فقط تو میدانی
پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ب.ظ
هوالمحبوب
قول داده ام اتفاق امروز را پیش احدی بازگو نکنم، اما حساب تو با بقیه سواست. همیشه بوده همیشه خواهد بود.امروز بخشی از وجودم را، تکه ای از غرورم را توی آن خیابان لعنتی جا گذاشتم. فقط خواستم یادآوری کنم که من روزه بودم، که من راضی نبودم به رفتن؛ که توکل کردم به تو و رفتم.خواستم یادآوری کنم که خیلی به غرورم بر خورد. خیلی سعی کردم وسط خیابان نزنم زیر گریه.خواستم یادآوری کنم که هنوز که هنوز است همه ی حال بد کن ها را می سپارم دست خودت.خدایا همه ی آدم های حال بد کن را به شیوه ی خودت ادب کن! لطفا لطفا سر راهم آدم های لیمویی را قرار بده، آدم هایی که بوی خوش لیمو بدهند و چشم هایشان رنگی نباشد و تو را بیشتر از خودشان قبول داشته باشند.
الهی آمین.