برای گریه های سردار
علی دایی نیستم اما اگر جای او بودم -مگر میشود علی دایی شد؟- با سردار آزمون حرف میزدم. از روزهای پیامکی جامجهانی آلمان برایش میگفتم. بهقولِ افشین خماند:پسر گریه ندارد، برو کاری کن همه را وادار به سکوت کنی. سردار آزمون سرمایه ماست. آن بالا که ما نشسته بودیم، کیروش را میدیدیم که چگونه بر سرش فریاد میکشید که روی خطِ وسط زمین بماند تا ارتشِ اسپانیا با همه توان روی دروازه ایران نماند؛ اما گوش نمیداد. اگر علی دایی بودم حتما به سردار آزمون زنگ میزدم و میگفتم نود دقیقه حیاتی در پیش داری و کاری کن منتقدانت آرام بگیرند. گوشیهایت را خاموش کن وتمرکز داشته باش. بارها در ذهنت، گلزنی به پرتغال را تمرین کن. علی دایی که پشت خط باشد، هم انگیزه میدهد و هم راهکار. علی دایی که نقد کند، او گریهاش نمیگیرد. هر بازیکن دوران افت دارد و چه حیف که دوران او با جامجهانی یکی شده است. اما وقتی کیروش او را در ترکیب قرار میدهد یعنی درهای امید باز است. گل بزن سردار. گل بزن سردار. قول میدهیم همه این انتقادات فراموش میشود. فقط همان سردار آزمونِ زهردار باش.
#اهنگ هیچ ربطی به پست نداره صرفا برای دل خودمه