یازان یازان اولسا....
- ۰۱/۰۶/۰۴
سلام و درود نسرین خانوم عزیز
« به دَر میگم ـ دیوار بشنوه ـ پنجره به خودش میگیره» منم جواب نرگس خانوم رو پنجرهوار بخودم گرفتم (صد البته درمورد کامنت نذاشتن درست میگی و حق داری) 😔 ولی ؛ خب من میخونم و اغلب ولحرفیام نمیآد !
برای پست ـ دنیایی که گرد است ـ دلم میخواست برات ولحرفی کنم ، ک بستن نظرات پست ، بیانگر مایل نبودنت بود .
ترجمه هم ک برای بیسوادهایی مثل من نذاشتی ک بفهمیم چی نوشتی ،باید فردا صبح از مترجمام (همسرم) کمک بگیرم !
انشااله ک حالت هم خوبِ خوب شده باشه !
شادی و سلامتی و آرامش برات آرزومندم
خیلی وقت بود موقعیتی پیش نیومده بود که کلمه "ساحه" رو بشنوم یا ازش استفاده کنم.!
منم دروغ چرا این اواخر وبلاگت رو شخم میزنم ولی نمیدونم چی باید بگم، یه بار بهم گفتی تو آدم امن زندگی منی ولی واقعیت اینه که این آدم امن تازه به خودش اومده و میبینه رفیقش رو با یه عالمه حرف ناگغته تنها گذاشته، شاید هم با خودم قیاس کردم چون برا من تو شرایط مشابه حرف زدن سخته.
سلام ببخشید بی ربط به پست ..یک شاگردی داشتید که علاقه یک طرفه داشت به آقایی قضیه شون چی شد اگر اشکال نداره بدونم ؟ بیشتر بخاطر اینکه من خودم هم مثل اون خانم بودم و خب بدترین رفتارها باهام شد که نابود شدم و حتا دستم به کامنت برای اون پست نمیرفت انقدر موضوع برام سنگین بود..باز هم ببخشید
منی که یک بار خواستم بیام همه تون رو بخونم
اولین وبلاگی که باز می کنم:
:|
درست میفرمایید بانو.
بهر تماشای وبلاگ آمده بودیم. خب من ترکی بلد نیستم ک :(