سیاست زدگی
هوالمحبوب
حالا که المپیک 2016 هم به پایان رسید به نظرم راحت تر می توان درباره ی عملکرد فدراسیون های مختلف ورزشی صحبت کرد.
البته حرف زدن درباره ی اینکه تیم های مختلف عملکرد ضعیفی داشتند خیلی تکراری است.به نظرم در این وانفسایی که در آن گیر افتاده ایم بهتر است به عقب برگردیم و به پشتوانه ی ورزشی مان نگاهی تازه ای بیاندازیم.
ما همیشه در کشتی و تکواندو بهترین نتایج را کسب میکردیم و حالا در این دوره کشتی فرنگی مان بدترین عملکرد را داشت و تکواندو فاجعه بار بود.
محمدبنا را معمار کشتی فرنگی لقب داده ایم کسی که بی شک تحولی در کشتی فرنگی ایجاد کرد و همه ی نبوغ و استعدادش را برای کشف استعدادهای تازه در کشتی گذاشت. اما برگردیم به چهار سال گذشته ببینیم بنا در کجای کشتی فرنگی بود و چرا هشت ماه قبل به تیم ملحق شده است؟ یا بهتر است بگوییم چه کردیم که بنا در این سالهای طلایی از کشتی دور بوده است؟
رضا مهمان دوست که چند سال متوالی بهترین مربی تکواندوی جهات لقب گرفت چه شد که حالا همراه تیم ملی ایران نیست و در سمت مقابل برای آذربایجان بهترین نتایج را کسب میکند؟
چرا هیچ گاه روسای فدراسون ها عیب کار را در خودشان و مدیرتهای ناکارآمدشان نجسته اند؟ چرا همیشه فرصت سوزی و استعداد سوزی میکنیم و چوب همه ی اینها را ورزشکاران و مربیان مان می دهند؟
چه کسی مانع تمدید قرارداد مهمان دوست شد؟ چه کسی بهترین مربیان جهان را از دست داد و دست به دامن مربیان نابلد خارجی و وطنی شد؟
جناب پولادگر و سایر متولیان ورزش تا کی المپیک باید برای ما عرصه ی آزمون و خطا باشد به چه انگیزه ای به المپیک میرویم برای 125 شدن در دوی ماراتن؟
چرا برای بعضی از اوزان انتخابی برگزار نشد؟ چرا چند نفر از مصدومان را به اجبار به المپیک فرستادیم؟ بهترین های لیگ والیبال کجای تیم ملی جای گرفتند؟
مطمئنا باز هم مثل همیشه هیچ پاسخی به چراهای مردم داده نخواهد شد و بار دیگر المپیک توکیو را به همین منوال طی خواهیم کرد و آب از آب مدیریت هیچ کدام از آقایان تکان نخواهد خورد!