گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

من دختر شدم تا ....

شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۶:۰۴ ب.ظ

هوالمحبوب

تا چند سال پیش، تصورم این بود که یه زندگی نرمال برای همهء آدم‌ها یه جایی شروع می‌شه، یه جایی اوج می‌گیره و در نهایت تو نقطه‌ء مشخصی به پایان خودش می‌رسه. فکر می‌کردم ازدواج هم جزئی از برنامهء از پیش تعیین شدهء زندگی همهء آدم‌هاست، آدم‌ها برای ادامهء حیات‌شون به یک همدم و محرم نیاز دارن.

اما چند هفته‌ای می‌شه که دیدم به ازدواج هم عوض شده.

اون سال‌ها با اینکه بیست و چند سالم بود اما افق دیدم خیلی محدود بود. اون سال‌ها واژهء فمنیسم برام مساوی بود با زن‌های مرد گریز، یا زن‌هایی که دوست دارن جنسیت برتر باشن، یا به تصور خیلی‌ها، زن‌هایی که چون نتونستن شوهر کنن، چون زشتن و هیچ وقت دیده نشدن، عَلم حمایت از زن برداشتن که مطرح بشن.

اما تقریبا یک سالی می‌شه که مطالعاتم راجع به این تفکر افزایش پیدا‌کرده و دارم به این باور می‌رسم که فمنیسیم نه تنها به نفع زن‌هاست، بلکه حتی به نفع مرد‌های جامعه هم هست. اما چون ما‌ها توی یه سری کلیشه، احاطه شدیم؛ نمی‌خواییم دست از باورهای سنتی و نخ‌نما شده‌مون برداریم.

اصلا قصد ندارم توی این پست به فمنیسم بپردازم، بلکه می‌خوام نقبی بزنم به موقعیت خودم و دخترانی از جنس خودم و یه قصهء پر درد که خیلی وقت‌ها بهش پرداخته نمی‌شه.

بارها به این موضوع پرداختم که ازدواج سنتی بخش‌های معیوبی داره که هیچ دختری و شاید هیچ پسری اونها رو نپسنده. بار مالی بزرگی به شکل کاملا غیر‌منطقی روی دوش مردها گذاشته می‌شه، یکی از این بخش‌های معیوب قصه است. پسری که تازه می‌خواد ازدواج ‌کنه چرا باید کلی پول خرج همسرش کنه؟ یا مادر و پدری که دختر‌شون قراره عروس بشه، چرا باید کلی خرج جهیزیه بکنن؟ دختر و پسر قصه اونقدر بی‌عرضه تشریف دارن که مادر و پدرها باید با کلی وام و قرض برای خونهء اونها وسیله بخرن؟

توی همین پروسهء مسخرهء اوایل ازدواج، اتفاقی که توی خیلی از خانواده های سنتی و اغلب مذهبی میوفته، اینه که به راحتی و بدون هیچ شرم و حیایی، خانوادهء پسر عنوان می‌کنن که می‌خوان قبل از عقد، عروس‌شون آزمایش بکارت بده. شما دخترانی رو تصور بکنید که توی خونهء پدر عزیزکرده هستند، عزت و احترام دارن، از خانواده های با‌آبرویی هستند، بعد یه عده به عنوان خواستگار بهشون معرفی می‌شن. تا اینجای قصه خانوادهءپسر هستند که طالب دختر مورد نظرشونن.  حالا این دخترای محترم، تحصیل کرده، دارای منزلت اجتماعی، و ..... باید دختر بودن یا نبودن خودشون رو به خانوادهء پسر ثابت کنن تا اون ها لطف کنن و عقد‌شون کنن!

اینکه چه فشار‌های روانی به دخترها وارد می‌شه، چقدر تحقیر می‌شن و چه آسیب‌هایی بهشون وارد می‌شه یک طرف قصه است، که به حد کافی گویاست، بخشی که خیلی برای من جالبه اینه که چرا هیچ‌کس چنین توقعی رو از پسرها نداره؟ چرا هیچ پدری از دامادش نمی‌خواد که بکارت خودش رو بهش ثابت کنه؟ چرا چنین آزمایش تحقیرآمیزی برای پسرها وجود نداره؟ چرا همیشه دخترها در مظان اتهام هستند؟

همه ی ما توی دوره‌هایی از زندگی‌مون، به آدم‌های ولنگاری برخوردیم که به قول معروف خیلی خطا‌ها توی زندگی‌شون کردن، ولی هیچ رد و اثری هم از خودشون به جا نگذاشتن، پسرهایی که کلی رابطهء هوس‌آلود رو تجربه کردن و در نهایت برای ازدواج دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده گشتن، دخترهایی که تمام لذت های غیر متعارف جنسی رو تجربه کردن اما همچنان به خیال خام عده ای دختر موندن و ....

