سلام!
از اواخر بهمن ماه 96 تصمیم گرفتم هر کتابی که میخونم رو اینجا ثبت کنم، ممکنه گاهی تاریخها منظم نباشه، تا جایی که یادم میمونه، تاریخ پایان کتاب رو ثبت میکنم، کتابهایی که هنوز تاریخ نخوردن یعنی هنوز تموم نشدن، خوندن من ترتیب خاصی نداره، کتابهای تخصصی داستان، روانشناسی، رمانهای نوجوان، رمان و داستان و شعر.
سوفار زرین: نیلوفر نیکبنیاد
دنیایی که در کتاب میگذرد، پلی است بین دنیای مدرن و دنیای اساطیر، دنیایی که نیلوفر برایمان تصویر میکند دنیایی مدرن است که همه چیز دیجیتالی و ماشینی شده و فردی به اسم اژدک قصد دارد با نزدیک کردن قاره ها به هم دنیا را نابود کند. قهرمانان نوجوان کتاب؛، کیان، مزدک و آنا با همکاری جم پادشاه قلعهء اساطیر، جهان را دوباره نجات میدهند.
نیلوفر نیکبنیاد را سال هاست از طریف وبلاگنویسی و داستانکوتاههایش میشناسم. دختری پر جنب و جوش و سرحال با قلمی که نشاط از آن میبارد. دنیایی که در کتابش ساخته است دنیای فانتزی جذابی است. دنیایی که هیچ تصوری از آن نداریم و شاید روزی در آینده تجربهاش کنیم. نثر خوبی دارد. فضا سازیاش خوب است. شخصیتهای داستان که سه نوجوان باهوش هستند به خوبی پرداخته شدهاند به طوری که شاگردان من هم توانستند با آنها ارتباط برقرار کنند. اما شاهکار هم نبود. توقع من به خاطر نوشتههای وبلاگ و داستانکوتاههایش خیلی بالا رفته بود. ان کتاب توقعام را برآورده نکرد. این کتاب رمانی نوجوانانه است. برای تقویت قوهء تخیل بچهها خیلی مناسب است.(96/11/26(
آرش و تهمینه : سیامک گلشیری
آرش به همراه خانوادهاش به پارکی رفته که در نزدکی کاخ هشتهشت اصفهان واقع است. وقتی در بازی قایمباشک وارد کاخ هشت بهشت میشود، صداهایی عجیب از یکی از اتاقهای کاخ میشنود، وقتی به جستجوی صدا به طبقهء بالای کاخ میرود، با تهمینه رو به رو میشود. دختری در سال 1096 هجری در عصر سلطان سلیمان صفوی. دختری که در کاخ زندانی شده است و پدرش که یکی از سرداران شاه است قرار است به زودی کشته شود.
در سالهای دور چند کتاب از گلشیری خوانده بودم. داستانهای بلندی که نثر قابلقبولی داشتند، شاهکار نبودند اما بد هم نبودند. اما این یکی که یک رمان نوجوان بود اصلا چنگی به دل نمیزد. پر از تکرار پر از تکرار و پر از تکرار.
کل توصیفی که در کتاب به کار بردهشده، درختهای بلند و تو در تویی است که همه جای شهر را اجاطه کرده است. در تعجبم از این همه ضعف در نوشتار آن هم از نویسنده ای که نزدیک چهل اثر خوب و قابل قبول دارد. (96/12/1)
خاک غریب : جومپا لاهیری
جومپا نویسندهای هندی تبار است که در آمریکا رشد کرده است. نوشتههایش سرشار از جزئیات ساده و گاه پیش پا افتادهء زندگی است که او با هنرمندی تمام آن ها را به تصویر کشیده است. رنج، غربت، خانواده، محبت و پیوند میان همه ی اینها شالوده ی داستان های این کتاب را ساخته است. در داستان های خاک غریب زندگی جریان دارد. با تمام تلخی ها و شیرینی هایش. از جومپا لاهیری این روزها بیشتر حرف خواهم زد. (96/12/4)
خاک غریب از 8 داستان بلند تشکیل شده است. داستان های جومپا لاهیری درباره ی هندیهای آمریکاییتبار است. همان هایی که غربت آمریکا را به جان خریدهاند تا بهتر زندگی کنند. غربت، حسرت و از دست دادن موضوع غالب داستانهاست. روای اغلب داستانها یک زن یا دختر جوان است که گذشتهء زندگی خودش را میان آمریکاییهای اصیل بررسی میکند. مرور خاطرهها، یادآوری سنتها. در سه داستان این کتاب اتفاق جالبی میافتد، در داستان اول یک دختر نوجوان روایت دیدارش را با پسر یک خانوادهء هندی روایت میکند که هیچ گاه به او توجهی نشان نداده، در داستان دیگر زندگی پسر را مرور می کنیم از زمان مرگ مادرش تا فرار از خانه و در داستان سوم این دو نفر در میانسالی به هم رسیدهاند، عاشق هم میشوند اما دوباره از هم جدا میافتند. تا اواخر داستان متوجه این تشابه نشده بودم. شگفتی جالبی بود. داستان رو هفتهء پیش تموم کردم. (97/1/20)
مترجم دردها : جومپا لاهیری
مجموعه ی نه داستان دیگر از جومپا لاهیری که برنده ی جایزه ی ادبی پولیتزر در سال 2000 شده است. هیچ میدانستید که خانم لاهیری مشاور فرهنگی رییس جمهور اوباما هم بوده است؟ داستان اول این کتاب، به نام «موضوع موقت» توسط فیلم ایتالیا ایتالیا اقتباس شده و انصافا هم فیلم خوبی از آب دراومده. توصیه میکنم هم فیلم رو ببینید هم این داستان رو بخونید(97/1/22)
