گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه
پیوندها

گاه، راه وصال دست کشیدن ز جستجوست

شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۱۲ ب.ظ



هوالمحبوب


ما شبیه جنس خاک‌خوردهء داخل ویترینیم که یک نفر انتخاب‌مان کرد، اما حاضر نشد بهایمان را پرداخت کند، فقط رفت و آمد و دلخوشمان کرد و رفت، رفت یک دوری بزند و برگردد.

  • ۹۸/۰۱/۱۷
  • نسرین

بازنشر

نظرات  (۱۱)

  • ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۳۲
  • آسـوکـآ آآ
    • چقدر تلخ...
    پاسخ:
    حقیقت همیشه تلخه
  • ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۵۹
  • آی دا
    • با عنوان شدیدا موافقم :)
    پاسخ:
    :)
    از فاضل نظریه کتاب جدیدش
  • ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۱۱
  • بهار ...
    • اتفاقا من میگم ما عین یه بلور خیلییی گرون قیمتیم که هر کسی نه قادر به درکشه و نه پول خریدش رو داره ....
    قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری .... بعله خانم معلم خوشگل ....😍😘
    پاسخ:
    دقیقا همینه که من نوشتم، چون جنس‌های زیادی گرون و زیادی با ارزش فروش نمی رن معمولا:)
    میمونن رو دست صاحباشون:)
    بهار بهار بهار عزیز من :)
  • ۱۷ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۴۳
  • بی نام
    • من همیشه مثبت فکر میکنم... مثلا میگم اونی که رفت یه دور بزنه زیر ماشین رفته ایشاا... به حق پنج تن، که نتونسته برگرده :))
    پاسخ:
    اینم هست، شایدم شهید شده یه وقت:) 
  • ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۱۱
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
    • شاید هم رفته پولاشو جمع کنه:-)
    پاسخ:
    به نظرم همینقدر کافیه
    بیاد منم پولامو میذارم روش زیاد بشه:) 
  • ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۵۸
  • هاتف ..
    • دیگه هر کسی ... یه طوری و به یک منظوری خلق شده
    ماها خلق شدیم که پسندیده نشیم ... می دونی ..
    بیشتر از این تو کامنت ها ناله نمی کنم :)
    پاسخ:
    امیدوار باش
    دنیا به آدم‌های امیدوار بد جوری نیاز داره
  • ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۲:۵۹
  • فرشته ...
    • اجازه! نظر بهار خیلی خوب بود و ایضاً جواب تو :)
    پاسخ:
    فدای تو :) 
  • ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۹:۳۹
  • آشنای غریب
    • اورگیمی آلیشدیردون.     ولی بیر آتا بابا سوزی وار دییب کی:قیز اوتدوقجا،بخت اوسته اوتورار.             دویو اندرستن می؟
    پاسخ:
    متاسفم
    ولی اعتقادی به این حرف ندارم
  • ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۰۳
  • میم میم
    • چقدر تکان‌دهنده بود.
    پاسخ:
    هووووم
  • ۱۸ فروردين ۹۸ ، ۱۸:۰۸
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
    • باشه:-) زندگی رو باهم ساختن شیرینه
    پاسخ:
    کیه که بفهمه آخه ؟ :)

  • ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۱
  • حسین اصلانی
    • بسم عطر الحبیب

    قابل تحسین بود
    پاسخ:
    ممنون

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم