گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

بلاگفای لعنتی

شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۳ ب.ظ

هوالمحبوب

اینجا سومین بلاگی است که توش مینویسم اولی رو خودم با کلی خاطره ی خوب ترک کردم چون آدرس خانه ام دست غریبه هایی بود که نباید نشانی خانه ام را میدانستند.
دومی را ترک نکرده بودم هنوز دیوار کوب ها به دیوار بود؛ هنوز گلدان ها لب ایوان چشمک میزدند ؛ هنوز تویش احساس خوب خانه ی من را داشتم. خانه ای که هر روز آب و جارویش میکردم؛ هر روز پای خاطره های خوبش آب میدادم و خاطره های بدش را هرس میکردم.
خانه ای کوچک قد دلتنگی هایم ، خانه ای با صفا اندازه ی همه ی دوست داشتنی هایم.
دنیای ما آدم ها گاهی انقدر کوچک میشود که فقط برای دو زانو نشستن جا دارد و گاهی آنقدر بزرگ که کهکشان ها را هم میتواند توی دنیای خودش جا بدهد!
دنیایی داشتم با خانه ی نقلی دوست داشتنی ام که محل آسایش خستگی هایم بود و محل به اشتراک گذاشتن خوشبختی های کوچکم.
اما دیگر ندارمش ! بلاگفای لعنتی بدون اینکه از من اجازه بگیرد خرابش کرد خانه ی من جان داشت اما بلدوزر ها زیرش گرفتند و همه ی لبخندهایی که به دیوار آویخته بودم همه ی گلدان هایی که به ایوان چیده بودم همه ی اشک هایی که توش باریده بودم ؛ همه ی کتابهایم ، شعرهایم و همه ی خوشبختی های کوچکم را با خاک یکسان کرد من بلاگفا را دوست ندارم....


  • ۹۴/۰۴/۰۶
  • نسرین

کوچ

نظرات  (۹)

این وبتون هم زیباست 
امیدوارم همیشه موندگار باشه دوست عزیز و پر از خاطرات زیبا و قشنگ ..
موفق باشید 
پاسخ:
ممنون مهرباز بانو
لطف دارین شما
  • صحاف امین
  • خانه ی جدیدت نیز زیباست


    این تجربه ی خوبی است برای اینکه نباید وابسته شد دیدن وکسب تجربه تازه گاهی هم بد نیست


    اما گویا بلاگفا دارد جان می گیرد ودوران نقاهتش را میگذراند ... 

    پاسخ:
    بلاگفا جون گرفته ولی وبلاگ جدید من که نزدیک یه سال توش مطلب نوشته بودم حذف شده! وب قبلی هم برگشته به بهمن 92!!!
    من بیش از حد وابسته بودم به مطالبم هیچ بک آپی هم نداشتم متاسفانه!

    سلام

    خانه ام را باد برد

    واسه منم تا بهمن 92

    ولی مهم نیس دوباره میسازم  خونه ام رو 

    به قول بانو صحاف  تنوعی شده واسمون

    داشتیم به رکود میرسیدیم ف با این حرکت بلاگفا دوباره جان گرفتیم

    اون مطالب قبلی هم بخشی از گذشته ست

    بذار باد ببرد گذشته رو

    سال 93 رو دوس نداشتم همون بهتر که پاک شد :)

    پاسخ:
    سلام
    خب من دوس داشتم نوشته هامو داشته باشم آخه!
  • مجید شفیعی
  • سلام

    این پست درس زندگی بود اگه درست بخونیمش

    اول از همه خودت

    :)
    @}-----
    پاسخ:
    سلام
    این کامنت یه شیطنتی داره که فقط من میفهممش
    جان برادر نمیرم اون سمتی:)
    بلدوزرها خرابش نکردند...زلزله آمد نسرین جان...

    و ما در این زلزله، غزیزانی را از دست دادیم...  :(


    بعضی وبلاگ ها فوت شدند...(مثل وبلاگ تو و بهاره...)

    و بعضی وبلاگ ها مجروح...با نقص عضو... مثل وبلاگ من...  :(



    غم آخرت باشد...  :)
    پاسخ:
    چقد غم انگیز بود برگشت به بهمن 92 لعنتی:((
    سلام نسرین جون چطوری؟ بالاخره نتم درست شد !
    دیگه سمت آوابلاگ نمیرم از این به بعد بیا همون وبلاگ اولیم:)

    راستی گفتی اینجا دیگه نمیای؟
    پاسخ:
    منم سمت بلاگفا نمیرم دیگه
    نامرد بی معرفت!
    سلام خوش اومدی عزیزدل
    نه من همین جا میمونم بلاگفا بر نمیگردم
    دوسش ندارم دیگه
  • مغــــز مداد
  • واقعا" با هزار جان کندن بنویسی
    وسواس داشته باشی در انتخاب عکس
    فونت
    رنگ حتی
    و روزی بیاید که نوشته هایت را نداشته باشی
    اندوهناک است
    بلایی که سر بلاگ های من هم آمد
    و دیگر بازنخواهم گشت//حتی اگر ترمیم شود
    من بر نمی گردم
    ....
    به تو حق می دم خیلی زیاد
    پاسخ:
    به چه امیدی برگردیم؟؟ چه تضمینی هست که دوباره همه چی نریزه به هم؟؟
  • مجید شفیعی
  • باید بری چون اون میاد سمتت نه! سمتت هست

    :)
    @}------
    پاسخ:
    نه من میرم سمتش نه اون میاد سمتم!
  • سارا نهضتی
  • راه باقی مونده‌ی مطالب تو سایت ها رو امتحان کردین؟
    می‌شه آدرس وبلاگ قبلتون رو بدید که سعیمو بکنم؟:)
    پاسخ:
    نمیدونم چی بگم یه آدرسی چیزی بدین که حداقل بشه بهتون اعتماد کرد دوست عزیز...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">