عموژول و چند داستان دیگر: گی دو مو پاسان
گی دو موپاسان را احتمالا همگی از داستان گردنبند در کتاب های دبیرستان میشناسیم. همان گردنبندی که ماتیلد بیچاره از خانم فورستیه قرض میگیرد تا به مهمانی وزیر برود. و در راه بازگشت گردنبند را گم می کند و ... در نهایت مشخص می شود گردنبند بدل بوده است. این کتاب شامل این داستان و چند داستان کوتاه دیگر است. ویژگی اصلی داستانهای این نویسندهء فرانسوی سادگی و روانی آن است. همچنین گره افکنی و تعلیق که در داستان گردنبند به اوج خود می رسد. داستانها جزئیات زندگی است. داستانها اغلب کوتاه هستند و همین باعث می شود خیلی زود کتاب را نوشجان کنید.(30-2-97)
جام جهانی در جوادیه: داوود امیریان
این رمان نوجوان بر محور فوتبال نوشته شده. ماجرای برگزاری جام دوستی در محله ی گلبهار جوادیه است که با حضور پسر سفیر کانادا به یک جام جهانی بین همه سفارتخانه ها تبدیل میشود. دلیل اینکه کتاب رو خریدم جشنواره کتابخوانی قهرمانشو بود. به توصیهء یکی از دوستان که مسول برگزاری این مسابقه اسنت. قبلا تو شهرکتاب دیدهبودم و میخواستم برای امیرعلی بخرم ولی قیمتش بیشتر از چیزی بود که مد نظر داشتم! کتاب در کل شیرین، حسی، گل درشت، اغراق شده، اشک درآر بود. البته خوشحالم که خریدمش چون میتونم به اون چند نفری که کتاب دوست دارن ولی براشون نمیخرن امانت بدم که بخونن. حوصلهشون سر نره تابستونی. چون مختصر معرفی رو توی پست اصلی نوشتم اینجا دیگه خیلی کش نمیدم بحث رو. البته اینکه در عرض یک روز خوندمش هم جای تحسین داره ها. (97/3/30)
در راه ویلا: فریبا وفی
در راه ویلا چهارمین اثری است که از فریبا وفی میخوانم، مجموعهء نه داستان کوتاه، که مثل اغلب نوشتههایش از دغدغهها و نگرانیهای زنانه نشات گرفته است. روزمرگیها و آشفتگیهای زن معاصر در هر سن و سالی دستمایهء نوشتن این داستانهاست. چیزهایی ساده و پیش پا افتاده که شاید ما افراد مبتدی به راحتی از کنارش عبور می کنیم، برای یک نویسنده ی با تجربه می تواند پیرنگ یک داستان جان دار باشد. داستان هایش را دوست داشتم. مثل همیشه نه شاهکار و نه بی ارزش، خوش خوان و سرگرم کننده. این کتاب در پاییز 95 خریداری شده در جشن امضای آثار فریبا وفی، داشتن کتابی با امضای نویسنده حس خوبی است. گاهی حس مهم بودن الکی به آدم دست می دهد. داستان هایی که می نویسم یا می خوانم کمتر رد پایی از زن به شکل امروزی و ملموس دارند، گویی زنان معاصر با دغدغه های امروزی کمی مهجور واقع شده اند. حتی در برخی از نوشته های زنانه هم تصویری از زن به نمایش در می آید که نمی تواند با او هم ذات پندار یکرد. نقطه ی قوت وفی در جاندار بودن شخصیت هایش است.(97/4/25)
لولیتا: ناباکوف
اثری که در حین خواندنش بارها تصمیم گرفتم ادامه ندهم، تکراری و ملال آور می شد، اما نمی توانستم رهایش کنم. گویی جنون هامبرت مرا در برگرفته باشد، جنون مردی بی نوا که به غایت بدبخت است اما در حین سقوط، زندگی و کودکی لولیتا را نیز غارت می کند. لولیتایی که از سر شیطنت با او در می آمیزد ولی در افسون چند ساله اش گرفتار می شود. بیشتر از آنکه در عالم واقع با لولیتا باشد در رویا و خیال با اوست. سراسر زندگی اش را در خیال در آغوش گرفتن دختری نابالغ است و از بزرگ شدنش واهمه دارد. الحق که بازیگر خوبی است. هم نقش عاشق و شیفته را برای شارلوت خوب بازی می کند و هم نقش پدر فداکار و نگران را برای اهالی شهر. پدری که در کمین دختر کوچولوی همسرش است. دردناک و عذاب آور ولی خواندنی. (97/4/23)
عقب گردِ پیاده ی شطرنج : غلامرضا معصومی
آقای معصومی از نویسنده های جوان شهر مون هستن که توی جلسات داستان باهاشون آشنا شدم. عقب گرد پیاده ی شطرنج داستان بلندی بود که از سلسله داستان های به هم پیوسته تشکیل شده، ماجرای یک افسر آگاهی که با پرونده های مختلف سر و کار داره و در نهایت خودش هم سر و کارش به زندان میوفته. شخصیت بکر و متفاوت افسر داستان، روایت جون دار از ماجراهای پلیسی، ساختار شکنی و نگاه نو به ماجراهایی که شاید کمتر بهشون پرداخته شده باشه، نقطه ی قوت داستان است. من حقیقتا از تصاویر داستانی، روایت خلاقانه و نثر روانش لذت بردم. نشر چشمه این کتاب رو منتشرکرده. قراره به زودی یک جشن امضا براشون گرفته بشه و کتاب رو برامون امضا کنن. (97/5/9)
طریق بسمل شدن : محمود دولت آبادی
روایت متفاوتی از جنگ ایران و عراق دارد. روایتی از دید یک افسر عراقی. اما بر خلاف آثار دیگر دولت آبادی برای من جذاب نبود.(97/5/30)
