فردا رو عشقه
دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۹ ب.ظ
هوالمحبوب
امروز 45 دیقه منبر رفتم براشون! از اینکه توی کلاس چطور بشینن، از اینکه توی دعوا، اول مشت شون رو حواله ی دماغ طرف نکنن، وقتی خشتک مهدی پاره میشه، مسخره اش نکنن، اینکه بابای علی فوت شده رو هی به روش نیارن، موقع عصبانیت زود جوش نیارن و سرخ نشن، توی تاکسی موقع نشستن کنار یه خانم، ادب رو رعایت کنن و جمع و جور بشینن، بهشون گفتم چیزی که یه دختر در آینده از شما می خواد؛ حس امنیته. اینو با چشم و دل پاکی تون بهشون بفهمونید. البته این وسط نپرسید که چه جوری ناموس رو براشون تعریف کردم چون کاملا خصوصیه :))
قرار شد صبور باشن چون مرد یه خانواده، ستون یه خانواده، باید سنگ زیرین آسیا باشه.
قرار شد دعوای قومیتی راه نندازن و حرفهای سیاسی نزنن. اونقدر خوب و آروم نشسته بودن و تک تک سوال می پرسیدن که خودم تعجب کرده بودم. شایان می گفت خانم اگه ما با شما زندگی می کردیم در عرض یه هفته مودب شده بودیم :)
شروین درباره ی عشق می پرسید و اینکه چرا دخترها قدر عشق رو نمیدونن و میرن دنبال پسر پولدار! منم قرار شد ده سال بعد که 22 ساله شد جوابش رو بدم. البته اگه هنوز زنده بودم!
کلاسم رو دوست داشتم، پسرام رو دوست داشتم، از اینکه برای اولین بار تغییر رو توی چشم هاشون می خوندم، از اینکه مدام سعی می کردن حرف هام رو توی رفتارشون نشون بدن خوشحالم بودم. بعد سه ساعت که برگشتم مدرسه ی دخترانه، از حال و روزم می شد فهمید که از پسرانه برگشتم، ولی من برعکس همیشه حس نمی کردم روزم تباه شده. پسرا واقعا تغییر کردن. ولی تغییر کردن زمان می بره. نمی شه انتظار معجزه داشت. امیدوارم فردا که رفتم شاهد بهتر شدن شون باشم.
کاش مادرها و پدرها، با بچه هاشون بیشتر حرف بزنن، کاش براشون بگن که توی این دنیا، چطور آدمی می تونه موفق باشه. کاش فقط سرمون توی دنیای خودمون نباشه. گاهی نگاه کنیم و ببینیم بچه هایی که وارد این دنیا کردیم دارن چه روزهایی رو طی میکنن. پسرای 12 ساله ی من دارن عاقل میشن. ولی هنوز مادری نیست که خوب و بد رو براشون روشن کنه. هنوز نمی تونن تصور درستی از دنیا داشته باشن. کاش بدونیم که دنیای آدم بزرگ ها از همین حالا داره ساخته میشه....
کاش مادرها و پدرها، با بچه هاشون بیشتر حرف بزنن، کاش براشون بگن که توی این دنیا، چطور آدمی می تونه موفق باشه. کاش فقط سرمون توی دنیای خودمون نباشه. گاهی نگاه کنیم و ببینیم بچه هایی که وارد این دنیا کردیم دارن چه روزهایی رو طی میکنن. پسرای 12 ساله ی من دارن عاقل میشن. ولی هنوز مادری نیست که خوب و بد رو براشون روشن کنه. هنوز نمی تونن تصور درستی از دنیا داشته باشن. کاش بدونیم که دنیای آدم بزرگ ها از همین حالا داره ساخته میشه....
- ۹۶/۱۰/۱۸
مطالبتون خیلی خوب و عالیه. ان شاالله که موفق باشید
به وبلاگ ماه هم سر بزنید