عده‌ای فکر می‌کنن که نجابت آدم ها رو هم می‌شه با آزمایش سنجید، می‌شه روی آدم ها مارک زد، می‌شه به جنس آکبند یا دست دوم طبقه‌بندی‌شون کرد.

توی این وضعیت آشفتهء جامعه، کسانی هم که می‌خوان شرافتمندانه ازدواج کنن، دست و بال‌شون بسته است، چون می‌ترسن، برای این ترس هم دلایل کاملا معقولی دارن. پسرها اغلب نگران بخش مادی قضیه هستند، چون مجبورن با دست خالی کلی سکه مهرِ همسرشون کنن و نمی‌تونن اطمینان کنند که بعد از عقد، به خاطر همون سکه ها راهی زندان‌ خواهند شد یا خیر.

دخترها هم که از هزار و یک چیز می ترسن، از محدود شدن، از خیانت دیدن، از بی‌مهری دیدن و ......

این وسط به نظرم زنان در کشورهای دیگه وضعیت بهتری دارند. اینجا ما با اسم مهریه فریب می‌خوریم در حالی که از تک تک حقوق اولیه محرومیم. در کشورهای دیگه مهریه‌ای در کار نیست ولی زن‌ها از نظر حقوقی اوضاع به سامان تری دارند. چون نه حق خروج از کشورشون دست همسره، نه حق طلاق، نه حضانت فرزند، نه حق تعیین مسکن، نه حق اشتغال و ادامه ی تحصیل و نه هزار تا چیز دیگه‌شون. اونها به اسم مهریه فریب نخوردن و راضی‌ترن.

  • ۹۷/۱۱/۰۶
  • نسرین

از دغدغه هایم

نظرات  (۱۹)

داریم رسم و رسومایی رو چشم بسته اجرا میکنیم که از تاریخچشون هیچ اطلاعی نداریم...اجرا نکردنشونم شگون نداره و چون عادت شده دلهره میاره برا خانواده ها!به خیال خودشون قوانین اسلامه!به نظرم یه سری چیزا باید آپدیت بشن...قوانین باید آپدیت بشن
پاسخ:
چرا اتفاقا رسم هایی که به نفع مون نیست رو خیلی راحت داریم حذف می کنیم فقط چیزهایی که هنوز باعث فخرفروشی، عقده گشایی و ادامه ی روال معیوب گذشته است برامون باقی موندن!
  • آسـوکـآ آآ
  • آچقدر حرف دل زدی...
    آزمایش بکارت چه مزخرفیه که این روزا باب شده؟ به جای اینکه ریشه کن شه روز به روز بیشتر بهش دامن میزنن. واقعا وقیحانه‌ست.
    پاسخ:
    این روزا باب نشده، این روزها ما بیدار تر شدیم و نمیخوایم مثل قبل زیر بار حرف زور و بی منطق بریم
    جوابتون به تودلی چقدر خوب بود. خیلی موافقم.
    پاسخ:
    قربانت 
    چقدر خوب نوشتید:)
    بدبختی مضاف اینه که حتی بعضی از خانوما هم متوجه خشونت بودن این موارد نیستن،  فک میکنن خشونت فقط کتک خوردنه.
    و اینکه اصلا آزمایش بکارت از نظر علمی هم حتی اعتبار نداره چه برسه به از نظر اخلاقی
    پاسخ:
    دقیقا، و خیلی از پسرها هم فکر میکنن حق مسلم اوناست این آزمایش، دخترها هم که لابد چاره ای ندارن جز این که قبول کنن، چون به هر حال میخوان ازدواج کنن، بله منم شنیدم که از نظر علمی فاقد اعتباره، حالا بیا و این رو بهشون ثابت کنن🤦🤦🤦
    میدونی من همیشه از جامعه‌ی خیلی سنتی و متعصب و مرد سالارم ناراضی بودم چون به اسم خیلی چیزها حقوقمون رو گرفتن و ما نتونستیم حرفی ازشون بزنیم تا یه وقت متهم به چیزهایی که نیستیم نشیم. ولی الان یه چیزی خوشحالم کرد اونم اینه که هنوز بعضی چیزها به جامعه‌ی سنتی من نرسیده، مثلا ما هنوز چیزی به اسم ازمایش بکارت رو زشت میدونیم و مطرح کردنش رو در حد یک جرم و توهین خیلی بزرگ، البته حتما هستن خانواده‌هایی که درگیر این چیزها شدن ولی من دارم از جامعه‌ای که خودم میشناسم و باهاش زندگی میکنم میگم؛ من وقتی اولین بار تو فیلم خانه‌ی دختر همچین چیزی رو دیدم که چقدر راحت و عادی راجع‌بهش حرف زده میشه شکه شدم!
    نمیدونم به تو گفتم یا هلما که من خیلی دوست دارم تو شهر بزرگی مثل تهران یا تبریز یا اصفهان مثلا زندگی کنم ولی گاهی از همین بزرگی و صد فرهنگی شهرهای بزرگ می‌ترسم، از این عظمتی که گاهی شبیه یه کابوسه برام، حتی بعضی وقت‌ها فکر میکنم شاید ما شهرستانی‌ها تو شهرهای خودمون بمونیم برای روحمون بهتر باشه.