مردی به نام اوه: فردریک بکمن
مردی وسواسی و منظم، مردی که از کج بودن، بی جا بودن، بی نظمی، بی برنامگی به ستوه می آید. مردی در آستانه ی شصت سالگی که در اندوه زنش تصمیم گرفته دست به خودکشی بزند اما پیدا شدن سر و کله ی یک همسایه ی ایرانی با دو تا بچه ی قد و نیم قد همه ی زندگی اش را به هم می ریزد. اوهٔ دوست داشتنی به زندگی امیدوار میشود. کارهایی میکند که قبلا فکرشان را هم نمیکرد. کتابی پر از حس های خوب و نگاه جدید. حضور زن ایرانی به نظرم در جذابیت قصه خیلی اثرگذار بود. (97/6/10)
فعلا نمی تونم چیزی درباره اش بنویسم. با وجود اینکه دوبار خوندمش.(97/6/20)
افتاده بودیم در گردنه ی حیران: حسین لعل بذری
حسین لعل بذری، یکی از داستان نویس های جوان مشهدی است که با یک بانوی داستان نویس تبریزی ازدواج کرده است، حاصل این پیوند در اثر هر دو نویسنده کاملا مشهود است. تاثیری که لعل بذری از تبریز و زندگی اش با یک بانوی تبریزی گرفته است در اغلب داستان ها نمود پیدا کرده است. بن مایه ی اغلب داستان های این مجموعه مرگ است. مرگی که در هر کدام از داستان ها رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد. تشبیهات و توصیفات زیبایی در داستان ها به کار رفته است. نثر روانی دارد و برای مخاطب دلنشین است.(97/6/23)
روز تولد : محمد رمضانی
قصه ای کودکانه و شیرین، ثمره ی اولین نشست کتاب خوانی با بچه های کلاس در باغ کتاب. با حضور نویسنده یکتاب. یک جلسه ی دوست داشتنی. داستان قصه ی مردی است که تصمیم میگیرد برای تمام افرادی که می شناسد هدیه ی تولد بگیرد. (97/6/25)
غیاب دانیال : امیر احمدی آریان
در یک پست مفصل به این کتاب پرداخته ام. کتابی که اجازه ی انتشار نیافته است و نویسنده به شکل PDF آن را منتشر کرده است. داستان به روایت سرگذشت یک ژورنالیست اصلاح طلب می پردازد.(97/6/31)
راز دره ی فانوس ها: عبدالمجید نجفی
رمان نوجوانانه ای از زبان سیاوش که به بطن زلزله ی آذربایجان میره و اتفاقاتی رو که در اون زلزله دیده با یک لحن شیرین روایت می کنه. با وجود اینکه رمان نوجوان هست اما برای من هم جالب بود. فصلی از کتاب هم از زبان حیوانات روایت میشه که جالب توجه هستش.(97/8/15)
کتاب بازها: جنیفر چمبلیس برتمن
باز هم رمان نوجوان. این بار یک ماجراجوی یعجیب و یک معمای پلیسی که قهرمان های اون سه تا نوجوان هستند. امیلی که عاشق بازی های ماجراجویانه و حل معماست جیمز دوست و همکلاسی امیلی و برادر امیلی. به نظرم خوش خوان و دوست داشتنی بود. (97/8/17)
روزگار مه آلود جابر: عبدالمجید نجفی
رمانی عجیب و درگیر کننده از آقای نجفی عزیز که به تازگی رونمایی شده. داستان سرگشتگی های جابر که بین سه دوره ی مختلف زندگی گیر کرده . حتی خودش هم نمی دونه دقیقا کدام یک از روایت هاش واقعیت داره و کدام یکی زائیده ی تخیلات ذهنی اش هست. بسیار خوش خواب، جذاب و دوست داشتنی بود. مدت ها بود که کتابی رو اینجوری شیفته وار نخونده بودم. اما مشکل اساسی که داشت در ویراستاری بود. غلط های فاحش ویراستاری بسیار اذیت کننده بود که امیدوارم توی چاپ های بعدی اصلاح بشه.(97/8/28)
زنان شیفته: رابین نوروود
کتاب در حوزه ی روانشناسی است و همان طور که از عنوان بر می آید، به بررسی مشکلات زنانی می پردازد که در خانواده های نا به سامان و بد کارکرد رشد کرده اند و به دلیل فضای آشفته ای که در آن تربیت شده اند در زندگی مشترک هم دچار مشکلات عدیده ای هستند. چنین زنانی به سمت مردانی گرایش می یابند که نیاز به توجه و مراقبت داشته باشند. مردانی که الکی، معتاد، پرخاش گر و بی مسولیت هستند بیشتر از سوی این زنان انتخاب می شوند چرا که چنین زنانی میل دارند همواره از کسی حمایت کنند چرا که یاد گرفته اند همیشه خودشان ار نادیده بگیرند و نیازهایشان را سرکوب کنند. به نظرم کتاب کم حجم و در عین حال مفیدی برای من بود. توصیه می کنم حتما خانم ها مطالعه اش کنند. (9/9/ 97)
ازدواج بدون شکست:ویلیام گلاسر(97/9/27)
از جمله کتابهای روانشناسی خوب، که لازمه هر کس قبل از ازدواج بخونه. با خوندن این کتاب یه سر یتئوری یاد میگیریم که بر اساس اونها به جای قضاوت کردن بقیه سعی میکنیم رفتار خودمون ور اصلاح کنیم، به جای بازخورد بیرونی، به بازخود درونی میپردازیم. کلی آزمون هم داره که کلا میشه هر لحظه ازش بهره برد. به شدت توصیه میشه.
