گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

زیباتر

يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۴۹ ب.ظ

هوالمحبوب


نام اثر: زیباتر      نویسنده: سینا دادخواه         انتشارات: چشمه               قیمت: 13000  


خلاصه داستان: داستان درباره ی پسری است به نام هومن، که دانشجوی مهندسی شیمی است.هومن به دلیل خطر مشروط شدن به دنبال یافتن استاد درس دیفرانسیل است که نمره ی هشت را به ده تبدیل کند.یافتن منزل دکتر لادن کیانمهر و آشنایی با دخترش گلسا آغاز ماجراهای این کتاب است.

کتاب قبلی سینادادخواه بسیار سر و صدا به پا کرده بود و به دلیل اسم و رسمی که به هم زده بود مشتاق خواندنش بودم. دادخواه در کتاب اولش ثابت کرده بود که استاد توصیف روابط آدم هاست و به شکلی شاعرانه به توصیف احساسات درونی شخصیت ها می پردازد.

این هنر دادخواه در زیباتر به اوج خود میرسد. گاهی از حجم تشبیهات بکر و توصیفات جاندار به وجد می آمدم و مدام به نویسنده ی جوان اثر آفرین میگفتم.

داستان عشق هومن و گلسا و در ادامه داستان درگیری احساسی هومن و صبا به شکلی جذاب روایت می شود. شخصیت پردازی کتاب متفاوت و منحصر به فرد است. شخصیت گلسا دختری که از تکرار میگریزد و به دنبال یافتن رابطه ای غیرتکراری است، هومن که در عین وابسته بودن به مادرش کتایون می خواهد از زیر سایه اش بیرون بیاید و در اجتماع مطلوبش شخصیتی مستقل کسب کند.

نقطه ضعف بزرگ کتاب اما از یک سوم پایانی کتاب آشکار می شود. من به عنوان مخاطب کتاب دلیل برهم خوردن روابط مادر-فرزندی بین لادن و صبا را درک نکردم. دلیل جدایی اجباری صبا از هومن برایم لاینحل باقی ماند. هر چقدر که رفتار گلسا در برابر وسوسه های هرمز منطقی و قابل باور بود، هرچقدر که عشق برایش بازیچه بود به نظرم صبا دختری عاقل و سرد و گرم چشیده می آمد.

از سوی دیگر بحثی در خصوص بسیاری از رمان های معاصر دارم آزادی بیش از حد روابط بین زن-مرد است. وقتی رمان های امروزی را میخوانم گاهی یادم می رود که این اتفاقات در همین تهران خودمان رخ می دهد، و من در یک کشور حداقل اسما مسلمان زندگی میکنم.

دختری با پسری آشنا میشود و چند شب بعد در خانه پسر است، شب در آنجا می ماند و...

چنین روابطی واقعا مربوط به چند درصد از مردم کشور ماست؟

آیا این میزان دور شدن از بافت اصلی مردم در جایی به روند قصه نویسی معاصر ضربه نخواهد زد؟

اگر تو ذوق خوردن پایان کتاب نبود بی شک میتوانستم بگویم یکی از بهترین کتابهایی است که در چند سال اخیر خوانده ام. پر از روابط پیچیده و در هم تنیده و پسر از صحنه پردازی های خلاقانه. منتظر کتابهای بهتر از دادخواه خواهیم ماند.

  • ۹۵/۰۸/۱۶
  • نسرین

من و کتابهایم

نظرات  (۱۳)

از توصیفات اینجور بر میاد که باید خوند، بله؟... حتما... ممنون.
پاسخ:
کتاب خوبی بود به شرطی که یکسوم پایانی اینقدر بد تموم نمیشد
  • شیکسون (^_^)
  • ممنون برای معرفی آذری قیزی ^_^
    پاسخ:
    خواهش میکنم:)
    البته درصدش زیاد کم هم نیست اما مشکل اینجاست این چیزا برای جامعه ما عادی نیست و به نظرم درست نیست که کتاب ها خیلی راحت مثل کتاب های خارجی بنویسن این چیزارو...کتاب فرهنگ میسازه
    پاسخ:
    بله متاسفانه درصدش اصلا کم نیست
    گویا ما هستیم که در جامعه ای غیر واقعی زندگی میکنیم نه نویسنده های محترم!
    باشما موافقم
    سلام
    سپاس بابت معرفی کتابهای عاشقانه
    کتاب خیلی خوبیه فقط کاش یک هشتم پایانی جور دیگه ای تموم میشد!
    پاسخ:
    سلام
    یک هشتم رو نمیدونم ولی برای یک سومش دعا میکنم:)
    ممنونم از معرفی ت نسرینمْ

    امید که قلم نویسنده ها همیشگی باشه . مستدام
    پاسخ:
    ممنون مینای عزیز
    سلام
    ممنون بابت معرفی این کتاب جالب
    پاسخ:
    سلام خواهش میکنم
    به نظرم کتاب جالبی آمد مچکرم نسرین بانو برا معرفی اینچنین کتابی حتما حتما خواهم خواند
    اما خانم معلم غلط های املایی شما برای تصحیح
    1. خط اول بعد از تصویر کتاب به جای بود نوشتین وبد
    2.پاراگراف دوم بعد از تصویر به جای آفرین نوشتین آفرنی
    3.پاراگراف سوم بعد تصویر به جای مستقل نوشتین مستق
    پاسخ:
    ممنون:)
    ممنون که اینقدر دقیق میخونی و اشکالات تایپی رو تذکر میدی
    همه رو اصلاح کردم
    خوشحالم خواننده ای مث تو دارم
    ولی از بعد پایان نامه من دچار این مشکل پس و پیش نویسی حروف شدم
    نمیدونم چطور میشه از شرش خلاص شد!
    عزیزم با یکبار خوندن متن بعد از تایپ همه مشکل حل میشه
    خود من هم هنگام تایپ ب دلیل سرعت این مشکل برام پیش میاد بارها ولی بعد از خواندن به عنوان مخاطب متوجه ایرادات میشم و رفعشون میکنم
    در جواب نظر رشته خیال هم به جای زندگی نوشتین زنگی و مخترم ! :-)
    پاسخ:
    واقعا یک بار میخونم نمیدونم شاید هم به خاطر عینکمه که باید عوض بشه
    به هر حال ممنون از دقت همیشگی ات
  • مجله ویترینو
  • زیباتر از آن خود شما هستید دوست عزیز ..
    مشتاق دیداریم
    پاسخ:
    ممنون دوست نادیده:)
    چشم خدمت میرسم
    چه قدر حوبه که می خونی و می خونی ....
    پاسخ:
    چیزی بهتر از خوندن سراغ ندارم...
  • مکاترونیک خودرو
  • موفق باشی
    پاسخ:
    سپاس
    نیستی بانو نگرانتم باز :(
    پاسخ:
    دارم کارهای بزرگ میکنم بانو:)
    مرسی که نگرانمی:)
  • بهارنارنج
  • چه اسمایی! هرمز گلسا هومن...:)

    ممنون بابت معرفیش نسرین خانومی:) و ممنون که بابت یک سوم پایانی کتاب ابراز نگرانی کردی
    مشکل منم با رمان های ایرانی دقیقا همینه! اصلا با فرهنگ حداقل یک دوم جامعه ما همخوانی نداره
    پاسخ:
    خیلی عجیب نیستن نسبت به بقیه رمان ها:)
    صبر کن وقتی کاخ بهار رو چاپ کردم میفهمی رمان به چی میگن:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">