هفتم
- ۰۲/۰۱/۱۱
منم خانمم همینطوری بوده تفکرش
اونم اخرش فکر میکرد ازدواج میکنیم و من باهاش همه جا میام
ولی خوب من متنفر از سفرم به خصوص سفر زیاد
الان ولی خداروشکر داره اوکی میشه که کم کم خودش تنهایی بره
اینکه تنهایی بهش حال نمیده یا برای شما ترسناکه اینا مشکلاتیه که باید حل بشه
با این عشق سفر رفتنتون با هم دوستای خوبی میشدید اگر همو میشناختید :-))
در پاسخ زمر نوشتی تنهایی سفر رفتن بعد از ازدواج هولناکه. بهنظرم هولناکتر اینه که اجازه داده نشه همون تنهایی رو هم بری.
یکی دو سال پیش تو قطار با یه دختری آشنا شدم که جهانگردی خونده بود و از این آژانسای مسافرتی داشت. تور داخلی و خارجی میبرد. هر سری بهم پیشنهاد میده برم و من برعکس تو، اهل تنهایی سفر رفتنم. ولی میتونم معرفیتون کنم به هم. دختر خوبیه. اهل همین تبریزه. امتحان کن شاید پسندیدی.
اسمش الناز بود. آژانس جهانگردی توریز، خیابان عباسی.
این صفحۀ اینستاشونه:
https://www.instagram.com/toriz._/
آیدی: toriz._
اول توریز بعدش نقطه و آندرلاین
آدرس دقیقش خیابان عباسی، بالاتر از پمپ بنزین. روبهروی سایت ربع رشیدی. من شمارۀ شخصیشو دارم. ولی شمارههای کاریش تو صفحۀ اینستاش هست. اتفاقاً چند وقت پیش تور شیرازم داشتن یه هفته. برای تابستون میتونی برنامهریزی کنی.
تنها سفر کردن هیچوقت انتخاب خودم نبوده و ازش متنفرم، سفر هم صحبت میخواد، پایه میخواد، قرار گذاشتن میخواد، هوای همو داشتن میخواد و کلی چیزای دیگه که تنهایی اون لذت رو نداره
در مورد همسر هم باید بگم که چند نفر از دوستانم رو میشناسم که عاشق طبیعت و سفر و جهانگردی بودن به محض ازدواج از همهی اینا محروم شدن یعنی با کسی ازدواج کردن که نه تنها اهل مسافرت نبود بلکه به اینها هم اجازه تنهایی سفر رفتن رو ندادن
میخوام بگم اینطرف قضیه هم اینجوریه
چقدر این پست رو دوست دارم، چقدر دلم رفتن میخواد، یه سفر طولانی بدون دلشوره، بدون نگرانی، بدون کمبود زمان، بدون ...
کاش امسال سال سفر باشه، سفرهایی که خوش بگذره، که بعدش اگه خستگی هست فقط جسمی باشه و با یه روز استراحت در بره.