر میگردانی.روی آغوش امنش گریه میکنی و قول میدهی .
دل ها میدانند که باید صبور باشند، باید دوام بیاورند، باید بگذرند و لبخند بزنند، باید تمام مسیر را مثل یک مرد محکم و قوی باشند. نمیرند و نشکنند. دل های بیچاره موجودات عزیزی هستند.هوایشان را داشته باشیم و اینقدر به رویشان نیاوریم گذشته های نکبت را.

با الهام از این پست: خرمالوی سیاه
  • ۹۵/۱۰/۲۴
  • نسرین

من و آرزوهایم

نظرات  (۸)

  • کمی خلوت گزیده!
  • هعییییییییییی...
    دلم...
    دل بیچاره م...پ
    دلم برای دلم می سوزه!
    پاسخ:
    :(
  • آب‌گینه موسوی
  • دلِ مسکین...

     

    سلام بر معلّمِ ادبیّات!

    اِنگار همکاریم و هم‌علاقه. :)

    پاسخ:
    سلام :)
    اگر اهل ادبیاتیتد بله و اگر معلم ادبیاتید بعله :)
  • مجید شفیعی
  • سلام

    دلت می آید....؟

    امیدوارم بیاید

    :)
    @}-----
    پاسخ:
    سلاممممم

    من دیگه امیدی به هیچی ندارم...
    به امید روزی که پست های غمگین تو وبلاگی به این ماهــــــــی نخونیم.
    پاسخ:
    تنها راهش اینه که دیگه ننویسم:(
  • مجله ویترینو
  • سپاس و ...
    پاسخ:
    تشکر و ....
    خانه امید ماست
    نگی بار دیگه این حرفو😰
    پاسخ:
    ای جانممممممم عزیزی تو:)
  • مجید شفیعی
  • سلام.

    پس خطرناکی

    خییییییییییییییییییییییییییلی

    :)
    @}------
    پاسخ:
    سلامممممممم

    چی بگم:)

    حالا این خوبه یا بد؟
  • بهارنارنج
  • خیلی خوب بدبختی دل رو به توصیف کردی:)

    جدا از شوخی متن قشنگ بود مرسی خاله نسرین
    پاسخ:
    سپاس بهار خانوم:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">