گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

مرد صد ساله-معرفی کتاب

يكشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۱۸ ب.ظ

هوالمحبوب

نام اثر: مرد صد ساله ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد!

نویسنده: یوناس یوناسون    ترجمه: حسین تهرانی    انتشارات مرندیز مشهد 1392

جوایز و عناوین: پرفروش ترین رمان سال 2013 اروپا     قیمت:19500

نحوه ی آشنایی من با کتاب: توسط غرفه دار محترم نشر مرندیز در نمایشگاه تبریز

خلاصه داستان: داستان دقیقا چیزی است که عنوان برای ما روشن میکند.مردی که در روز تولد صد سالگی اش از آسایشگاه سالمندان در شهری در کشور سوئد فرار میکند و ماجرای سه قتل را به وجود می آورد!

شخصیت اصلی داستان آلان کارلسون مردی است اسرار آمیز که در طول صد سال زندگی اش با تمام شخصیت های تاریخ معاصر روبه رو بوده و حداقل یک قهوه با تک تک آنها صرف کرده است! کتاب نثری روان و طنز آمیز دارد و سعی میکند با توجیهاتی منطقی سیر داستان را قابل باور جلوه دهد.

آلان پسر بچه ای بود که با نحوه ی ساخت مواد منفجره آشنا شد و همین یک ابتکار او را در زندگی به دل حوادث گوناگون کشاند. سفر او از کشور سوئد آغاز شد و به چین و ایران و روسیه و اسپانیا و آمریکا و کره و اندونزی و آمریکا و در نهایت باز اندونزی کشانده شد.

در هر ماجراجویی هدف تنها یک چیز بود نحوه ی ساخت بمب اتم یا استفاده از مواد منفجره در جنگ های مختلف!

آلان سه کلاس بیشتر درس نخوانده است و سواد او محدود به خواندن و نوشتن است اما پشتکار و توانایی ریسک او باعث می شود در هر ماجراجویی جان سالم به در ببرد و به مقام بالاتری برسد.

قطعا متن داستان تخیلی است ولی جوری تمام تکه های پازل کنار هم چیده شده است که قابل باور و ملموس به نظر می رسد.

آلان در روسیه استالین را ملاقات میکند، باعث خشم او شده و به اردوگاه کار اجباری فرستاده می شود، بعد از پنج سال تحمل رنج و سختی تنها به دلیل به دست آوردن ودکا دست به یک انفجار مهیب زده و از اردوگاه میگریزد!

در آمریکا نیکسون و جانسون را ملاقات میکند و مورد لطف آنها واقع میشود برای سیا جاسوسی میکند و در نهایت صاحب حقوق ماهیانه ای از سازمان سیا می شود!

در چین مائو چانگ، در ایران تیمسار نصیری، در انگلیس چرچیل، در فرانسه ژنرال دوگول، در اسپانیا فرانکو را ملاقات میکند و در تمامی داستانهای مهم سیاسی نقش بازی میکند!

آلان عاشق دو چیز است: مشروب و مواد منفجره

از دو چیز متنفر است: مذهب و سیاست!

جالب است که با این همه تنفر از سیاست تمام سالهای عمرش در خدمت به سیاست کشورهای مختلف سپری میشود! او باعث تجزیه ی روسیه، باعث آتش بس جنگ های دو کره، نجات جان چرچیل از ترور، آتش سوزی اردوگاه کار سیبری و سایر مسائل مهم جهان است!

داستان دارای دو خط روایتی است.

یکی در سال 2015 سپطی می شود و دیگری پلی است به گذشته و زندگی گذشته ی آلان و ماجراجویی های او را روایت میکند.

تمام جنایت هایی که آلان بعد از فرار از سالمندان می کند به نوعی ماستمالی می شود و او در سن صد سالگی زندگی جدیدی را در جزیره ی بالی آغاز می شود! البته بعد از آنکه کیف پنجاه میلیونی را بین خودش و رفقایش تقسیم میکند و با کمیسر آرنسون کنار می آید!

