گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

دل‌خوشی‌های صد کلمه‌ای

دوشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۳۱ ب.ظ

هوالمحبوب

توی این روزهای گره‌خورده به غم، انگار بیشتر از قبل نیاز داریم که ذره‌بین به دست، دنبال دلخوشی‌های کوچک‌مان بگردیم، دلخوشی‌هایی که انگار سوزنی در انبار غصه‌ها هستند. نیاز داریم که برای دوباره سر پا شدن، چنگ بزنیم به همین چیزهای کوچک و کم‌رمق، نیاز داریم که هر خندۀ کم‌جانی را بزرگ کنیم و بچسبانیم به پیشانی زندگی. 
من این روزها شادی را توی کوه پیدا می‌کنم، توی آن بلندی قشنگ، که صدایم را می‌اندازم توی سرم و بلند بلند داد میزنم، توی آن بلند بی‌انتها که هر بار توی یک گوشه‌ایش سرک می‌کشیم، توی آن درۀ پوشیده از نیزار، که قدم که پیش می‌گذاری، پشت سری‌ات را گم می‌کنی. کوه کنار آدم‌های اهل دل صفای دیگری دارد، هر هفته کوله به دوش و کفش به پا و عصا به دست، راهی می‌شویم تا چیز جدیدی را در مسیر پیدا کنیم.
بخش دیگری از دلخوشی‌های دلچسب این روزهای من شمایید. شما که هر کدام‌تان از یک دیارید، دلبرید،   اهل دل و با صفایید، شما که کنارتان من دیوانه و سرخوشم، کنارتان می‌خندم، گریه می‌کنم، کنارتان روزها قشنگ‌تر است، کنارتان شب‌ها جاندارترند. شما که بی‌منت رفیقید، شما که ندیدم‌تان، اما دوست‌تان دارم و در قلبم نگه‌تان می‌دارم. 


چالش رادیو بلاگی‌ها به دعوت حورای عزیزم.

به رسم همۀ چالش‌ها دعوت می‌کنم از : مریم قشنگ و لنی مهربان

+تو کل دوران بلاگری، این‌همه لینک نداده بودم که توی این یه نوشته لینک دادم:)

  • ۹۹/۰۶/۳۱
  • نسرین

من و دوست داشتنی هایم

نظرات  (۱۵)

دلخوشی‌های من 196 کلمه بود، رادیویی‌ها بر من ببخشند:)

دختر کوهستانی که من میشناسم بلده شادی رو بسازه :) نشونه بهتر از خلاقیت پاراگراف آخر که لبخند گُنده ای رو لبم و عشق زیبایی رو دلم کاشت؟!

پاسخ:
عزیز دلمی که :)
با دوستان خوب همه چیز ممکنه.

اینکه دلخوشی های کوچکتون رو از دل کوههای بزرگ بیرون میکشید، خیلی واسم جذاب بود..‌ و مسیری که هربار چیز جدیدی دارد 👏👏

پاسخ:
ممنونم، واقعا کوه مکان عجیبیه عجیب و پر رمز و راز
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • خلاقیت پاراگراف آخر رو خیلی دوست داشتم:-)

    کوه و خستگیش و نفس‌نفس زدنش قشنگه:-)

    پاسخ:
    قربونت:)

    حسیه که تا درگیرش نشی متوجهش نمی‌شی.
    من چهار سال پیش بعد از مدت‌ها پامو گذاشتم کوه و مردم و زنده شدم تا برسم اون بالا.
    اما الان سخت‌ترین مسیرها هم برام راحته.

    ای جانم به این پستت نسرین دوست داشتنی من😍❤

     

    چقدر پاراگراف اخرت ذوق‌برانگیز بود❤💖

    پاسخ:
    عزیز دلم، یسنای دوست‌داشتنی:)

    شما رفقای ذوق‌برانگیز منید خب

    میگن دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید، شرح حال ماست.

    حتی جای دیگری هم میگه: دیوانه‌ایم و شهر به ما نامبارک است. که خب نمی‌دونم ربطی داشت یا نداشت.

     

    پاسخ:
    آره چون من انتخاب کردم که باهاتون دوست باشم و راضی‌ام از انتخابم و حتی مسیری که طی کردم:)
    نه خدایی دومی ربطی نداشت
  • محمود بنائی
  • چه خبر رفیق؟ :) انشاله زندگیت همیشه پرباشه از همین شادی های کوچیک و گاهی بزرگ. 

    پاسخ:
    سلامتی رفیق.
    ممنونم، امیدوارم همیشه لبخند مهمون لبت باشه.

    کوه عالیه! طبیعت همیشه کلی انرژی به آدم می ده. از هر نوعش!!

    پاسخ:
    بله دقیقا همین‌طوره.
    زنده می‌کنه آدمو
  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • اگه بابت این پست، فدایت گردم رواست! ای رفیق... 3>

    پاسخ:
    زنده باشی رفیق:)
  • جوزفین مارچ
  • نسرین:)))) [مشخصه که از دیشب تا حالا، هردفعه پستت رو می‌بینم یک لبخند پت و پهن می‌زنم؟]

    برای یک بار دیگه می‌خوام بگم که تو واقعا به اسم «کوهبانو» معنی می‌بخشی و فکر نمی‌کنم بتونم کسی رو این‌قدر شبیه به این اسم پیدا کنم:)

    شاید اگر چندین سال دیگه هم ازم بپرسن که توی سال 99 چی دلت رو خیلی خوش کرد؟ می‌تونم همین جمع رو که تو لینک کردی همشون رو اسم ببرم.