    + ببخشید بابت پر حرفیم :*
    پاسخ:
    شهرهای بزرگ همونقدر که شگفتی های دوست داشتنی دارن، همون اندازه هم گاهی بی رحم میشن، تبریز از خیلی جهات شهر آرومیه، دغدغه های خیلی از شهرهای بزرگ رو اینجا نداریم، ولی خب از یه جهتم سنتیه و در کنار حسن هایی که داره میتونه مخرب هم باشه، خیلی خوشحالم که این رو می‌شنوم ازت، چقدر مردم شهرت پیشرو و باشعور هستن آفرین بهشون.
    نه نگران نباش شهرها جوری تو رو حل میکنن که اصلا نمیفهمی چی شد که تغییر کردی. باید تجربه هم کسب کنی بعد خودت انتخاب میکنی 
    تو عزیزی منم مشتاقم به حرفهات:) 
  • آسـوکـآ آآ
  • به اندازه‌ای عجیب غریب شده که میری دکتر بهت میگه میخوای بهت تایید بکارت بدم؟ زودتر بگیر لازمت میشه! در این حد وقیحانه.
    پاسخ:
    دقیقا با این دکترها هم مشکل دارم من:|
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    تیر ماه بود که یه مشکلی برام پیش اومد و با کلی خجالت رفتم دکتر،رفتم پیش کسی که خانواده امومیشناخت و فکر کردم مجبور نیستم بهش در مورد ***** * *** جواب پس بدم. اولین تشخیصش این بود که * آسیب دیده و یه چند تا چیز دیگه نتیجه گیریش هم این بود که ***** *****در حالی که غلط بود... 
    اصلا اجازه نداشت که * ** ****** *** چون برای اون نرفته بودم پیشش و این کارش تجاوز به حریم خصوصی من بود.
    جالب اینکه همکارام تا شنیدن مشکل دارم یک عالمه دکتر برای ***** معرفی کردن ،گفتن خب جوونی **** **** **** **** ***** ***** درس میشه.
    انقدر حالم بد بود و انقدر گریه کردم که رفتم پیش مشاورمم گریه کردم گفتم کی باور میکنه من کاری نکردم؟فقط اون بود که گفت خب به کسی چه ربطی داره؟
    ماه بعد در حالی که مشکلم صد برابر شده بود رفتم پیش یکی دیگه ،دکتر دومیه ** *** * ** ****** *** من نمیفهمم چه اصراریه بدون اجازه یه دختر سی و چند ساله رو *** ** *****؟ جالب اینکه این یکی تمام گفته هاس دکتر قبلی رو نقض کرد!
    اگر خدایی نکرده بازم مسیرم افتاد سمت مطب دکترای زنان این بار اجازه نمیدم این طوری بهم توهین بشه.
    هر جاشو دوست داشتی سانسور کن 
    پاسخ:
    وای وای چقدر ناراحت شدم :(
    اگه دکترِ باسوادِ تحصیل کرده اش این باشه وای به حال مادرهای بی سواد امی:(
    بعد توقع داریم خواستگارها درست و اصولی برخورد کنن.
    شرم باد بر چنین دکترهایی.
    کاش اونقدر قدرت داشتیم که از اول نذاریم چنین ماجراهایی پیش بیاد.
    میفهمم چقدر اذیت شدی عزیزم متاسفم واقعا به خاطر نفهمی یه عده دکتر ......
    میدونی که تو به خاطر تجاوز به حریم شخصی ات میتونی ازشون شکایت کنی؟
    قانون این حق رو بهشون نداده که در مواقع غیر لازم وارد این حریم بشن
    نمیدونم از شدت تاسف چی بگم واقعا
    کامنت رو تا جایی که می شد سانسور کردم که اذیت نشی عزیزم