بند محکومین: کیهان خانجانی(97/11/30)
پست مفصلی راجع بهش نوشتم، دوست داشتیم زیر موضوعات کتب بخونید.
هنر داستان نویسی: دیوید لاج(97/10/25)
برای کسایی که دارن حرفهای داستاننویسی رو دنبال میکنن توصیه میشه. مخصوصا به خاطر مثالهای معرکهای که میاره.
شش یادداشت برای هزارهء بعدی: ایتالو کالوینو(97/12/7)
پست مفصلش رو دوست داشتین بخونید.
ائورا: کارلوس فوئنتس(اسفند نود و هفت)
کوتاه، موجز، حیرتانگیز و جذاب. همین. بخونید و کیف کنید. البته رمانخوانهای حرفهای نه بقیه.
نه گامی جلوتر، نه گامی عقب تر، همسرم!کنارم باش: جاناتان رابینسون(فروردین نود و هشت)
جزو کتابهای خوب حوزه روانشناسی ازدواج که به نظرم هر کسی قبل از ازدواج باید بخونه. خیلی از ماها حتی خودمونم درست و حسابی نمیشناسیم و بعد که وارد رابطه میشیم معضلی به اسم شناخت و درک متقابل جلومون هست که نمیدونیم چطوری حلش کنیم. مجموعه کتابهای خوب یکه در طی این مدت خوندم دید بهتری ازیه رابطه سالم بهم داد.
عقربهای کشتی بمبک: فرهاد حسن زاده (فروردین نود و هشت)
رمان نوجوانانه، شیرین و جذاب و دوستداشتنی، از نویسندۀ کار بلد ادبیات نوجوان. مجموعهای از رفاقت، صداقت و همراهی که تو رو با خودش همراه میکنه و بدون اینکه به این فکر کنی که نوجوان هستی یا نه، لذت میبخشه.
سرخِ سفید:مهدی یزدانی خرم(فروردین نود و هشت)
برعکس اسمی که در کرده، خیلی پر اشکال مخصوصا در قرائن تاریخی، یه رمان معمولی.
خرمگس: اتل لیلیان وینیچ (اردی بهشت 98)
یه اثر بینظیر، که هر چی ازش تعریف کنم کمه. روایت خوشخوان، پر گره و پر از دیالوگهای معرکه. باید خونده بشه حتما. روایت راجع به دورانیه که اتریش ایتالیا رو اشغال کرده و آزادیخواهان دارن علیه اشغالگرا و مخصوصا کلیسا مبارزه میکنن.
تیمارستان متروک: دَن پُبلاکی (اردی بهشت 98)
یه رمان نوجوانانۀ باحال و ترسناک، که خیلی روان روایت میشه. توصیه میکنم شب و دیر وقت نخونیدش.
رمان جذاب، خوشخوان و توصیه کردنی، از سهگانۀ عبدی این کارش و کار قبلتر از این بهتر از کتاب جدیدش هست، سعی کنید بخونید، اما پایانبندی ضعیف بود به نظرم.
چرا ازدواج موفق، چرا ازدواج ناموفق: جان گاتمن(خرداد 98)
بسیار بسیار، کتاب کاربردی و ارزشمندیه. مخصوصا برای زوجهایی که تازه ازدواج کردن یا کسایی که در آستانۀ ازدواج هستند. من بسیار آموختم ازش.
سه قصۀ امبرتو اکو (خرداد 98)
سه قصۀ فانتزی و تخیلی، که در ظاهر کودکانه به نظر میرسند ولی مفاهیم عمیق رو در قالب قصه بیان میکنند. قصه ها حاوی تصاویر و نقاشی هایی هستند که به سبک کلاژ کار شده و به بیان مفهوم کمک میکنه. قصه ها راه رو بر خلاقیت فردی نمیبندند.
حرفه داستان نویس جلد 1(خرداد 98)
مجموعه مقالاتی از نویسندهها و ویراستارهای مطرح، که دارن راههای نویسنده شدن رو به زبان ساده بهمون میگن. بسیار خوشخوان و شیرین. یه اثر چهار جلدیه البته.
مرگ در آند ماریو بارگاس یوسا: تیر نود و هشت
معرفی مفصلی توی یکی از پست ها انجام دادم، به برچسب من و کتابهایم مراجعه کنید.
ملکوت بهرام صادقی: مرداد نود و هشت
قراره راجع به این کتاب، مفصل صحبت کنم، یه چیز عجیب و غریبه حقیقتا. هنوزم نتونستم به جمعبندی درستی راجع بهش برسم. امیدوارم وقتی جمعخوانی کردیم بتونم درست تحلیلش کنم.
سیاوش اسم بهتری بود: لیلا صبوحی: مرداد نود و هشت
خانم صبوحی اهل تبریز و ساکن مشهد هستند، این کتاب، دومین رمان شون هست و شخصیت اصلی داستان عباس یه جور سیر و سلوک داره و به دنبال یافتن حقیقتی است که سالها سردرگمش کرده. سایههایی دنبالش میکنن که سالها قبل مردن. داستان چند تیکه از یک پازله که برجسته ترین بخش اون مربوط به آی قیز هست که بعد از یک عشق نافرجام، گرفتار یک ساجت عجیبی شده. پاییز از پاهایم بالا می رود اسم اولین رمن لیلا صبوحیه.
مادام بووآری: گوستاو فلوبر: مرداد نود و هشت
حرفه داستان نویس جلد 2 (شهریور نود و هشت)
مجموعه مقالاتی از نویسندهها و ویراستارهای مطرح، که دارن راههای نویسنده شدن رو به زبان ساده بهمون میگن. بسیار خوشخوان و شیرین. یه اثر چهار جلدیه البته.