    کوهبانوی محبوبم، امیدوارم همون‌طوری که همه لبخندهایی که توی این چندوقت به من هدیه دادی، صدبرابرش تو زندگی خودت پخش بشه و کلی کیف کنی در ادامه با دلخوشی‌هات (نمی‌خوام مستقیم اشاره کنم به خودمون :دی)

     

    + اون گیف محبوبم *-*

    پاسخ:
    بله مشخصه:)
    انرژیت به منم برمی‌گرده دوباره ته‌تغاری جانم.
    عزیزم.
    چقدر این کامنت حال منو خوب کرد، چقدر این جملات انرژی خهوب دارن دختر
    ممنونم بابت دل مهربونت عزیزم.
    الهی آمین، همین طور برای خودت.
    قلب‌های بسیار

    آخ قلبم 💔

    نسرین ، عزیزم *_*

    الهی همش از اون لبخند گنده خوشکل‌ها روی لبت باشه، چه تو کوه، چه تو مدرسه،چه تو خونه، کوچه، خیابون و ... :*

    پاسخ:
    قربانت دلبر
    امیدوارم همیشه خنده مهمون لب همگی‌مون باشه:)
  • مریــــ ـــــم
  • کوه رو به شدت باهات موافقم

    بارها می‌خواستم از لذت کوه رفتن بنویسم ولی اصلا چیزی نیست که بشه نوشت

    فقط باید تجربه کرد.

    ممنون از دعوتت :)

    به زودی می‌نویسم حتما.

    پاسخ:
    واقعا موافقم. 

    هر چی بیشتر دل به دلش بدی بیشتر مزه می‌ده بهت.
    قربانت، منتظرم پس.

    می‌دونی‌ من هنوز حس و حالی که چند روز پیش موقع خوندن این پست داشتم رو یادمه، وقتی که رسیدم به پاراگراف آخر و روی هر کدوم از توصیفاتت کلیک می‌کردم و می‌گفتم خب این یکی دیگه حتما منم و در کمال ناباوری وبلاگ بچه‌ها برام باز می‌شد و هی دمغ می‌شدم:)))

    به وبلاگ محمد که رسیدم یه نگاه انداختم و دیدم چهارتا لینک دیگه مونده‌ فقط! گفتم یعنی چی که خانم مارچ دلخوشی نسرین باشه و من نه:))) نکنه واقعا تو بینشون نیستم:(

    وبلاگ خودم که باز شد برگشتم و تک‌تک اون توصیفات رو دوباره خوندم و با ذوق دندونی بهشون فکر کردم به اینکه چطور هر کدوم از اون کلمه‌ها به قامت صاحبشون نشستن، که چطور همچین انتخاب‌های دقیقی داشتی. بعد دیدم که چقدر چیزی که برام نوشتی به دلم نشسته و چقدر مخصوص خودمه  اصلا*_* بعد شبیه اون گیفه شدم که وقتی یکیتون ازم تعریف می‌کنید می‌فرستم:)) همونی که یه پس‌زمینه‌ی آبی داره و دختری که تاج براقی رو سرشه از خوشحالی بغض کرده و خودش رو باد می‌زنه و با زبان بدنش انگار داره میگه خواهش می‌کنم خواهش می‌کنم من واقعا این‌ همه نیستم=))))) 

     

    +می‌دونم که فاصلهٔ تصمیمت برای نوشتن این پست تا عملی کردنش خیلی کوتاه بود، برای همینم هست که همچنان از خلاقیتت توی این پست در شگفتم*_* من اگه بودم بعد از چندروز فکر کردن هم به نظرم نمی‌رسید همچین کاری:) دیدی بعضی وقتا یه پست‌هایی رو می‌خونیم و با خودمون می‌گیم کاش من نوشته بودمش؟ دلم می‌خواست من‌ نویسنده‌اش باشم:))

     

    ++رجوع شود به دومین پاراگراف کامنت خانم مارچ ^_^

    پاسخ:
    می‌دونی؟ خوندن این کامنت برام دلچسب‌تر از نوشتن خود پست بود. چقدر من آدم خوش اقبالی‌ام که روز جمعه‌ای میام سراغ وبلاگم و با این کامنت دلنشین مواجه می‌شم.
    خوشحالم از خوشحالیت و اینکه دغدغه بود برات که اسمت رو پیدا کنی لای این لبنک‌ها.
    آره گیف مخصوصت رو یادمه:)
    لطف داری عزیزم، ممنون بابت مهرت.
    من الان حسابی رقیق شدم و نمی‌دونم چی بگم.
    فقط آرزو می‌کنم این جمع قشنگ هیچ وقت از هم نپاشه.
  • بانوچـه ⠀
  • چه بد که این پست قشنگ رو اینهمه دیر خوندم.

    و نگم که چقدر سورپرایز شدم. مرسی که جزو دلخوشی‌های تو هستیم نسرین امیدوارم دلخوشی‌هات روز به روز پایدارتر و بزرگ‌تر و زیادتر بشن عزیز دل

    پاسخ:
    :)

    ممنونم عزیزم، امیدوارم دلخوشی‌هامون کم نشن.
  • در حوالی اریحا...
  • بدیع بود

    پاسخ:
    ممنونم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">