گاهی کش دار شدن ماجراها حوصله سر بر است، اما نویسنده بلد است چطور از تله ها رهایت کند، اثر خوش خوانی است اما تو را به مقصد خاصی راهنمایی نمیکند! چیزی از اثر عایدت نخواهد شد و خواندنش تنها لطفی که دارد مرور تاریخ معاصر جهان در خلال داستان است!در این میان، نه راوی و نه آدم‌های اثر، هیچکدام در پی ارائه تصویری درست و واقعی از زندگی و رخدادهای گذشته و حال نیستند: آن‌ها، واقعیت را در هم می‌شکنند، آن را به بازی می‌گیرند و از نو بنایش می‌کنند. این ویران کردن و دوباره ساختن، در سایه طنز است که متحقق می‌شود: طنز، رشته‌ای است که ماجراهای گذشته و حال را به هم پیوند می‌دهد و ماجرا را پیش می‌برد. نویسنده در این اثر همه چیز اعم از رخدادهای تاریخی، اندیشه، فلسفه، کتاب مقدس تا مظاهر روزمره زندگی را به طنز می‌گیرد و دنیایی می‌سازد که به گفته خودش به نحوی هوشمندانه، ابلهانه است!

اگر تحمل خواندن زندگی نامه ی این مرد صد ساله را داشتید با کمال میل حاضرم آن را در اختیارتان بگذارم!

  • ۹۴/۱۲/۰۹
  • نسرین

کتاب بخوانیم

نظرات  (۵)

معرفی خوب و روانی داشتی ؛ در خلاصه ای که به بررسی کتاب پرداخته ای ؛ چیزهای زیادی از کتاب دستگیرم شد . و این مقدمه ای بر تشویق به خواندن کتابْ . حاضرم  با کمال میل کتاب رو بخونم / تا اردیبهشت به هر کسی امانت بدی مختاری ولی بعدش برای من رزروْ.
اینجایِ‌کار باید مثل یه کتابدارِ خوب عمل کنی :)
ممنون دوستِ خوبْ
پاسخ:
ممنون رفیق:)
حتما با کمال میل امانت میدم بهت
فک نمیکنم غیر از تو کسی حوصله ی خوندن این رمان بالای 500 صفحه ای رو داشته باشه!
به به بعد از اندی بالاخره یه معرفی کتاب گذاشتی:) دست گلت درد نکنه

اسم این کتاب رو تو روزنامه دیده بودم ولی چیز خاصی در موردش ننوشته بود جز همین پرفروش بودنش
بنظر برای سرگرم شدن و به قول تو مرور تریخ کتاب خوبیه
حیف که دم دستم نیستی و الا ازت می ستوندم:)
پاسخ:
بعله
بعد مدتها...
چون کتاب نمیخوندم تو این مدت
اگرم میخوندم کتاب شعر بود
و حوصله ی معرفی نداشتم!
ان شالله میرسه دستت یه روزی:)
به به
خیلی هم عالی
منم جز خواستارهای این کتاب بذا نسرین جان خوشم اومد دوست دارم بخونمش اگ مقدور بود
پاسخ:
حتما عزیزم
راستی شیرین جانم من چند وقتی است که میخوام بیام وبلاگت کامنت بذارم اما این کد امنیتی برام فعال نمیشه حدود دو هفته ای میشه که این مشکل ایجاد شده به نظرت چیکار باید بکنم؟؟؟
برا رفتن به بلاگ سایلنت با تَبْ .دکمه ی tab کیبورد امتحان کن .میشه.منم با تب رفتم
پاسخ:
وای مرسی مینا:))
دوست دارم

فکر می کنم ما هر روز از پنجره ی زندگی چندین بار خودکشی می کینم


وفردا دوباره ...

پاسخ:
هوووووووووم...
ولی قضیه خودکشی نیستا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">