بیپولی، بی اعصابی، بی خیالی و بی خیلی چیزهای دیگه
هوالمحبوب
راستش را بخواهید، از اینهمه دروغ گفتن خسته شدهام، دروغ گفتن به خودم، که من در حال انجام کار مفیدی هستم، من شخص مفیدی هستم، من دارم کار فرهنگی میکنم، نصف بیشتر این مهملات را خودم هم باور ندارم، چه برسد به اطرافیانم، نه اینکه کار نکنم، نه اینکه فرد مفیدی نباشم، اما فقط نصف روز، من فقط در مدرسه شخص نسبتا مفیدی هستم و هزار نفر روی مفید بودنم حساب باز کردهاند، اما همان هزار نفر هم اگر یک روز این معلم ادبیات به دردشان نخورد، عذرش را میخواهند، مثلا اگر من نباشم که متنهای داغانشان را اصلاح کنم، اگر من نباشم که تیترهای جنجالی برایشان بنویسم، اگر من نباشم که صورت جلسه ها را بنویسم، اگر من نباشم که جشنها را ترتیب دهم، اگر من نباشم...قطعا فرد بهتری جایگزینم خواهد شد!
بله تعجب نکنید، ما هیچ کداممان هیچ تحفهای نیستیم، همین شماها، اگر من نباشم که بنویسم، هزارتا وبلاگ بهتر از من هست که بروید مطالبش را بخوانید، همین بعضی از شما که به راحتی آب خوردن، دوستیهایتان را فراموش میکنید، خاطرهها را فراموش میکنید. من اما انسان درگیر احساساتی هستم که حتی کسانی که دوستم ندارند را هم دوست دارم چه برسد به شما که دوستم دارید. حتی گاهی پنهانی وبلاگ کسانی را که قطع دنبال کردهام را هم چک میکنم، دلم میخواهد گاهی من از نوشتههایشان سر در بیاوردم، دلم میخواهد آدمها وقتی اشتباه میکنند متوجهاش شوند و بعد عذرخواهی کنند.
بگذریم، امشب حوصله بحر طویل ندارم، امشب برای هیچ کاری چندان وقت ندارم، دلم میخواهد کمی سرم را خلوت کنم، کمی دلمشغولیهای مجازیام را کم کنم، کمی نباشم که وقتی برگشتم، چیزی برای تعریف کردن داشته باشم، یک چیز خیلی گنده، یک ماجرای گنده که درگیرتان کند، که بدانید من هم آدم مهمی بوده ام!
اگر هم برگشتم و هیچ چیز گندهای برای تعریف کردن نداشتم، لطفا شما به رویم نیاورید، بگذارید حس کنم هنوز یک نیمچه آبرویی پیش شما بلاگرها دارم.
امشب آخرین قطرههای نت را تا ته استفاده خواهم کرد، آخرین ثانیههای زندگی قبل از اتفاق گنده را هم تلف خواهم کرد، بعد یک نفس راحت خواهم کشید و به دنیای واقعی پا خواهم نهاد. شاید با مخ زمین بخورم و بعد از چند روز دلتنگتان شوم و برگردم، شاید دنیای واقعی آنقدر درگیرم کرد که دیگر هرگز برنگشتم، اما فعلا انگیزههایم برای رفتن آنقدر در من ریشه دواندهاند که نمیتوانم بیخیالشان شوم. میروم تا کار بزرگم را به اتمام برسانم، بدون درگیریهای مجازی، بدون چک کردن لحظه به لحظهء اینجا و آنجا و هر کجا. وقتی برمیگردم یا خیلی پولدار شدهام، یا خیلی عاشق و یا خیلی با اعصاب. اگر هیچ کدام از اینها نبودم لطفا باز هم به رویم نیاورید.
حواستان به اردیبهشتی که در راه است باشد، اگر نبودم که آمدنش را تبریک بگویم خودتان به خودتان تبریک بگویید که توانستهاید شانس تجربهء یک اردیبهشت دیگر را داشته باشید، حواستان به همه چیز باشد، به اشکالات تایپی، نگارشی، نیم فاصله، سیاست، فوتبال، کتابهای داخل قفسه، موسیقی، حتی به ایران.
یاعلی