زنانی که زندهاند فریبا چلپییانی(مهر نود و هشت)
مجموعه داستانی که قهرمان اغلب اونها زنان هستند. زنانی از جنس خود ما، با قصهها و سرنوشتهای مختلف. خانم چلپییانی یکی از مهرههای ارزمند داستان تبریز هستند که یه جور یحلقۀ ارتباطی ما با داستاننویسان ایران محسوب میشن.
عشقلرزه، اریک امانوئیل اشمیت (مهر نود و هشت)
نمایشنامه خوانی از کارهای جذابی هست که من متاسفانه کمتر مرتکب میشم و خب توی عالم نمایش، اشمست بسیار شناخته شده است و خیل یاز کارهایش توی ایران اجرا رفته. این نمایشنامه هم بسیار شیرین و دوستی داشتنی بود مثل اغلب کارهاش.
بیمقصد آرزو اسلامی(آبان نود و هشت)
مجموعه داستان اول آرزو اسلامی شما رو شگفتزده میکنه. آرزو از داستاننویسهای تبریزه و به جرات میتونم بگم با تمام جانش داستان مینویسه و توی این کتاب نمونههای خیلی خوبی از داستانهاش رو گردآوری کرده، به زودی منتظر رمان اولش هم چاپ خواهد شد.
رد پای کلاغها نعیمه کرداوغلی(آبان نود و هشت)
نعیمه یار غار و مشوق اصلی من برای نوشتن هست. این مجموعه داستان، دومین مجموعه داستان کوتاه نعیمه کرداوغلی آذره. داستان های یکه رد پای طبیعت، انسان، هنر و زیست بوم آذربایجان در اون هویداست.
دروازۀ مردگان، حمید شاهآبادی(دی ماه نود و هشت)
اسمش رمان نوجوانه ولی برای بزرگسال، به نظرم جذابتر بود. منتظر نباشید که مثل رمانهای ترسناک خارجی، ترس با یه المانهای شناخته شده به شما نشون داده بشهف شاهآبادی ترس رو جرعه جرعه به روح ور وان شما تزریق میکنه. به جرات میتونم بگم از کتابهای بزرگسالش یه سر و گردن بالاتر و خوش خوانتر بود.
همنام، جومپا لاهیری(دی ماه نود و هشت)
معرفی مفصل رو توی وبلاگ میتونید بخونید.
هستی، فرهاد حسن زاده (دی ماه نود و هشت)
یه رمان بینظیر و درگیر کننده دیگه از فرهاد حسنزادۀ کاربلد. خیلی خوشحالم که رمان نوجوان زیادی رو به واسطۀ کار جدیدی که شروع کردم میخونم و از تکتک انتخابهام لذت میبرم. ماجرای کتاب در خلال جنگ میگذره و دختر یابادانی نترسی به اسم هستی که عاشق فوتباله و عاشق کارهایی که برچسب پسرانه خوردن. درگیریهای هستی با پدرش، غربت و کوچ اجباری از شهر و ....
جایی که کوه بوسه میزند بر ماه: گریس لین(دی ماه نود و هشت)
افسانهها و اسطورهها این بار در یک رمان نوجوان گرد هم اومدن تا شما رو به یه کتاب شیرین مهمون کنند. باز هم غافلگیر شدم و بسی لذت بردم.
راهنمای مردن با گیاهان دارویی (دی 98)
ماجرای دختر نابینایی هست که با مادرش زندگی میکنه و شغل مادرش تولید گیاهان دارویی هست. نویسنده زبان قصهگویی داره و از نظر داستانی واقعا قابل توجهه ولی بخشهایی که به توضیح دربارۀ گیاهان دارویی میپردازه واقعا حوصله سربره.
دایی جان ناپلئون : ایرج پزشکزاد(بهمن 98)
دیگه فکر میکنم اونقدر معروف باشه که نیاز به توضیح من نداشته باشه. ماجرای پسر نوجوانی که عاشق دختر داییاش شده ولی داییاش که یه نظامی بازنشسته است و شیفتۀ ناپلئون، از انگلیسیها متنفره و تمام توطئهها رو یه جورایی به انگلیسیها ربط میده. با پدر این پسر هم اختلافات خیلی عمیقی داره و .... سریالی هم اون قدیما از روی این کتاب ساخته شده.
حرفه داستان نویس جلد 3 (بهمن 98)
مجموعه مقالاتی از نویسندهها و ویراستارهای مطرح، که دارن راههای نویسنده شدن رو به زبان ساده بهمون میگن. بسیار خوشخوان و شیرین. یه اثر چهار جلدیه البته.
جعبۀ سیاه آقای نویسنده: عبدالمجید نجفی (بهمن 98)
ماجرای کتاب یه جورایی میخواد یک سفر ماورایی به جهان باقی رو به تصویر بکشه ولی بسیار ضعیف عمل کرده و یه کپی دست چندم از آثار مشابهش از آب در اومده.
کشتی سیراف: اکبر والایی (بهمن 98)
یه کتاب کوتاه و موجز که بر اساس یه توفیق اجباری خوندمش، قصه شیرین یه بازرگان و شگفتیهایی که خلق میکنه.
شگفتی: آر.جی.پالاسیو (بهمن 98)
توصیه اکید دارم که این کتاب رو جدی بگیرین، درسته که اسم کتاب نوجوان رو یدک میکشه ولی خوندنش برای همه لازمه، کتابی که دید بهتری بهم داد. توی این کتاب ما با یه پسربچه با صورتی دفرمه مواجه هستیم و جهان رو از دید این پسربچه دوستداشتنی میبینیم. کتاب بسیاری عاطفی و انسانی بود و تا مدتها توی ذهن میموند.
