گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

دنیا وفا ندارد، ای نور هر دو دیده

جمعه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۱۱ ب.ظ

هوالمحبوب 

روزهای زیادی فکر می‌کردم آدم مهمی‌ام و بود و نبودم می‌تواند توازن چیزی را در آدم‌های نزدیک بر هم بزند. بارهای زیادی فهمیده‌ام که اشتباه می‌کردم. وزن من آنقدر کم است که توازن هیچ چیزی را نمی‌تواند که بر هم بزند. زمان‌های زیادی را اختصاص داده‌ام به فکر کردن به آدم‌ها و تهش فهمیده‌ام هیچ آدمی زمان ارزشمندش را برای فکر کردن به من هدر نمی‌دهد. روزهای زیادی خوشحال بوده‌ام و تهش واقعیت با پتک بر فرق سرم فرود آمده و قانعم کرده که اشتباه می‌کنم. درست مثل چهارشنبه‌ای که گذشت. 

فکر می‌کردم اتقاق هیجان‌انگیزی در پیش دارم و قرار است روز متفاوتی سپری کنم. فکر می‌کردم سفری که در پیش دارم، قرار است تکلیف خیلی از حس‌های بدم را یکسره کند. اما چه شد؟ 

کل چهارشنبه مشغول مریض‌داری بودم و غذا پختن و دمنوش درست کردن رمقم را گرفت و پنجشنبه‌ای که قرار بود خوش بگذرانم، دوباره تکرار چهارشنبه بود با اندکی سوزش گلو و عصری که گل و گردنم سوخته بود و خونریزی امانم را گرفته بود و درد توی سرم می‌پیچید و فکر می‌کردم بدتر از این نمی‌شود. 

جمعه با بدنی کوفته، گلویی ملتهب و صدایی خروسکی بیدار شدم و خب دنیا از حرکت نایستاده بود چون من مریضم! نه تنها همه دردهای دیروز به قوت خود باقی بود، که پریود هم شده بودم. 

از صبح که بیدار شده‌ام دلم پر می‌کشد برای کانالم و مدام دلم می‌خواهد برگردم و بنویسم. دلتنگم و بی‌پناه و مدام قطرهٔ اشکی که از گوشهٔ چشمم سر می‌خورد را پس می‌زنم و وانمود می‌کنم اتفاقی نیوفتاده. 

آدم‌ گاه نمی‌داند با هجوم دردهایش چه کند. با همهٔ باورهایی که خراب شده چه کند، با طعم‌های خوشی که قرار بود زیر زبانش حس کند و حالا مزهٔ زهرمار می‌دهد چه کند.

حالم هیچ خوب نیست و بی‌نهایت دلم گرفته و می‌دانم که هیچ کجای دنیا، آغوشی منتظرم نیست و فی‌الواقع من نباشم بقیه هستن‌طور، دارم ادامه می‌دم.


+کاش توی کامنت‌ها دلداری‌ام ندهید. 

  • ۰۱/۰۵/۲۸
  • نسرین

نظرات  (۷)

پریود واقعا مزخرفه من خودم بدون این مواردی که گفتی صرفا جهت نزدیک شدن پریود انقدر خسته و دمق کلافه ام که دوست دارم همه رو بکشم :/

پاسخ:
من هر ماه دم پریود فکر می‌کنم شکست عشقی خوردم. 
  • مهدیار پردیس
  • همهٔ دنیا به فدای یک لحظه حالِ رفیق جان ما... :(

    منتظریم زودتر خوب بشی هااا 🥺

    پاسخ:
    عزیزی شما🧡🧡🧡
    تلاشمو می‌کنم🥺

    من شکست عشقی نمیخورم متاسفانه وحشی میشم البته دو تا مود هست که میاد سراغم گاهی وحشی میشم (اکثرا) گاهی هم مظلوم میشم اشکم دم مشکم ... 

    پاسخ:
    من فقط یه مود دارم اونم اشک دم مشکه.
    درد جسمی ندارم ولی روحا می‌پوکم قشنگ. 

    هوم امیدوارم خدا تو ورژنای بعدی خلقت یکم مراعات کنه

    پاسخ:
    آمین.

    وای چه خر تو خری 

    منم قبل از عید دقیقا مجدد کووید گرفتم از نوع گوارشی ، همزمان هم پریود شدم ... 

    اخ بگردمت قشنک میفهمم در چه حالی ...

    منم چند روز پیش نوشتم لعنتی پریود خودش یه داستانه که روح و روان و وجود ادم رو میخوره دیگه کرونا هم بهش اضافه بشه هیچی ... 

    پاسخ:
    واقعا توصیف مناسبیه: خر تو خری
    تو پزشکی و در معرض انواع بیماری‌ها و آلودگی‌ها. طبیعیه زود به زود درگیر شدنت.
    من دوستم روانشناسه تو دادگستری کار می‌کنه. مشکل ریه داره و تا الان شش بار کرونای شدید گرفته. دکتره می‌گه گلبول سفید دیگه نمونده تو تنت...

    یاد روزهای بعد از عملم افتادم که آسپرین و آکسابین میخوردم و خونریزی ها بند نمی اومد

    بدنم رو حس میکردم که خشک شده و خونی توی رگ ها جریان نداره وای وای خیلی بد بود ‌‌‌....

    پاسخ:
    عزیزم🥺🥺🥺

    امیدوارم الان خوب و خوش باشی. 
  • بهارنارنج :)
  • دلداری نمیدم...حقیقتا هر ادمی باید به خودش حق بده یه وقتایی جا بزنه خسته بشه عقب بکشه بشینه گریه کنه:)

    والا:)نمیشه همیشه ادا ادماقوی و همه چی تموم دربیاریم

    پاسخ:
    مخصوصا وقتی پریوده:))
    ممنونم❤️

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">