گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

نکته‌های غیر مهم

جمعه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۴۲ ب.ظ

هوالمحبوب 

۱-هدری که غمی برام طراحی کرده بود رو گم‌ کردم. فعلا مجبورم بدون هدرش سر کنم تا وقتی که درست وحسابی فایلا رو بگردم. 

۲-داشتم به این فکر می‌کردم که چند ساله وبلاگ فلانی رو می‌خونم و اغلب کامنت می‌ذارم براش، ولی تا حالا ندیدم بیاد وبلاگم. 

اوایل برام مهم نبود این چیزا، الانم مهم نیست ولی یهو بهم برخورد که خب یعنی چی؟ 

چرا مدام به کسی ریکشن نشون می‌دی که هرگز زحمت نداده به خودش که یه تک پا بیاد وبلاگت! 

درسته خودمم خیلی از دنبال کننده‌های وبلاگم رو دنبال نکردم ولی وقتی کسی مدام برام کامنت می‌ذاره حداقل محض کنجکاوی می‌رم یه سر بزنم بهش.

مخصوصا وقتی کلی اشتراک داشته باشم باهاش.

من این غرور الکی رو نمی‌فهمم و از امروز دیگه نمی‌خوام بهایی به کسایی بدم که هیچ وقت زحمت نکشیدن منو ببینن. 

راستش هیچ کس اونقدر سرش شلوغ نیست که نتونه در طی چند سال حداقل یکبار یه کامنت بهت بده. 

مخصوصا تو‌ روزگار کنونی که هممون از کم‌فروغ شدن وبلاگ می‌نالیم و خیلی از خفن‌های این عرصه دیگه نیستن.‌

۳-من این خود خفن پنداری وخود شیفتگی رو‌ هرگز درک نکردم. تلاش کردم که خودم جزوشون نباشم. ولی اگر شمای مخاطب چنین حسی بهم دارین حتما بگین راجع بهش فکر می‌کنم. 

۴- یه نفرم هست که کل کامنت‌هایی که بهم داده تذکر من باب غلط تایپی و اینا بوده:) 

۵-قدیما یه عادت مسخره‌ای داشت که موقع قهر و دلخوری وبلاگم آنفالو می‌کرد، فکر می‌کردم  دیگه بزرگ شده ولی گویا نه هنوز همون بچه کینه‌ای قبله:))

۶-به حجم عجیبی از نفرتِ بعد از دوست داشتن رسیدم نسبت به چند نفر و نمی‌دونم باهاش چیکار کنم. 



  • ۰۱/۰۳/۲۷
  • نسرین

نظرات  (۵)

  • نسیم صداقت
  • من شکایتی از عدم حضورتون در وبلاگم ندارم، همینکه هستید خوبه :))

    پاسخ:
    عزیزدلم شما خیلی مهربونی😍

    یجوری نوشتی آدم فکر میکنه داری درباره غمی حرف میزنی. حالا داری دربارش حرف میزنی؟:/

    اگر هنوز مینویسه و برگشته ادرسشو به من میدی؟

    ببین به نظرم همون محض کنجکاوی که گفتی همه میرن وبلاگ اونی که سالها براشون داره کامنت میذاره رو نگاه میکنن ولی خب شاید واقعا پست های طرف و نوشته هاشون رو دوست ندارن و این ربطی به غرور به نظرم نداره. من بارها شده خیلی ها اومدن مدت ها کامنت گذاشتن منم رفتم سر زدم، بعد هیچ جوره با پست های طرف ارتباط برقرار نکردم، مثلا تو فکر کن تو یسری عقاید سیاسی داری بعد وارد وبلاگ طرف میشی که اصلا با هر خط خوندنش عصبی میشی! من خواننده ای داشتم که خودش خیلی خوب بودا ولی پستای سیاسیش رو که میخوندم واقعا دلم میخواست خفه ش کنم:دی برای همون نمیخوندمش راحت تر بودم و حالا سیاسی یه بعده. بعد های بسیاری هست که تو نپسندی خب، مثلا یکی میبینه طرف روزمره مینویسه و از نظرش روزمره نویسی کاری عبثه و خب این آدم چیو بیاد بخونه؟!

    پاسخ:
    نه شماره گذاشتم که اشتباه نشه دیگه:))
    غمی تا چند وقت پیش مرتب کامنت می‌داد.
    الان تو سرویس دیگه‌ای می‌نویسه اگر پیدا کردم آدرسش رو می‌دم حتما.


    +خب ببین من بحث ذائقه رو قبول دارم ولی وقتی می‌دونم که بخشی از پست‌هام جرو‌علاقمندی‌های اون آدمه نمی‌تونم بپذیرم که توی اینهمه سال حتی یه پست مورد پسندش نداشتم تو وبلاگ. الانم رو نبین که بیشتر غر می‌زنم اینجا قبلا آدم حسابی بودم و خوب می‌نوشتم:))
  • مترسک ‌‌‌‌‌
  • اون قدیما این جوری بود که به جز یه تعداد محدودی، بقیه اتفاقاً شیفته و مشتاقِ کشفِ نویسنده‌های خوب و وبلاگای جون‌دار بودن، برای همین وقتی کامنتی برامون می‌اومد یا عددی به لیست فالوورامون اضافه می‌شد، با ذوق بازش می‌کردیم تا در صورت خوب بودن ما هم فالوش کنیم ولی الان این جوری شده که اون اقلیت، در حال تبدیل شدن به اکثریت هستن و این، ترسناکه!

    پاسخ:
    گویا رسم و‌ رسوم همه چی داره تغییر می‌کنه برادر.
    اما قبلا هم این چند نفر رسم‌شون اینجوری بوده نمی‌دونم چی عایدشون می‌شه از دایره روابط بسته و کج‌دار و مریز رفتار کردن. 
  • دُردانه ‌‌
  • با شمارۀ دو موافقم به‌شدت. من خودم همیشه سعی می‌کنم حداقل سالی یکی دو بار برای همۀ دنبال‌کنندگانم کامنت بذارم. حتی اگه هیچ حرف مشترکی هم نداشته باشم در حد تبریک و تسلیت. 

    پاسخ:
    ممنونم از موافقتت. این کارت خیلی ارزشمنده. می‌دونی شاید یکی تازه شروع کرده و دیدن کامنت تو به عنوان یکی از قدیمی‌ها خیلی براش خوشحال‌کننده است.
    متاسفانه یه عده دایرۀ محدود خودشون و دوستاشون رو فقط قبول دارن و ترجیح می‌دن این دایره رو گسترده نکنن.
  • نسیم صداقت
  • و همچنین شما نازنین هم 🥰

    پاسخ:
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">