این اون دی ماهی نبود که منتظرش بودی زن
هوالمحبوب
بر همگان واضح و مبرهن است که دی ماه، ماه امتحانات است. این ماه برای دانشآموزان و دانشجویان محترم سنگین سپری میشه. اما من معلم دلم خوش بود که یه دی ماهی هست که ممکنه چند روز تعطیلی توش نصیبم بشه، ممکنه زودتر تعطیل بشیم، ممکنه دیرتر بریم حتی! کل سه ماه رو منتظر رسیدن دی ماه عزیز بودم ولی تهش چی شد؟
هیچی. نه تعطیلی به پستم خورد، نه قراره دیرتر بریم و نه احتمالا زودتر خلاص میشیم:)
از سال بعدم دهم و یازدهم امتحانات خردادشون نهایی میشه و فشار کاری ما هزاربرابر میشه. دلم میخواد دمم رو بذارم رو کولم برگردم همون روستای محروم پارسالی که بچههاش درس نمیخوندن عوضش فشار کاری هم نداشتیم.
اما جنون معلمی نمیذاره جایی باشم که بهم خوش بگذره، همیشه ترجیح میدم پاره بشم:)
جالبه که هر لحظه هم داره فشار روی قشر معلم بیشتر میشه. دانشآموز درس نمیخونه، نماینده مجلس میگه تقصیر معلماست که خوب درس نمیدن.
دانشآموز با لباس غیر متعارف میاد، اعتراض که میکنن میگه معلما شلوار لی میپوشن چرا کاریشون ندارین؟
نمیدونم چرا کمر اقتصاد شکسته، کسی نمیگه تقصیر مسولانه!
سفره مردم به حداقلترین ابعاد خودش رسیده کسی یقه مسولان رو نمیگیره!
هوا به آلودهترین حد ممکن رسیده هیچ مسولی مقصر نیست.
دریاچه ارومیه خشک شده تقصیر مسوالان نیست.
الان فقط مشکل ما اینه که یه عده میخوان لخت شن.
البته خب هوام سرده خیلی نمیتونن اهداف شومشون رو محقق کنن!
خلاصه که دی ماه رسیده به وسطهاش و تبریز به عنوان یه شهر کوهستانی و سردسیر، رنگ برف ندیده. لابد اینم تقصیر مردمه که در مصرف برفهای سالهای گذشته صرفهجویی نکردن و باعث بروز مشکلات جوی شدن. ابدا هم به خشک شدن دریاچه ارومیه و نابودی زیستگاههای بومی و فلان ربطی نداره.
- ۰۱/۱۰/۰۸
خانوم معلم غر می زند😉