    واقعا میشه شکایت کرد؟ نمیدونستم....
    راستی بعدا یادم افتاد اگه دوست نداری میتونی تاییدش هم نکنی😌
    پاسخ:
    نه چرا تاییدش نکنم :)
  • آشنای غریب
  • :|
    پاسخ:
    خب چرا نظرت رو نمیگی؟
    تو این مملکت به اصل انسانیت توهین میشه به همین راحتی ! منتها بنظر من اصلا بانوان نادیده گرفته میشن متاسفانه ... کلمه نادیده دردآوره ولی حقیقته !
    همشم تقصیر خودمونه ! که گذاشتیم این تفکر مرد و زن از هم جدا بندازه مارو ! من یه پستی گذاشتم که از رویا صغیری نوشتم و حجاب اجباری ! تو اون پست چند بانوی محترم به بنده گفتن :
     تو زن نیستی ، از زنانگی نگو !  تو به چه حقی راجب حجاب اظهار نظر میکنی؟ تو دوست داری مادرت بی حجاب بره بیرون؟ دوست داری کسی به خواهرت متلکی خیابونی بندازه ؟ تو چی میدونی از دین اسلام؟

    خب این ها کامنت های بانوان سرزمین من در فضای روشنگر بلاگی هست ... جدا از این !  فمنیسم ایران... کلمه فمنیسم هنوز گندست برا ما ! چرا ؟
     فمنیسم ایران وقتی سلبرتی چند رنگ شیادی مانند خانوم ترانه علیدوستی پرچم دارشه( حداقل در ظاهر و عوام ) و در حالی که بانوانی مانند رویا صغیری ، که نماد عمل گرایی انسان دوستی هستن تو زندان دارند نابود میشن ما چجور میتونیم از فمنیسم حرف بزنیم؟ 

    پاسخ:
    من کاملا باهات موافقم،
    زنان علیه زنان که یه مدت آلما توکل داشت بهش می پرداخت از همینجا نشات میگیره مضاف بر این که خیلی از ظلم‌ها توی همین پروسه خواستگاری از طرف خانم ها اعمال میشه نه آقایون. 
    خوشحالم که فمنیسم رو از طریق درستش شناختم نه از طریق چند تا سلبریتی. 
    مرسی از نظرت، خیلی ارزشمند بود برام
    میخواستم یه نکته بگم: آزمایش تشخیص باکرگی برای آقایون هم مقدوره امروزه؛ برای این کار باید به پزشک اورولوژیست مراجعه بشه
    پاسخ:
    بله میدونم، دقیقا به خواستگار آخرم پیشنهاد مشابهی دادم و ایشون چون به خودش شک داشت رفت و پشت سرشم نگاه نکرد:) 
  • آشنای غریب
  • نظرم خیلی جاها باهات موافقه

    پاسخ:
    خوبه، امیدوار شدم بهت
    نسرین جون باید اینم قبول کنیم عمل بعضی از خانم ها و کنار اومدنشون با این مسائل کار روبرای خانم هایی که نمیخوان این مسائلو بپذیرن سخت کرده...
    وقتی می بینیم   بعضی از خانم ها که شوهرشون بهشون خیانت میکنه مورد توهین و ضرب وشتم قرار میگیره  یا خانواده شوهر بهشون توهین میکنن   میگیم چرا از خودت دفاع نمیکنی یا چرا راحت از کنار این رفتارا میگذری میگن چون زندگیمو شوهرمو دوس دارم ...ولی اون خانم باید بدونه کسی که خودشو دوس نداره برای خودش ارزش قائل نیست دوست دار خوبی برای دیگران نیست چه بسا همون شوهر توهین آمیز ترین رفتار ها رو باهاش داره و با خودش میگه حتما براش مهم نیست که حرفی نمیزنه یا مقاومت نمیکنه...
    همین خانم ها محیط مقایسه ای میسازن وقتی هر دختری وارد اون خانواده میشه مورد مقایسه قرار میگیره...
    وقتی یه دختر دیگه این رفتارا رو می بینه و نمیتونه تحمل کنه هزار جور انگ اخلاقی و غیر اخلاقی بهش می چسبونن ،چرا فلانی اینکارا رو دید واین اتفاقات براش افتاد جیکش در نیومد پس تو مشکل داری ...
    خانم ها خودشون اجازه ی توهین میدن ، در زندگی عادی هم ما اگه دربرابر حرف زور کسی  که همجنس یا از نزدیکان خودمونه هم کوتاه بیایم بعدها از این رفتار ما سواستفاده میکنه


