گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

از سکوت سرد زمان

پنجشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۵۵ ب.ظ

هوالمحبوب


دیگه اونقدر حال‌مون بده که هر وبلاگی که می‌ری یا به روز نکرده یا کامنت‌ها بسته است، خیلی از کانالا لینک ارتباطی رو بستن، از بس که این مدت به هم دیگه پریدیم، فحش دادیم، خط کشیدیم بین خودمون. از ضمیر ما و شما استفاده کردیم. الان که دارم هفتۀ سیاهی رو که گذروندم رو مرور می‌کنم می‌بینم اون مجریه حق داشته با این جسارت جلوی دوربین بگه که اگه مثل ما فکر نمی‎کنین پاشین برین. حالا هر کدوم از ما ملت، یه خط کش دست‌مونه، هر کی کوتاه‌تر یا بلند‌تر از خط‌کش ما باشه، علیه ماست.
یه دقیقه هم به این فکر نمی‌کنیم که شاید باید صبر کنیم و فعلا چیزی نگیم، استوری نذاریم، پست ننویسیم، تز صادر نکنیم. به خدا چند روز سکوت هیچ کس رو نکشته.
نمی‌گم اعتراض نکنیم، ولی اعتراض مدنی که بشه ازش جواب گرفت، نه اینکه دوباره خون کسی ریخته بشه، گلوی کسی پاره بشه و بعد از چند روز دوباره همه چیز رو فراموش کنیم و برگردیم زیر لحاف‌مون. ماها حافظه تاریخی نداریم و زود عافیت‌طلبی میاد سراغ‌مون. تب تند نباشه که زود سرد بشه. این خشم باید مدیریت بشه که بتونیم یه نتیجه‌ای بگیریم. این بازار آشفته فضای مجازی هممون رو خسته کرده، من حق می‌دم بهتون که بخزین توی لاک تنهایی ولی خب ماهایی که لاک تنهایی نداریم و نوشتن شده جزئی از وجودمون، نمی‌تونیم این منفعل بودن رو بپذیریم. 
یه چیزی هم بگم و برم، بچه‌ها رو وارد معرکه نکنیم تو رو خدا. اونا گناه دارن، نباید این اخبار تلخ و سیاه، روحیه‌شون رو خراب کنه. چیه نشستین جلوی تلویزیون، از بی‌بی‌سی به سی‌ان‌ان، از صدای آمریکا به فلان جا. یکم ترمز کنید و دور و برتون رو بپایین، ببینین بچه‌ها و نوجوان‌هاتون دارن چه واکنشی نشون میدن؟ اونا حق‌شون نیست وارد این سیاهی بشن. تحلیل‌های سیاسی رو بذارین برای وقتی که اونا نیستن. یکم فضای خونه‌ها رو شاد کنید برای دل این طفلای معصوم.

  • ۹۸/۱۰/۲۶
  • نسرین

از جدایی ها

نظرات  (۱۵)

Like madam 

😘

پاسخ:
😘
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • این بند آخری که در مورد بچه‌ها گفتی یاد یه چیزی افتادم.

    چند روز پیش بیرون یه بچه‌ای برگشت به مامانش گفت: واای اینا رو ببین که توی این شرایط دارن لباس‌ها رو نگاه می‌کنند! (منظورش ویترین مغازه‌ها بود.) حالا ما فکر کردیم منظورش از شرایط، همین شرایط عجیب و غریبه! مامانش گفت: چه شرایطی؟! بچه گفت: خب هوا سرده دیگه!

    :-)))))) بچه کوچیک بودD:

    پاسخ:
    عزیزم:)
    ولی بچه‌های کمی بزرگتر کامل درک می‌کنن اوضاع رو متاسفانه و من اصلا دوست ندارم اینو. 
  • میرزا مهدی
  • سلالم من ه شخصا راستشو بخوای از بعد از اعلام سپاه دیگه حتی اخبار هم گوش نمیدم. صبر کردم به قول شما. گُل گفتی. خیلی هم خوب گفتی و به موقع 

    پاسخ:
    فکر می‌کنم همه مردم ایران از هر تفکر و مذهب و اعتقادی، آرزو داشتن که هواپیما با نقص فنی سقوط کرده باشه.
    امیدوارم این صبر به بهتر شدن اوضاع کمک کنه، نشه جرقه یه بحران بزرگتر. 

