گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

فوتی بال

جمعه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۰ ق.ظ

هوالمحبوب

 

ایلیا اصرار عجیبی دارد که با نیم وجب قد، با پسرهای کوچه ی ما فوتبال بازی کند، به فوتبال می گوید، فوتی بال. عاشق این است که کسی توپ را بکارد و او شوتش کند، حالا دروازه یا دیوار یا گلدان روی میز، خیلی براش فرقی ندارد. او از شوت کردن خوشش می آید. از اینکه بقیه هم بازی اش بشوند هم خیلی خوشش می آید. بچه های محل هوایش را دارند. دعوایش نمی کنند. نمی گویند برود کنار تا بازی شان را بکنند. وسط بازی مدام توپ را برایش می کارند که او ضربه های مهیجش را بزند. بچه های محل، به فراخور بازی های ملی، بازی هایشان را تغییر می دهند، چند روز پیش که اوج هیجان بازی های والیبال بود، تور می کشیدند از این تیر چراغ برق تا نرده های خانه ی همسایه ی آن وری و والیبال بازی می کردند. ایلیا در این مواقع حسابی حرصش می گرفت. چون نه دستش به تور می رسید که بکشدش پایین نه توپی روی زمین بود که شوتش کند. هرچند بچه های با معرفت کوچه ی ما هرزگاهی، توپ را تحویلش می دادند که از آن کاشته های زهر دارش بزند، اما باز هم راضی کننده نبود. نوه ی همسایه ی بغلی که با یک لباس گل گلی می آمد وسط زمین بازی، ایلیا حواسش از بازی پرت می شد. دستش را می کشید و می بردش ته کوچه تا با توپ کوچکش کاشته بزند. اما نوه ی مینیاتوری همسایه، دلش نمی خواست توپش را با کسی شریک شود، نه ایلیا را به خانه شان راه می داد و نه توپش را فدای این دوستی ناخواسته می کرد. اما ایلیا خودش را تک و تا نمی اندازد. ایلیا بیدی نیست که از این بادها بلرزد. حتی اگر نوه ی همسایه بغلی توپش را تحویلش ندهد؛ باز هم او عاشق فوتی بال می ماند یک عاشق سینه چاک.

عصرهای ماه رمضان، که مجبور بودم ساعت ها توی کوچه بمانم تا ایلیا به عشق فوتی بال، از این سر کوچه به آن سر کوچه بدود، من نقش داور را بازی می کردم. امیررضا که امسال قرار است به کلاس ششم برود و با من خیلی رفیق است، حسابی کارم را قبول داشت. اغلب جلوی جر زنی های متین، نوه ی همسایه ی ته کوچه را می گرفتم، مهدی را که قاطی بازی شان نمی کردند؛ به عنوان کمک داور انتخاب می کردم و آن چند ساعت آخر روزه داری را یک جورهایی با هم سرمان گرم می شد.

از دیروز که جام جهانی شروع شده، برای «نون» خط و نشان کشیده ام که من تصمیم دارم تمام شصت و چند بازی را تماشا کنم، بنابراین این یک ماه برای خودش یک فکری بکند. هر چند می دانم همین که بگذارد بازی های تیم ایران را تماشا کنم، خیلی لطف بزرگی در حقم کرده است. اما خط و نشان کشیدن برای یک غیر فوتبالی خیلی مزه می دهد.

  • ۹۷/۰۳/۲۵
  • نسرین

ایلیایی

نظرات  (۱۵)

  • مریــــ ـــــم
  • یاد داوری کردن خودم افتادم که چقد به حرفم گوش میدادن واقعا!!
    کلا این موقع ها فضای خونه جوری میشه که غیر فوتبالیا غلاف میکنن
    دیگه میدونن کنترل و تلویزیون مال فوتبالیاست

