گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

بافته

سه شنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۰۸ ب.ظ

هوالمحبوب


یک روزهایی که زندگی تنگ و ترش است و اشک گوشۀ چشمت جا خوش کرده است، باید پناه ببری به کتاب امید‌بخش. از آن کتاب‌هایی که اشکت را در می‌آورد ولی ته‌تهش با یک دنیا امید رهایت می‌کند که برگردی به ماراتن زندگی. «بافته» برای من در این دو روز چنین حکمی داشت. 
سه زن از سه کشور مختلف، با سرنوشتی تقریبا مشابه. زنانی که یک روز در زندگی تصمیم می‌گیرند، قوی باشند و نترسند از مبارزه کردن. زنانی که خسته‌اند از تبعیض و تحقیر و تنهایی.

اسمیتا، جولیا و سارا، خود ماییم. ماهایی که گرفتار تبعیض و تحقیر و تنهایی هستیم. ماهایی که داریم چنگ می‌زنیم به تکه پاره‌های جسم و روح‌مان، تا فقط چند لحظه فارغ از هیاهوی دنیا، زندگی کنیم. بخندیم، عاشق شویم و سرمان بالا باشد که بالاخره توانستیم، بالاخره شد.
کتاب با سه داستان موازی پیش می‌رود و ابتدای هر فصلی نشان می‌دهد که حالا داریم توی کدام کشور و منطقه غوطه می‌خوریم و می‌خواهیم پی زندگی کدام یک از این زن‌ها را بگیریم. گاه فکر می‌کنم زن بودن در جهان مردانه واقعا کار سختی است. زن بودن و زنده ماندن و در عین حال قوی بودن، دیگر شاهکار است.
دنیایی که همواره تلاش می‌کند به ما نشان بدهد که ضعیفیم، که کمیم، که ناتوانیم، که پست‌تر از مردهاییم. دنیایی که منتظر است پشت پا بزند و با سر زمین زدن‌مان را ببیند و کیفور شود از قدرت مردانه‌ای که برای اداره‌اش به کار گرفته است.
توی زندگی این سه زن، با دنیای بی‌رحمی مواجهیم که قهرمانان قصه تلاش می‌کنند تغییرش دهند. به ویژه اسمیتا که درگیر تبعیض نژادی، مذهبی و جنسیتی، به شکل توامان است. گاه فکر می‌کنم اگر اسمیتا بودم، احتمالا آنقدر شجاع نبودم که او بود. شاید توی همان روزهای زهرآگین ابتدای زندگی، از شر خودم و دنیایی که بوی گندش بلند شده راحت می‌شدم. 
اگر جای جولیا بودم، قدرت ریسک کردن را نداشتم و احتمالا به حرف مادر و خواهرم گوش می‌کردم. یک ازدواج بی‌خاصیت و بی‌رنگ و بو، می‌توانست اوضاع را برایم بهتر کند.
و شاید اگر جای سارا بودم، توی همان روزهای افسردگی، افسار زندگی از دستم در می‌رفت.
 این کتاب شیرین را لائیتسیا کولومبانی نوشته و توی فرانسه چاپ شده است. نرگس کریمی زحمت ترجمه‌اش را کشیده و نیماژ منتشرش کرده. هدیۀ شیرینی از یک دوست خوب که روز تولدم به دستم رسید.

خواندنش را توصیه می‌کنم.

  • ۰۰/۰۵/۱۲
  • نسرین

من و کتابهایم

نظرات  (۱۰)

یک روزهایی بهترین معرفی کتاب‌ها را می‌نوشتم. کلی حرف داشتم که راجع به هر کتاب بزنم و حرف‌هایم تمامی نداشتند. حالا اما کلمه‌ها از زیر دستم فرار می‌کنند. بیشتر از دو خط از کتاب نمی‌توانم بنوسم. این غمگینم می‌کند.

  • نرگس بیانستان
  • نسرین جانم... چقدر دلم میخواد بیاد روزهای پیاپی ای که از حال خوب عمیق و ریشه دارت برامون میگی. چقد دوس دارم اون روزا زودتر لیان و تموم نشن :)

    پاسخ:
    عزیز مهربون!

    حس می‌کنم آخرین رمق‌های خودمو دارم وقف زندگی کردن می‌کنم و دست و پا می‌زنم که سالم از این ماراتن رد بشم.
    امیدوارم با شروع بهمن ماه حال منم بهتر بشه. شاید اون موقع زندگی به یه ثبات نسبی و خوشایند رسیده باشه.
    ممنون که حواست هست:)
  • صورتی .‌‌‌‌
  • نباید کم بیاریم. باید اول خودمون واسه خودمون ارزش قائل باشیم.

    پاسخ:
    هیچ کس انتخاب نمی‌کنه که کم بیاره یا برای خودش ارزش قائل نباشه.
  • صورتی .‌‌‌‌
  • اصلا موافق نیستم. مثال بزن یه دونه. خانمایی که خودشون خودشون رو مسخره می‌کنن، تا یکی تو خیابون بد می‌رونه میگن حتما خانوم پشت فرمونه، اینا رو کی مجبور کرده ضد خودشون حرف بزنن. حرف نزنن و سکوت کنن خیلی بهتر نیست؟ 

    پاسخ:
    تربیت خانوادگی، عرف، اجتماع، حتی مذهب 
    مرد سالاری سال‌های ساله داره حکومت می‌کنه و رها شدن از آموزه‌ها و باورهای ضد زن نیاز به زمان داره. نسل جدید  هرگز مثل ما نخواهند بود چون به روش دیگری دارن تربیت می‌شن.  
  • مترسک هیچستانی
  • چقدر این کتاب، کتاب مفیدیه، واقعاً توصیه می‌کنم خوندنش رو :)

    پاسخ:
    چه خوب که خوندیش:)
  • صورتی .‌‌‌‌
  • آره از این جنبه نگاه نکرده بودم. البته بگم که دور و بر من همه پسر دوستن و مردسالاری بیداد می‌کنه ولی سعی می‌کنم غرقش نشم. ولی اینی که گفتی کاملا درسته.

    آره خوش به حال نسل جدیدی‌ها. 

    پاسخ:
    خب این نشون می‌ده داری روی خودت کار می‌کنی. مطالعه می‌کنی و تلاش می‌کنی قوی بشی. این عالیه.

    صبح یکیش رو برای خودم هم میخرم :)

    مرسی که ازش نوشتی نسرین، بیش از قبل راغب شدم که بخونمش و اینکه حتی با وجود اینکه معرفی کوتاهی بود اما بازم خوب بود، من دوستش داشتم :)

    پاسخ:
    کار درست:)

    مرسی که هدیه‌اش دادی عزیزم. 
    چه خوووب:)
  • یاسمن مجیدی
  • ممنون از معرفی خوبت 

    پاسخ:
    خواهش می‌کنم:)
  • 💕 دختر خوب 💕
  • بهترین کتاب زندگی من افکار شیرین خودمه...

    پاسخ:
    :)
  • 💕 دختر خوب 💕
  • یه سرم به ما بزن بزا یه دو روزم بد بگذره....

    پاسخ:
    :))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">