  • حامد سپهر
  • دو روز دیگه هممون یادمون میره قاسم سلیمانی کی بود هواپیما چرا سقوط کرد تو کرمان چرا مردم بیگناه از بین رفتن و خیلی چیزای دیگه

    چون ما همیشه وقتی به هم تصلی میدیم میگیم غم آخرتون باشه ولی میدونیم که نیست تو این مملکت اونقدر حوادث پشت هم صف کشیدن که قبلیا یادمون میرن

    عکس العمل و خشم مردم هم یه چیز طبیعیه وقتی بخاطر هیچ و پوچ یهو چندصد نفر انسان از بین میرن یه شوک به جامعه وارد میشه و مدیریت کردن این شوک کار هر کسی نیست

    چند روز پیش که حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسید خودم دوتا بچه ابتدایی رو دیدم که گریه میکردن پرسیدم چی شده گفتن سردارمون رو کشتن واقعه این حجم از اندوه واسه یه بچه مثل یه سم عمل میکنه نباید بچه هارو درگیر کرد

    پاسخ:
    بیشتر حرف این پست واکنش‌های آنی و بی فکری بود که اغلب‌مون بهش مبتلا شدیم.
    تا یه خبری می‌شه بدون تحقیق و بررسی منتشرش می‌کنیم.
    وگرنه این تودۀ غم که سایه انداخته رو سر وطن، حالا حالاها مهمون ما هست متاسفانه.
    کاش همه متوجه این قضیه باشن :(
  • آقاگل ‌‌
  • برام یک چیزی قابل درک نیست. شاید هم بشه گفت برام جالبه. همین‌هایی که توی یک هفتۀ گذشتۀ خانم مجری رو می‌کوبیدن که چرا گفتی ما؟ و چرا گفتی هرکی راضی نیست بره؟ درصد زیادیشون اعتقاد دارن مثلاً فردای براندازی باید کورۀ آدم‌سوزی راه انداخت و همین‌هایی که امروز خودشون رو ما خطاب می‌کنن رو انداخت توی کوره! 

    کلاً این تز «ما خوبیم اونا بدن» ( که می‌شد جای کلمۀ بد کلمۀ بدتری هم گذاشت)، خط فکری خیلی‌هاست طرف مقابل رو بکوبی و بعد خودت به شکل دیگه‌ای همون رفتار رو نشون بدی؟ من این رو نمی‌فهمم. درک نمی‌کنم حقیقتاً.

    پاسخ:
    از این می‌ترسم که فردای براندازی، رود خون راه بیوفته تو این مملکت.
    چون کاملا ثابت کردیم که قابلیت خرد کردن استخوان‌های مخالفین خودمون رو در تمام ابعاد داریم. 

    من هم ترجیح میدم سکوت کنم.!

    پاسخ:
    این به صلاحه فعلا 

    تو یکی از کانالها دوستمون یه حرف باحال زده بود که خیلی موافقم باهاش، اعتراضی که رهبر واحد نباشه و یه اتاق فکر مستقل نداشته باشه تا ابدالدهر بی ثمره. اصلا براندازن بعدش قراره چی کار کنن؟! کدوم برنامه؟!

    پاسخ:
    بدبختی ماها همینه که همیشه بی سر و ته اعتراض می‌کنیم و در نهایت بی سرانجام تموم میشیم. 

    مشکل اصلی اعتراضامون اینه که یه تعداد زیادی بچه (اینکه میگم بچه منظورم واقعا بچه هست )میرن اعتراضات و شعار میدن و امیدوارن صداشون به گوش ترامپ برسه شاید ترامپ کاری کنه! و این خیلی احمقانه است. 

    در مورد بچه هایی که تو بند آخر نوشتی.همکارم میگه رفتم خونه دیدم رنگ دخترم(۷سالشه) شده عین گچ .بهش گفتم چی شده؟ گفت فلانی بهم گفته قراره جنگ بشه! روح و روان اون بچه ۷ ساله با همین ترس نابود میشه وقتی که آدم های بالغ و بزرگسالمون هم از شنیدن این جمله وحشت زده میشن چه بلایی سر اون بچه میاد؟ 

    پاسخ:
    من با جملۀ اولت مخالفم، چون همۀ کسایی که معترضن، موافق آمریکا نیستن، یعنی اغلب‌شون نیستن.
    این همون انگیه که حکومت داره به معترضین می‌زنه، معاند و مخالف!
    متاسفانه شعور بعضی از ما آدم بزرگا، خیلی کمه، آخه بچۀ هفت ساله گناهش چیه این وسط:(

    موافقم خیلیاشون بچه نیستن ولی توشون بچه هم زیاده متاسفانه. من همکارم رو جلوی چشمم میبینم براش بیرون رفتن تفریحه دست دختر خاله ها و دختر دایباشو میگیره و میگه خوش میگذره . مشکل اصلی من این گروهن وگرنه خیلیا واقعن معترصن و اعتراصشونم بحقه. شاید جمله ام رو بد گفتم.در کل من فقط نگاه میکنم این وسط نه شجاعت دسته اول رو دارم و نه به اندازه دسته دوم متعصبم...