    پاسخ:
    دقیقا همینه، ماها خودمون باعث میشیم که بهمون ظلم بشه، میگن تا مظلومی نباشه، ظالمی هم نیست. بخش بزرگی از این ظلم توسط قانون و به اسم دین بهمون تحمیل میشه. اما بخش دیگه ای رو مسبب خودمون هستیم و سکوت مون و تحمل کردن های بی جامون. هنوزم اگه یه زن جوون بعد از فوت همسرش بره ازدواج کنه کلی حرف پشت سرش میزنن اما در مقابل مردها بعد چهلم همسرشونم ازدواج کنن کسی کاریشون نداره!
    ولی این سکوت باید یه جایی شکسته بشه. به نظرم دختران دهه های بعد از ما آگاه تر هستند. امیدوارم این رشد عقلی و تکامل فکری در غالب شون اتفاق بیوفته و بالاخره ما شاهد تغییر نگرشها تو زمینه های مختلف باشیم.
  • اعلی حضرت همایونی فتحعلی شاه قاجار
  • :|
    خیلی از این تفکرات و رسومات غلط بیشترش از دین و مذهب میاد .
    در زمان گذشته چون مدرسه به معنای واقعی نبوده و معمولا با سواد یک روستا یا منطقه روحانی و آخوند بودند یک سری خرافات رو در قالب هایی به مردم عرضه کردند که متاسفانه آرام آرام تبدیل به رسومات اصلی ما.
    به نظر من مراسم خاستگاری ( همان که عمه داماد خاله عروس را در فلان جا دیده معرفی می کنن ندیده و نشناخته) بگیر شما که مزخرفی بیش نیست تا در نهایت آزمایش های بکارت و در نهایت حقوقی که هر زنی حقشه داشته باشه چون حق طلاق و خروج از کشور و این صحبت ها که متاسفانه قوانین ما اجازه شو نداده . به نظر من وظیفه هر مردیه حال که ایراد قانونی و عرفی وجود داره خودش دست به کار بشه .
    متاسفانه یکی از هدف هایی که دشمن های برابری دنبال می کنند دقیقا همینه . معرفی فمنیسم و نابرابری به معنی برعکس آن . یعنی می گن این برابری یعنی جنسیت زن بالاتر از مرده و متاسفانه یک سری بی سواد که همیشه شیپور رو از قسمت گشادش می نوازند به این تفکر دامن میزنند . 
    نوشتن از این مسایل برای من همیشه دردناک بوده چون همیشه مورد آزار قرار گرفتم و بهم توهین شده توسط کسانی که کورکورانه از این مراسمات و تفکرات تبعیت می کنند و حتی قصد ندارند فکر کنند . از توهین ها شما بگیر تا برو هرچیزی که به ذهنت برسه . ولی من همیشه فکر می کنم که باید اونقدر گفته بشه تا در نهایت یک روزی بیاد که من نوعی خیالم راحت باشه که هیچ تفاوتی بین پسرم و دخترم نیست . ولی خب . همیشه حرف زدن در باره اش هم ظاهر پز دادن داره واقعیت چیز دیگه اتفاق می افته .
    پاسخ:
    جالبه که خیلی ها باور ندارن که بخش بزرگی از این احادیث و احکام و روایت های مذهبی در طول زمان تحریف شدن. به اسم دین دارن به خورد مردم داده میشن در حالی که توی قرآن که اصل دینه از خیلی از این تبعیض ها خبری نیست.
    ولی در کل من موافقم که دین در خیلی از زمینه ها باعث تحقیر زن ها شده.
    یه انقالاب درست و حساب یلازمه که هم زن ها رو و هم مردها رو به حقوق شون آگاه کنه.
    باورت شاید نشه اما خیلی از زن ها حتی خوشحالن از این همه تبعیض و حقی بیش از این برای خودشون متصور نیستن.
    حتی گادر میگیرن در برابر خیلی از حق خواهی ها!
    هرچند دردناکه، هرچند خیلی هامون قضاوت میشیم ولی این مهر سکوت باید شکسته بشه
    باید یه سری چیزها قبحش بریزه که مردم آگاه بشن.
    خوشحالم که مشارکت کردی توی این پست. حضور و نظر آقایون برام خیلی مهم بود
    یاد اون جمله از کتاب عذاب وجدان افتادم که می گفت :زنها لزومی ندارد که قول شرف بدهند چون شرف آنها تنها وابسته به اعمال جنسی است و بس!!!
    پاسخ:
    :|