یاشماخ : نادر ساعیور (اسفند 98)
یه رمان فوقالعاده قوی از یه نویسنده و کارگردان کار بلد. نادر ساعیور رو حتما خیلیهاتون با فیلمهایی که ساخته میشناسین. درسته که اهل تبریزه ولی به خاطر جوایز معتبری که گرفته احتمالا توی کل کشور شناخته شده باشه. ماجرایی که شما رو به دل تاریخ آذربایجان میبره و یه روایت شسته رفته و جذاب رو بهتون ارائه میکنه.
ماتیلدا:رولد دال (اسفند 98)
یه رمان معروف از یه نویسندۀ معروف. داستانی از دختربچۀ نابغهای که نادیده گرفته شده و توسط معلمش کشف میشه. یکم زیادی اغراق شده بود ولی در کل کتاب شیرینی محسوب میشه.
قلب نارنجی فرشته» مرتضا برزگر (اسفند 98)
مجموعه داستانهای جالبی از مرتضا برزگر که خیلی وقت بود از طریق کانالش باهاش آشنا شده بودم. امیدوار نبودم که داستانهاش جذبم کنه و فکر میکردم مثل تعدادی از این کانال نویسها فقط به درد همون تلگرام بخوره. ولی داستانهاش مخصوصا یه تعدادی از داستانها واقعا شگفتزدهام کرد. حتما کتابهای دیگهاش رو هم خواهم خوند.
اتاقی از آن خود : ویرجینیا ولف(فروردین 99)
کتاب اثر داستانی نیست، در واقع یه گزارش دربارۀ وضعیت زنان نویسنده و شاعر در همون دوران زندگی خود ولف محسوب میشه. این کتاب یه جورایی شروع مکتب فمنیسم تلقی میشه. واقعیتهایی از وضعیت زنان توی این کتاب بیان شده که شاید پیشتر بهش توجه نکرده بودیم.
تاریکماه: منصور علیمرادی(اردیبهشت 99)
رمان قوی و خوشخوانی از یه نویسندۀ خوب کرمانی. داستان سفر و حیرانی جوانی رانده شده. داستان در سرزمین سیستان و بلوچستان میگذرهف در خلال روایت میتونی با اقلیم اون منطقه با یک سری مراسم در اون اقلیم آشنا بشی. رمان پیوند نزدیکی با اسطورهها داره و در خلال داستان میتونی ردپای اونها رو احساس کنی. رمانیه که میشه توصیه کرد.
گفتگو در کاتدرال از یوسا (فروردین و اردیبهشت 99)
معرفی مفصل رو توی موضوعات من و کتابهایم میتونید بخونید.
شب ظلمانی یلدا از رضا جولایی (اردیبهشت 99)
جولایی نویسندۀ خیلی معروف و کاربلدیه. البته منم قبل از خوندن این کتاب نمیشناختمش ولی بعد با مطالعه دربارۀ خودش و آثارش به این نکته پی بردم. قفصه دربارۀ یه پسر نقاشی هست که در دورۀ قاجار و جنگ ایران و روسیه در اصفهان زندگی میکنه. حکایت دلدادگیهاف رنجها و حیرانیهای این آدم با یک زبان ثقیل و عمدتا شاعرانه روایت میشه و البته از نیمۀ کتاب راوی تغییر میکنه.
راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها (خرداد 99)
یک رمان علمی-تخیلی خوشخوان با چاشنی طنز که موضوع کلیاش پایان زمین و یا نابودی زمین هست.
جرشنری: محمدعلی یزدانیار یا هولدن بیان(خرداد 99) همین چند وقت پیش خود هولدن توی همون وبلاگ همیشه تعطیل شدهاش اطلاع داد که مجموعه داستانش چاپ شده و من هم خریدمش و امروز خوندنش رو تموم کردم. من انتظار بیشتری از یه مجموعه داستان داشتم، چیزی نبود که بعد از خوندنش بهش فکر کنم یا حین خوندنش هایلایت کنم و تمرکزم رو بالا ببرم. هولدن بیشتر راوی خوبی بود تا قصهگوی خوبی. اتفاق خیلی خاصی توی داستانها رخ نمیده که برای من خواننده تکان دهنده و تاثیرگذار باشه. ولی داستانها خوشخوان و روان بودند. از دو تا داستان به خاطر حس قوی که داشت بیشتر خوشم اومد یکی گربه و دیگری آذر ماه.
رنسانس من: صبا ناصری یا لاجوردی بیان(خرداد 99)
مجموعهای از دلنوشتهها و گاه داستانکهایی هست که زبان گیرا و جذابی دارن و من مدام در حال هایلایت کردن کتاب بودم. دوستش داشتم. بخش اول کتاب بیشتر به عنوان مجموعهای از دلنوشته و بخش دوم بیشتر عنوان مجموعه داستانک، توی ذهنم موندگار شد.
گاردن پارتی: کاترین منسفیلد (خرداد 99)
این کتاب مجموعه داستانی از یه نویسندۀ جوان انگلیسی هست که همعصر و همدورۀ ویرجینیا ولف بوده. این خط زمانی رو برای این ترسیم کردم که موقع خوندن و نقد کتاب یادمون باشه در چه دورهای و با وجود چه محرومیتهایی نگاشته شده. نیویورک تایمز دربارۀ این نویسنده میگه: «کاترین بزرگترین نویسندۀ داستان کوتاه است که انگلستان تا کنون به جهان عرضه داشته. اگر او تنها ده سال بیشتر زنده میماند، نامش در تاریخ ادبیات در کنار جورج الیوت و شارلوت برونته قرار میگرفت.» داستانهای این کتاب برشهای کوتاهی از زندگی هستند که با زبانی لطیف و ظرافتی زنانه نگاشته شدند. برای من کتاب دوستداشتنی و قابل احترامی بود.
