بازنشر-کافکا در ساحل
* این پست به درخواست مداد کوچک بازنشر میشه.
بعضی وقتا که یه رمانی رو تموم میکنی دوست داری تا ساعتها بهش فکر کنی تحلیل کنی کشف کنی دوست نداری به این فکر کنی که خب تموم شد برم سراغ یه کتاب دیگه این رمان هم از اون دست رمانهاست.داستانی که از تراژدی های یونان الهام گرفته شده و چیز غریبی است.داستان چند روایت موازی رو با هم پیش میبره و در نهایت به هم متصلشون میکنه جوری که بهت زده میشودی از گشوده شدن گره های داستان از باز شدن همه ی درهایی که تا آخر ماجرا به رویت بسته بودند فراز و فرود داستان نشان از قدرت نویسنده اش دارد که به خوبی با شگردهای نویسندگی آشناست خواندنش را از دست ندهید.کافکا در ساحل از رمان های خاصی است که خواننده های خاص رو می طلبه ممکنه کسانی که عادت به خواندن داستان های سر راست و یک خطی دارند خیلی علاقه ای به این قبیل رمان ها نشون ندن ولی اگه علاقه مند به رمان های کمی غیر متعارف و پیچیده هستین توصیه می کنم بخونیدش.
کافکا در ساحل داستانی سورئالیستی از مورا کامی است که به شدت تحت تاثیر آثار و اندیشه های کافکا نویسنده ی معروف قرار دارد.داستان این رمان دارای دو سیر متفاوت هست که در ابتدا نمیتوان بین آن دو ارتباطی قائل شد.داستان پسری 15 ساله که از خانه و از پدری که درکش نمیکند گریخته و داستان ناکاتا پیرمردی گنگ و ناتوان از نظر ذهنی.گره های داستان رفته رفته گشوده میشود و تازه می فهمی که چقدر این زبان سمبلیک و استفاده از اسطوره و نماد برایت جذاب است چقدر مورا کامی هنرمندانه داستانش را روایت میکند.ساختار شکنی در قالب نماد ها و سمبول ها چیزی است که در این کتاب بسیار با آن رو به رو میشویم.این که ناکاتا و کافکا در اصل همدیگر را نمیشناسند ولی در واقع در رویا و عالم دیگر با هم در ارتباط هستند شبی که ناکاتا مرد مجسمه ساز را به قتل میرساند کافکا خود را در وسط باغی با یک پیراهن خوبی می یابد.داستان جذابیتهای فراوانی دارد.
یادم هست در آخارسئـــوزلر معرفی اش کرده بودی؟
درسته !!!!
کتاب ِخوبیه