    جامعه ما متاسفانه تو مقطعی از زمان قرار داره که بین سنت و مدرنیته گیر کرده و یه جورایی بلاتکلیفه
    توی همین قضیه تست بکارت که منهم معتقدم یه جور توهین واضح به دختراست سیتمهای متولی امر ازدواج هم به نوعی مقصرن چون تا جایی که اطلاع دارم اونها هم همراه آزمایش قبل از ازدواج این تست رو میخوان و خانواده پسر هم براش توفیق اجباریه که از این لحاظ هم از عروس آیندشون مطمئن بشن در حالیکه این کار ورود به حریم خصوصی یه شخص محسوب میشه و مثبت یا منفی بودن این تست هیچ کمکی به حفظ بنیان یه خانواده نمیکنه .
    توی جامعه ما، هم دوست داریم پیشرفت کنیم و مدرن بشیم و چیزهای غلط رو اصلاح کنیم و از طرفی خودمون رو از یه رسومهای دست و پا گیر و غلط آزاد نمیکنیم یعنی به عمل که میرسه یه جای کارمون میلنگه
    الان اگه اجازه بدن هممون یه کنفرانس شیش ساعته در مورد عدم تشریفات توی عروسی ارائه میدیم ولی موقع عروسی بچه مون که میرسه میگیم من آرزو دارم واسه بچه م عروسی مجلل بگیرم، کلا تو حرف خوبیم ولی عمل اصلا

    پاسخ:
    دقیقا، نه این وری هستیم نه اون وری.
    دلمون میخواد ادای مدرن شده ها رو در بیاریم ولی یه چیزی ته دلمون توی اون سنت ها گیر کرده!
    خوشحالم که خیلی از پسرای جامعه رشد کردن توی این زمینه و خوشحال تر میشم که این تسری پیدا کنه بین خانواده ها
    و مثل عصر حجر برخورد نکنن با پدیده ی ازدواج.
    ولی من به شرافتم قسم خوردم که راهی رو برم که خودم دوستش دارم، از هر نوع تشریفاتی بیزارم .
    متاسفانه اطلاعات دقیق و کافی در این زمینه ندارم و مطالعه ای هم نداشتم برای همین اظهار نظری نمی کنم اما از ته دل ناراحت میشم وقتی می بینم هم نوعم متحمل دردی عمیق شده و ناراحت تر میشم وقتی قدرت اینم ندارم که یه مرهم باشم )):
    ان شاءالله روزی برسه که همه بگن خدایا شکرت که حالم خوبه...
    پاسخ:
    ممنون از درکت عزیزم:)
    این بحران مسئله ی فردی نیست بخش بسیار بزرگی از جامعه باهاش دست به گریبانن
    الهی آمین
    اصلا واسه همین چیزاس که من میخوام برم با یه پسر بی دین و هشت پا خور و چشم بادومیه کره ای ازدواج کنم دیگه... :))

    (حرفاتو کاملا قبول دارمااا اینا حرفا و اعتراض های همیشگیه منم هست ... این خط بالا رو گفتم که فضا عوض شه وگرنه من بخوام شروع کنم به گفتم دیگه هیشکی جلودارم نیست!)
    پاسخ:
    تصمیم عاقلانه ای گرفتی اتفاقا:)
    ولی به نظرم پسرا مشکلی ندارنف این وسط مادرها و دایه های عزیزتر از مادر کارخرابی میکنن، عمده ی پروسه ی ازدواج برعهده ی زن هاست. ما از هم جنس هامون ضربه میخوریم همیشه!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">