مردی که حرف میزند : ماریو بارگاس یوسا (خرداد99)
پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید: میچ آلبوم(خرداد99)
نفر بعدی که در بهشت ملاقات میکنید: میچ آلبوم(تیر 99)
سمت کالسکه: مرتضی کربلاییلو(تیر99)
چتر تابستان: لیزا گراف (تیر 99)
ناتنی: مهدی خلجی(تیر 99)
راسته کنسروسازان : جان اشتاینبک (تیر 99)
جنایات و مکافات : داستایوفسکی (تیر 99)
سالمرگی: اصغر الهی (تیر 99)
روح پراگ: ایواک کلیما (مرداد 99)
زیبا صدایم کن: فرهاد حسنزاده (مرداد 99)
چهل و یکم» حمید بابایی (مرداد 99)
طاعون: آلبر کامو (شهریور 99)
آداب بیقراری: یعقوب یادعلی (شهریور 99)
روح عزیز: مینو کریم زاده(شهریور 99)
از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنم؟ : موراکامی (شهریور 99)
مزخرفات فارسی: رضا شکراللهی (مهر 99)
کنیزو: منیرو روانی پور (مهر 99)
کلاه پوستیها: میثم موسویان (مهر 99)
فراتر از بودن: کریستین بوبن(مهر 99)
فرمان ششم: مصطفی انصافی(آبان 99)
بعضی وقتها بر میگردند: استیفن کینگ(آبان 99)
ناهی: جمشید خانیان (آبان 99)
من و خارپشت و عروسکم: راضیه دهقان سلماسی(آبان 99)
چرا ادبیات؟: یوسا (آذر 99)
با عشق الا: کث هوو (آذر 99)
خون خورده: مهدی یزدانی خرم (آذر 99)
خانۀ پغورقاتی: طاهرۀ ایبد (دی ماه 99)
آن گوشۀ دنج سمت چپ: مهدی ربی(دی ماه 99)
اندوه بالابان: مهدی فرجی(دی ماه ۹۹)
همنوایی شبانه ارکستر چوبها(دی ماه ۹۹)
ویران میآیی(بهمن 99)
برادر مزاحم من(بهمن 99) کتاب کودک
مامانِ بزرگ من(بهمن 99) کتاب کودک
آبنبات چوبی قرمز(بهمن 99) کتاب کودک
دختران ماه(الحارثی) اسفند 99
قتل منزه:املی نوتومب (فروردین 1400)
دفترچه ممنوع: آلبا دسسپدس (فروردین 1400)
در پشت آن مه: اصغر عبدالهی (فروردین 1400)
مادرجون! چرا اسمم یادت رفته؟ سالی مورفی(فروردین 1400) کتاب نوجوان
توتوچان دخترکی آن سوی پنجره: (اردیبهشت 1400)
سور بز، ماریو بارگاس یوسا:(خرداد 1400)
قلبهای نارنجی، مینو کریمزاده: خرداد 1400(رمان نوجوان)
تونل: ارنستو ساباتو(خرداد 1400)
تسلی بخشیهای فلسفه: آلن دو باتن: (خرداد 1400)
دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد: شهرام رحیمیان(تیر 1400)
پاییز از پاهایم بالا میرود(لیلا صبوحی): تیر 1400
پنج قدم فاصله(ریچل لیپینکات) تیر 1400
بافته، لائیتسیا کولومبانی: مرداد 1400
پیش از بستن چمدان، مینو کریمزاده(شهریور1400)
چاه بابل، رضا قاسمی: مهر 1400
وردی که برهها میخوانند: رضا قاسمی(مهر 1400)
عامهپسند: چارلز بوکفسکی: آبان 1400
نیما نابغه: آتوسا صالحی(رمان نوجوان): آذر ماه 1400
مغازۀ خودکشی: جان تولی: دی ماه 1400
شیفتگیها: خابیر ماریاس: دی ماه 1400
ماجرا فقط این نبود: زیدی اسمیت (بهمن ۱۴۰۰)
لباندخت: ثریا شیری(بهمن ۱۴۰۰)
نیوتن زیر درخت گردو: لیلا صبوحی(بهمن 1400)
فیلکش: ضیا وظیفهشعاع(بهمن 1400)
به چشمهای هم خیره شده بودیم: احمدآرام (اسفند 1400)
درخت زیبای من: ژوزه مائوره ده واسکونسلوس (اسفند 1400)
دردین داغلارا: حسن ثمودی (اسفند 1400)
خانه ادریسیها: غزاله علیزاده(فروردین 1401)
ماجراهای خانم شارلوت: دومنیک دمرس(7 جلد) (فروردین 1401) نوجوان
قطار شرق هرگز به مقصد نمیرسد: رومینا نیکاندش(خرداد 1401)
چگونه با پدرت آشنا شدم: مونا زارع(خرداد 1401) رمان طنز
زنبوردار حلب: کریستی لفتری(خرداد 1401)
کتابخانۀ نیمه شب: مت هیگ(تیر 1401)
قهوهای زیبا: رباب سحری(تیر ۱۴۰۱) نوجوان
وریا: سیدهزهرا محمدی(تیر ۱۴۰۱) نوجوان
برادران کارامازوف جلد اول: داستایوسکی(تیر 1401)
تماما مخصوص: عباس معروفی(تیر 1401)