    پاسخ:
    آره پس این طور، 
    دقیقا موافقم از دیدگاه، برای خیلیا این اعتراضم یه بازیه متاسفانه!
  • محمود بنائی
  • خوبه، چکیده ای از ذهنیاتم را اینجا دیدم :) 

    پاسخ:
    البته دیر اومدی، باید بری ده تا پست قبلی رو هم بخونی :) 

    سلام نسرین جون ...

    واقعا مادر و پدرا خیلی وقتا هیچ توجهی به روحیه و حساسیت های دوره ی کودکی نمیکنم....

    پاسخ:
    سلام جانم
    دقیقا یه چیزایی رو به بچه انتقال می‌دن که سمه. 
    یه بار تو بازار یه مادر جوون که پسرش عاصی کرده بودش، بهش گفت شیطونی کنی داعش میاد سرتو می‌بره 🤦
    دقیقا با همین واژه‌ها با یه بچه چهار، پنج ساله حرف زد😶
  • بانوچـه ⠀
  • از اینکه بچه‌ش تو جمع ِ بزرگا داشت مو به موی سخنرانی فلان سیاست‌مدار رو تکرار می‌کرد کلی پز می‌داد.

    پاسخ:
    یاخدا🤦🤦🤦🤦

    من یه چیزهایی شاید نوشتم ولی در کلیت سکوت کردم؛ توی این خشم عمومی کمتر از حرف حق و تحلیل درست بیشتر موج خشم و نفرت رو دیدم و ترسیدم که خودم هم جزئشون بشم.

    چند وقت قبل یکی میگفت برو دعا کن براندازی نشه؛ وگرنه این جماعتی که الان می‌بینم هر کی نشونی از دین داشته باشه خاکش میکنن ؛ فارغ از هر چیزی فکر کردم با دین چه کردن که حالا چیزی که باید مایه‌ی محبت می‌بود شده مایه‌ی نفرت و انزجار برای جامعه ...

     

    پاسخ:
    کار درست همینه.
    با دین چه کردن؟
    از دین فقط چهره زشتش رو نشون دادن، از شادی خبری نبود، از آزادی و حق انتخاب خبری نبود، از عدالت و پاکدستی خبری نبود. 
    جای عدل، ظلم نشست، جای شادی عزاداری های مختلف اومد، ریا شد پله پیشرفت، خرافات تبدیل شد به اصل.
    پرداختن به ظواهر شد نشانه دینداری. 
    حق الناس رنگ باخت و همه چیز شد ریا و ربا و فساد. 
    من حق می‌دم به کسایی که از دین تفرت دارن. 
    چون چیز مثبتی از دین باقی نمونده.
    ماها رو به زور دارن تحمل می‌کنن جماعت غیر دینی. 
  • مریــــ ـــــم
  • نسرین من رسما دارم‌دیوانه میشم، رسما

    از اینستاگرام اومدم بیرون

    توییتر رو محدود کردم

    تلگرام رو محدود تر

    و خداروشکر تلویزیون هم نداریم.

    روانمون داشت لگدمال میشد به دست رسانه ی داخلی و خارجی.

    چاره فقط صبره.

    پاسخ:
    منم اون روزای اول اینجوری بودم.
    غرق شدن تو مجازی آدمو فلج می‌کنه رسما. 
    خدا کنه نتیجه بده صبر 

    ولی من اینو نمیفهمم، اشتباه حکومت نباید به پای مردم نوشته بشه، نباید چون حکومت دینی داره بد عمل میکنه بگیم خب هر کس اعتقاداتی با این پایه داره بده، ایا جماعت غیر دینی بد نمیکنن؟ ایا جماعت غیر دینی حق کشی نمیکنن؟متاسفانه تو مملکت ما کلا هیچ‌کس ازادی به هیچ‌جاش نیست، اینوری بیاد سرکار اونوری رو میکوبه اونوری بیاد اینوری رو میکوبه، بیچاره وطنم ...

    چقدر از همین جماعت به اصطلاح دینی خودشون از حکومت ناراضی و شاکین، ظلمه که همه رو فقط با نگاه و معیار حکومت بسنجی.

    البته من خودم رو نه جز قشر دینی میدونم و نه غیر دینی،من فقط یه نفر از مردمم، یه نفر ایرانی که یه سری اعتقادات داره عین بقیه ، همین! 

    پاسخ:
    حکومت تو همه جا سایه انداخته، به خصوصی ترین کار و رفتار مردم کار داره، در چنین حالتی مردم توقع بیشتری دارن.
    حکومتی که به تار موی زنا هم کار داره، نباید فساد توش باشه، دزدی و ریا توش باشه. 
    هیچ حکم کلی ای نمیشه داد. 
    ولی مومنا وظیفه شون سنگین تره، به خاطر دینی که پیروش هستن. 
    پیامبر ما به مهربانی و صداقت و امانت معروف بود. آیا هنوزم مسلمانان جهان به این القاب معروف هستن؟


    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">