گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

شش یادداشت برای هزارهء بعدی

دوشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۳۷ ب.ظ

هوالمحبوب


روزهای اولی که به گروه مطالعات داستانی ملحق شده بودم، به جز نون کس دیگه‌ای رو نمی‌شناختم. سعی می‌کردم کمتر حرف بزنم و بیشتر شنونده باشم. هرکسی داستان می‌خوند، به جای شخص نویسنده، من نقدها و نکته‌های بقیه رو یادداشت می‌کردم، می‌دونستم که یه روزی این نکته ها به دردم خواهند خورد.
اونجا جایی بود که تقریبا ده نویسندهء  صاحب اثر حضور داشتن و چندین نویسندهء کار درست دیگه هم گه گاه بهش سر می‌زدن. نتیجهء دوسال سر و کله زدن با داستان‌ها و کتاب‌های ساختارشناسی و نقد و غیره، حالا کم کم داره خودش رو نشون می‌ده. حالا به جلسات مخفی نویسنده‌ها راه پیدا کردم و به جای ترس و لرز و سکوت ممتد آزاردهنده، دارم حرف می‌زنم، کتاب پیشنهاد می‌دم و مقاله‌هایی که خوندم رو با گروه به اشتراک می‌ذارم.
وقتی هنر داستان نویسی دیوید لاج رو جمع خوانی می‌کردیم و هر هفته راجع بهش بحث می‌کردیم، حس می‌کردم چیزی بارم نیست و عملا حرفی برای گفتن ندارم، طول کشید تا اعتماد به نفس لازم رو پیدا کنم و بتونم سرم رو بالا بگیرم. حالا دومین کتاب‌مون به پایان رسیده و من تنها کسی بودم که تک تک فصل ها رو خونده و بیشتر از بقیه راجع بهش صحبت کرده. «شش یادداشت برای هزارهء بعدی» اثر ایتالوکالوینو، حقیقتا کتاب سختیه.
مجموعه سخنرانی‌های کالوینو برای کنگرهء ادبی هاروارد هیچ وقت ایراد نشد، اما به کوشش همسرش توی یه کتاب جمع‌آوری شده و با ترجمهء شسته رفتهء مژده دقیقی، به چاپ رسیده. چیزی که باعث می‌شه بهش بگم سخت، نوع روایت کالوینو هست. شاید برای شما هم پیش اومده باشه که در دوره های مختلف تحصیلی به استادی بربخورین، که خیلی آدم با سوادی باشه، اونقدر که همه با انگشت نشونش بدن، اما موقع صحبت کردن، نتونه جوری حرف بزنه که عامه فهم باشه و همهء مردم بتونن درک کنن چی میگه.

کالوینو شش یادداشت با موضوعات : سَبُکی، سرعت، دقت، وضوح، چند گانگی رو آماده می‌کنه و قبل از اینکه بتونه به کنگرهء چارلز الیوت نورتون برسه، فوت می‌کنه.

در جای جای این یادداشت ها به اسطوره‌ها اشاره می کنه، نمونه‌هایی بکر و خوانده نشده از اسطوره‌ها، داستان‌ها و رمان‌های مختلف رو برای شاهد گفته‌هاش میاره که خوندن همون تکه ها آدم رو جذب اثر می‌کنه. اما زبان کالوینو ثقیله. درست مثل داستان هاش که نیاز داره با شش دونگ حواست پیگیرشون باشی، اگر یک لحظه غفلت کنی داستان رو از دست می‌دی، کالوینو قصه گو نیست و جهان داستانی خاص و منحصر به فرد خودش رو داره. بیشتر روی توصیف تاکید داره و همین باعث می‌شه جزو نویسنده‌های خاص برای من دسته‌بندی بشه.
پیوندی که با فلسفه، اسطوره، شعر و قصه های عامیانه برقرار می‌کنه به جذابیت کتاب اضافه می‌کنه. همین که تو یک کتاب کم حجم، با یک ترجمهء شسته رفته، با این حجم از اثر خوانده نشده رو به رو می‌شی و می‌تونی با جهان اونها آشنا بشی به خودی خود جذابه.

کتاب برای کسانی نوشته شده که ادبیات دوست دارن، اما برای مخاطب عمومی چندان مناسب نیست؛ چون به هیچ وجه خوندنش ساده نیست. برای منی که کلی ادعام می‌شد گاه پیش میومد که یک فصل رو دوباره و سه باره بخونم تا متوجه بشم.

جاهایی از کتاب، کالوینو به تجربه‌های شخصی خودش در زمینه نوشتن می‌پردازه که بی‌نهایت جذابه. مثلا در جایی از فصل دقت می‌گه:

«گاهی اوقات سعی ‌می‌کنم، خودم را در قصه‌ای که می‌خواهم بنویسم، متمرکز کنم و بعد متوجه می‌شوم چیزی که جلبم می‌کند کاملا چیز دیگری است، با بهتر بگویم چیز مشخصی نیست؛ بلکه هر چیزی است که با آنچه باید بنویسم جور نیست، این وسوسه‌ای شدید است، وسوسه‌ای ویرانگر که کافی است تا نوشتن ناممکن شود. برای مبارزه با آن سعی می‌کنم زمینه‌ء حرفهایی را که می‌‍خواهم بزنم را محدود کنم. بعد آن را به زمینه های محدود تر تقسیم می کنم. بعد باز آن ها را به اجزای ریزتر تقسیم می‌کنم و باز سرگیجه‌ء دیگری گریبانم را می‌گیرد. سرگیجه‌ء جزئیات و جزئیات و حالا مشتاق ریزه ها شده ام».

کالوینو آثار داستانی متعددی هم داره که معروف ترین اون‌ها شوالیهء ناموجود، شهرهای نامرئی، کمدی‌های کیهانی، اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری، هستند. خبر داغ و دست اول هم اینکه، به زودی ترجمهء کاملی از داستان های کالوینو منتشر خواهد شد. مترجم از دوستان داستان نویس منه.

 

  • ۹۷/۱۲/۱۳
  • نسرین

من و کتابهایم

نظرات  (۵)

  • حـ . آرمان (استاد بزرگ)
  • سلام
    جالب بود ... ممنون بابت معرفی :)


    پاسخ:
    سلام

    سلامت باشید:)
  • زندگی مانند یک آینه است
  • آرزویت را بر آورده می کند آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی می گریاند
    پاسخ:
    :) 
  • لوستر سقفی جدید با قیمت
  • جالب بود.وبلاگ خوبی دارید
    پاسخ:
    ممنونم
    اومدم بگم به اون‌هایی که توی چنین جمع‌هایی هستن و حسابی کتاب میخونن و میفهمن حسودیم میشه و الان میفهمم من که دنبال علایقم نرفتم قصور از خودم بوده!
    خوشحالم که خودت داری پیشرفت خودت رو می‌بینی و اعتماد به نفست بیشتر میشه،این واقعا ارزشمند‌ترین چیزه:)

    پاسخ:
    فرشته تو قصور نکردی تو هنوز خیلی وقت داری برای محقق کردن آرزوهات
    مطمئنم تو یکی از بهترین نویسنده ها خواهی بود
    من بهت ایمان دارم
    اول بیا بغلت کنم *_*

    نویسنده رو نمیدونم ولی خودمم معتقدم هنوز دیر نشده و میتونم به آرزوهام برسم، اون روز هم دور نیست ان‌شاءالله :)
    پاسخ:
    بیا جان دل :)

    قطعا
    هر زمانی میشه برای برآورده کردن آرزوها قدم برداشت

    ما می تونیم:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">