هوالمحبوب
روز چهارم سفر، چون قرار نیود متر رو ببینم، با بهار اینا رفتیم باراجین. قرار بود از پارک طبیعت بازدید کنیم که در واقع باغوحش محسوب میشه. باراجین رو قبلا رفته بودم ولیشب بود و نشد که تفرج کنیم و خوب اطراف رو ببینیم. این منطقه چیزی تو مایههای شاهگلی تبریزه. زیبا و دیدنی و پر از دار و درخت. ذاتا آدمیام که از دیدن حیوونها تو قفس ناراحت میشم ولی به پیشنهاد دوستان نه نگفتم و خب تجربه جالبی بود. شاید هیچ وقت دیگهای تو زندگیم شیر و ببر و خرس رو از نزدیک نبینم:)
بخش قشنگش مربوط به پرندهها بود مخصوصا جایی که آزاد بودن و راحت تو محدودهٔ خودشون گشت و گذار میکردن. طاووس و عقاب و شاهین و لکلک و فلامینگو و حضرت مرغ سقا واقعا جالب و دیدنی بودن.
بعد رفتیم پل شیشهای رو دیدیم که برخلاف تصور من لرزان نبود و بدون ترس میشد ازش رد شد. دره مانند زیر پل هم قشنگ بود و احتمالا تابستون قشنگتر هم بشه. برای ناهار برگشتیم خونه و تا شب خونه بودیم. من بلیط برگشتم رو روز قبل گرفته بودم و روز چهارم تو خونه بهار تموم شد. شب دو تایی رفتیم پیادهروی و از دوران بلاگری و دوستای مشترک حرف زدیم و فردا صبح وسیلههام رو جمع کردم و با بهار و همسرش خداحافظی کردم و رفتم که محل کار مترسک که قرار بود ناهار با هم باشیم.
وسیلهها رو گذاشتم اونجا و بهش گفتم میخوام یکم تو شهر بچرخم. مقصد اولم بازار قزوین بود و قرار بود مانتویی که برای خودم خریده بودم رو برای خواهرمم بخرم. بعد رفتم سعدالسلطنه برای بار سوم فقط به خاطر چایی:) و از شانس خوبم با یه کافهچی زنجانی مواجه شدم که چاییهاش طعم چاییهای خونهمون رو میداد.
از اونجا رفتم حموم قجر و شگفتزده شدم.
حمام قجر یکی از کهنترین و بزرگترین گرمابههای قزوینه که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری توسط امیرگونه خان از امیران شاه عباس دوم در دوره صفویه در محله عبید زاکانی فعلی بنام حمام شاهی ساخته شده که با سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه بالغ بر هزار و ۴۵ مترمربع مساحت داره.
حموم جای خیلی شگفتانگیزی بود و بیشتر از هر چیز، ابعاد و وسعتش منو غافلگیر کرد. توی هر کدوم از بخشهای حمم مجسمههایی قرار داشت که به معرفی یکی از مشاغل قدیمی قزوین میپرداخت.
این اثر تاریخی در سال ۱۳۷۹ توسط میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین خریداری و با سرمایه گذاری شهرداری قزوین و مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی مرمت شد. هم اکنون این مجموعه به عنوان موزه مردمشناسی در ۳ بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل مورد بازدید علاقهمندان قرار دارد.
بعد از موزۀ قجر و گشت و گذار در خیابونهای اطراف، دوباره برگشتم محل کار مترسک تا بریم ناهار بخوریم. جایی که مترسک برای ناهار انتخاب کرده بود، منطقۀ هفتسنگان بود و مجموعۀ ایرانیان. بعد از ناهار هم من رو رسوند راهنآهن و این پایان سفر جذابم به قزوین بود.
در ادامه مجموعۀ عکسهایی که در طول سفر گرفتم رو براتون میذارم.
سعد السلطنه:
چهل ستون:
عالیقاپو:
حسینیه امینیها:
حمام قجر:
مسجد جامع:
باراجین:
عکسهای باقیمونده رو فردا بارگذاری میکنم. هم سرعت نت افتضاحه هم سرعت آپلود! از ساعت ده نشستم پای سیستم بابت آپلود این چند تا عکس! چند تای آخری هم چپکی آپلود شدن که پاکشون کردم.
- ۷ نظر
- ۳۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۲:۲۴