    پاسخ:
    نون جان ما از این غیر فوتبالی های چغر و بد بدنه به همین راحتی ها صحنه رو ترک نمی کنه
  • علیــ ـرضا
  • چقدر خوب اینهمه فوتبالی بودن ! 
    حالا بزار ببینه 😕
    پاسخ:
    بله خیلی:)
    خب نون جان اینجا رو نمیخونه که این جمله ی طلایی شما رو بخونه:)
    چه بچه‌های با معرفتی داره کوچتون جدا ^_^ 
    .
    منم قصد دارم تمام بازی‌ها رو ببینم! باید ببینم تا چه حد موفق خواهم بود D: 
    پاسخ:
    بله انصافا خیلی بامعرفتن و خیلی هوای ایلیا رو دارن:)
    ان شالله که موفق باشیم توی این پروسه ی سخت و نفس گیر:)
  • علی خراسانی
  • جالب
    پاسخ:
    :)
    با اجازتون باید عرض کنم که بنده به شدت از فوتی بال متنفرم! تا جایی که وقتی میبینم تیمی طرفدار داره از حرصم میگم الهی ببازه دلم خنک شه! الانم گفتم اگه فلان تیم ببازه از خوشحالی برای کل فامیل بستنی میخرم.... یعنی تا این حد متنفرم! 😂😂😂
    پاسخ:
    کم کم نقاط افتراق مون داره هویدا میشه:)
    نمیدونم جدیدا چرا خانوما اینقدر فوتبالی شدن؟؟؟!!!!
    پاسخ:
    بقیه رو نمی دونم ولی من از هشت سالگی زمانی که به قطر باختیم و نتونستیم بریم جام جهانی و شاید قبل ترش فوتبالی بودم.
    بعدشم مگه اشکال یداره؟
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • باید با کسی فوتبال ببینی که هی وسطش کل کل کنین! خالی خالی مزه نمیده:-)))
    پاسخ:
    آخه تیم ملی که کل کل نداره دیگه :)
    من کلا جنبه ی کل کل ندارم
    یه چند باری با پرسپولیسی ها سر تراکتور سازی کل کل کردیم آخرش یه هفته ازم عذرخواهی میکردن تا آشتی کنم :)

  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • منم بچه تر که بودم توی کل کل با بابام کم مونده بود گریه م بگیره! شاید باورتون نشه ولی به خاطر باخت تیم ژاپن برابر قطر بود:-)))
    البته دقایق آخر ورق برگشتD:
    پاسخ:
    ای بابا چرا؟
    من درک میکنم
    من کلا خیلی از این گریه ها کردم برای فوتبال :)
    آخرین باری که فوتی بال دیدم.جام جهانی ۹۸ بود 😂😂😂
    پاسخ:
    دمت گرممممم :)
    نقاط افتراقی مهم نیست، چون من الناز هم دقیقا سر این فوتبالی بودنه اون هیچ مشکلی نداریم و با هم کنار میایم :))
    پاسخ:
    پس حله😁
  • عینکی عینکی
  • خدا حفظ کنه ایلیا جان رو

    چ جالب خانوم خونه فوتبالی آقا خونه نه 😁
    پاسخ:
    ممنونم
     جهت روشن شدن افکارتون:
    نون جان خواهرمه :)
  • آشنای غریب
  • اونجا که نوشتین کاشته های زهر دارش را بزند ، همونجا فهمیدم که شماهم فوتبالی هستین:)
    پاسخ:
    :)
    حالا خوبه اونجا فهمیدی :)
    من خودم زیاد اونطوری فوتبالی نیستم . ولی گاهی نگاه می کنم و لذت می برم . برای من بازی مهمه نه اینکه کدوم طرف ببره .
    بازی دیشب اسپانیا پرتغال قشنگ بود به نظرم.
    پاسخ:
    واقعا بازی دیشب اسپانیا و پرتقال ته فوتبال بود
    پر از هیجان:)
    در مورد ایلیا هم یک روز فوتبالیست بزرگی میشه . امیدوارم که بشه
    پاسخ:
    باباش که دلش میخواد بازاری بشه:)
    نمی دونم از الان نمیشه حدس زد فقط دو سال و نیمشه:)
  • عینکی عینکی
  • عخیییی

    😁😁😁😁

    خدا حفظ کنه خواهر جان رو 😊😊
    پاسخ:
    ممنونم:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">