نام تمام مردگان یحیاست: عباس معروفی(مرداد ۱۴۰۱)
عشق یعنی چه؟ جسی سیما: کتاب کودک(مرداد ۱۴۰۱)
خرگوش گوش داد: کوری دورفلد: کتاب کودک(مرداد ۱۴۰۱)
برادران کارامازوف جلد 2: داستایوسکی (مرداد 1401)
روز آخر خانم بیکسبی: جان دیوید اندرسون(مرداد 1401) نوجوان
هربار معنی زندگی را فهمیدم عوضش کردند: دانیل مارتین کلاسین(مرداد 1401)
سالتو: مهدی افروزمنش(مرداد 1401)
متغییر منصور: یعقوب یادعلی (مرداد 1401)
بیگانه: استیفن کینگ(شهریور 1401)
سال بلوا: عباس معروفی(شهریور 1401)
پیکر فرهاد: عباس معروفی(شهریور 1401)
آسفالتیها: تاد استراسر(شهریور 1401) نوجوان
زیر نور ماه شیشهای: ژاکلین وودسون(شهریور ۱۴۰۱)نوجوان
تافی: سارا کروسان(شهریور 1401) نوجوان
نامههای بغداد: نها الراوی (آبان ۱۴۰۱)
تئوری توطئه در ایران: یرواند ابراهامیان (مهر ۱۴۰۱)
فارغ التحصیلی جیک مون: باربارا پارک(آبان ۱۴۰۱)
ته کلاس، ردیف آخر،صندلی آخر: لوئیس سکر(آبان ۱۴۰۱)
پسرک و جادوی مری پاپینز: الخاندرو مالوپاس( ابان 1401)
تابستان مرگ و معجزه: (آذر 1401)
آن تک درخت انار: مرام المصری ( آذر 1401)
صدایم کو؟ ناهید برادران( دی ا401)
مصاحبۀ سیروس غنی پور با ابراهیم گلستان: (دی 1401)
خاطرات آیت الله رفسنجانی: (دی 1401)
جاناتان مرغ دریایی: ریچارد باخ (دی ماه 1401)
رونی یک پیانو قورت داده: تیمور آقامحمدی(بهمن ۱۴۰۱)
نان و گل سرخ: کاترین پترسون(بهمن 1401)
طبقهٔ هفتم غربی: جمشید خانیان( اسفند ۱۴۰۱)
ادسون آرانتس و خرگوش هیمالیاییش: جمشید خانیان (اسفند ۱۴۰۱)
همهٔ وزن جهان: دیوید جوی (فروردین ۱۴۰۲)
رنجر تگزاس: جیمیز پترسون(فروردین ۱۴۰۲)
جایی که همهٔ نورها میروند: دیوید جوی( اردیبهشت ۱۴۰۲)
تصرف عدوانی: لنا اندرشون ( اردیبهشت ۱۴۰۲)
چوب به دستهای ورزیل: غلامحسین ساعدی ( خرداد ۱۴۰۲)
دیکته و زاویه: غلامحسین ساعدی( خرداد ۱۴۰۲)
نمایشنامه گدا: غلامحسین ساعدی ( خرداد ۱۴۰۲)
نمایشنامه چشم در برابر چشم: غلامحسین ساعدی( خرداد ۱۴۰۲)
نامههای ساعدی به طاهره: ( خرداد ۱۴۰۲)
پاندای بزرگ و اژدهای کوچک: جیمز نوربری (خرداد ۱۴۰۲)
سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک: جیمز نوربری ( خرداد ۱۴۰۲)
پسرک، موش کور، روباه و اسب: چارلی مکسی ( تیر ۱۴۰۲)
شب مرشد کامل: فرهاد کشوری( تیر ۱۴۰۲)
درباره مرگ و زندگی: اروین یالوم ( تیر ۱۴۰۲)
اسرار عمارت تابان: شیوا مقانلو( مرداد ۱۴۰۲)
زمین آهن است و آسمان مس: زولفو لیوانلی ( مرداد ۱۴۰۲)
درمان شوپنهاور: اروین یالوم: (شهریور ۱۴۰۲)
میان تخت و گور: زولفو لیوانلی(شهریور ۱۴۰۲)
گزیده غزلیات صائب: شرح و توضیح از محمد خاکپور( شهریور ۱۴۰۲)
تابان، برج استخوان: شیوا مقانلو (مهر ۱۴۰۲)
گمشهر: حسین پور ستار(آبان ۱۴۰۲)
ازدواج اجباری با ملکه سنسنا: محمد رمضانی( آبان ۱۴۰۲)
ماجراهای شیرین فرماندار: محمد رمضانی( آبان ۱۴۰۲)
فیل در تاریکی: قاسم هاشمی نژاد( آذر ۱۴۰۲)
کشتن بچه کوکو: اعظم مهدوی ( دی ۱۴۰۲)
طومار شیخ شرزین: بهرام بیضایی ( دی ۱۴۰۲)
مرگ یزدگرد: بهرام بیضایی ( دی ۱۴۰۲)
اشباح جنگل سوخته: مهدی رجبی ( دی ۱۴۰۲)
بازیچه: دومینیکو استارنونه(اسفند ۱۴۰۲)
با بچهها که کسی حرف نمیزند: کریستن بویه(اسفند ۱۴۰۲)
گوجه فرنگیهای سبز : مینو کریم زاده ( قروردین 1403)
ژنرال ارتش مرده: (اردیبهشت ۱۴۰۳)
مرگ ایوان ایلیچ(تیر ۱۴۰۳)
گورهای گاوچران(مرداد ۱۴۰۳)
جز از کل( شهریور۱۴۰۳)
شکوفههای عناب(مهر ۱۴۰۳)
نیلوفر و مرداب (آبان ۱۴۰۳)
ماه غمگین، ماه سرخ( آبان ۱۴۰۳)
مزرعه حیوانات: جرج اورول (آذر ۱۴۰۳)
همسایهها: احمد محمود(دی ۱۴۰۳)