گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

اون بیرمینجی اوباشدان(*)

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۰۷ ق.ظ

هوالمحبوب 


امشب برای کسی دعا می‌کنم که از سر دلتنگی سراغش را گرفتم و او گفت دیگر چیزی از دوستی میان ما نمانده، هر چه که هست جنگ تمام عیار است و من هم حوصله جنگ ندارم.

برای کس دیگری که می‌گفت دوستت دارم ولی سراغم نیا، چون حوصله‌ات را ندارم.

و برای آدمی که مدام برایم آهنگ می‌فرست و‌ می‌گوید تو برایم مهم نیستی، نه خودت و نه کارهایت. 

دعا می‌کنم نه تنها گره از کارشان باز شود، که گره از دلشان، گره از زندگی‌شان و قلب‌شان هم باز شود.

دعا می‌کنم که یک روز معنای واقعی دوست داشتن را بچشند و الفبای دوستی را بلد شوند تا مجبور نباشند برای ادامه دادن به زندگی، از روی غرور دیگران بگذرند. 

دعا می‌کنم، تمام کسانی که امشب دست نیاز به آسمان خدا بلند کرده‌اند، صبح لبخند بزنن و بگوبند دمت گرم خدا.

دعا می‌کنم مریض‌شان به‌ شود، قلب‌شان آرام گیرد و جای کینه‌ها را، محبت پر کند.

شما هم برای این سه دعا کنید که سخت محتاج دعابند.


  • ۰۰/۰۲/۰۴
  • نسرین

نظرات  (۱)

می‌شه دل شکسته‌ها رو هم دعا کنید؟ اونا هیچ کجا اسمشون نمیاد... :(

پاسخ:
حتما حتما به روی چشم:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">