گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

بیست و سوم

يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۱۸ ب.ظ

هشت ماهی قهر بودیم. از آن قهرهایی که سر مسئلهٔ مسخره پیش می‌آید و هیچ کدام از طرفین پا پیش نمی‌گذارد که حلش کند. ناراحت و دلخور بودم ولی کمی بعد از ذهنم پاک شد. دیگر نیاز به داشتنش در وجودم ته کشید. اما او بعد هشت ماه برگشت. طلبکار و لوده مثل همیشه. ولی من دیگر آدمی نبودم که به شوخی‌هایش بخندم. اول کار توجیهش کردم که باید عذرخواهی کند، باید چیزی را که خراب کرده درست کند بعد انتظار مراودات دوستانه از من داشته باشد. قانع شد. عذر خواست و من بخشیدمش. 

حالا هر از چندی پیام می‌دهد، دوست دارد بشویم همان دوستان سابق ولی نمی‌شود. ته دلم می‌بینم که نیازی به حضورش ندارم. حسی در من بر نمی‌انگیزد. محبتی نسبت بهش احساس نمی‌کنم. 

سعی می‌کنم از حجم لودگی‌هایش بکاهم ولی حوصله‌اش را ندارم. واقعا عوض شده‌ام. آدم قبل نیستم و او این را نمی‌فهمد. 

گمانم رابطه‌ها هم مثل خوردنی‌ها تاریخ انقضا دارند. مدتی نروی سراغش، بیات می‌شود و از دهن می‌افتد. 

حالا دیگر حرف مشترکی نداریم. هشت ماه فاصله سایه انداخته این وسط و من نمی‌توانم هیچ کاری برایش بکنم. 

دیر یا زود خواهد فهمید و کنار خواهد کشید. من آدم قبل نیستم که شهید روابط گسسته شوم و به هر جان کندنی بخواهم وصله پینه کنم. 

کسی که تمام شده، تمام شده.

  • ۰۲/۰۲/۰۳
  • نسرین

نظرات  (۴)

 گمانم رابطه‌ها هم مثل خوردنی‌ها تاریخ انقضا دارند. مدتی نروی سراغش، بیات می‌شود و از دهن می‌افتد. 

من از وقتی اینو فهمیدم دیگه پیگیر روابط قبلیم با دوستا نشدم . گرچه هنورم بعضی وقتا ته ذهنم هستن که یه روزی یه دوستی داشتم ولی دیگه اون ادمی نیستم که هی بره بپرسه حالا چطوری ؟ حالا چی کار میکنی ؟

پاسخ:
گاهی به جایی می‌رسی که می‌فهمی بدون داشتن آدم‌های مالوف خیلی هم سخت نمی‌گذره بهت. در واقع عادت می‌کنی به نداشتن‌شون.‌

زمان میگذرد و رژیم اخلاقی رفتاری ما بسته به شرایط روحی و خانوادگی تغییر میکند البته این موضوع میتواند مساىل ایدئولوژیک ما را هم در بر بگیرد اما این موضوع مورد نظرم نبود

پاسخ:
آره زمان لعنتی عنصر تاثیرگذاریه. 

چقدر راست گفتی نسرین 

 

پاسخ:
مرسی که تایید می‌کنی. 

سلام و درود خانوم معلم عزیزم 

 

با توجه ب اینکه میدونم دوستی و ارتباط برای اردیبهشتی‌ها از اولویت‌ها مهم محسوب میشه میخواستم ولحرفی کنم ک با خوندن شیش کلمه‌ی آخر حس کردم قاطعیت درونی‌ات این خط آخر رو نوشته ، لذا منصرف شدم ! 

سعدی جان فرموده :

دوست مشمار آن ک در نعمت زند

لاف یاری و برادر خواندگی

دوست آن دانم ک گیرد دست دوست

در پریشان حالی و درماندگی

 

سلامت باشی الهی 

پاسخ:
سلام از ماست جانان عزیز.
چه‌ خوب که یه نفر ابن رو متوجه شد و به چشم یه نقص بهش نگاه نکرد.
ممنونم.
می‌دونید که همیشه حرف های شما برام شنیدنیه.
پس بگین لطفا.
به قاطعیت اون شش کلمه توجه نکنید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">