گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

برای حسین زمان

پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۲:۱۷ ب.ظ

من آشنایی‌ام باحسین زمان رو مدیون خواهرم هستم. مثل آشنایی با سعید شهروز که سال‌های جوونی، مهمترین خوانندهٔ زندگی‌ام بود و تک به تک ترک‌هاشو صدها بار گوش داده بودم. حسین زمان، معین نسل ما بود. صداش به همون اندازه زلال و مخملی بود و شاید اگر اینهمه سال جرو صداهای ممنوعه نبود، یه جایگاه اسطوره‌ای دست و پا می‌کرد. ترک‌های زیادی نشنیدم ازش، چون بیشتر عمرش رو نذاشتن بخونه. 
آخرین چیزی که ازش یادمه، قطعهٔ برادر جانه، که هر بار شنیدم تا وسطش رفتم و یهو بغضم ترکید. یاد اون کلیپی که سال ۹۷ تو دانشگاه تهران دعوت شده روی سن و ازش می‌خوان بخونه، قلبم رو تیکه تیکه می‌کنه. یه هنرمند به هنرش زنده است و این مملکت قاتل تک‌تک هنرمندان آزاده و مستقله. قاتل تک‌تک آدم‌های آزاده و مستقله. 

روحش شاد باشه.

  • ۰۲/۰۲/۲۱
  • نسرین

نظرات  (۴)

مگه مرد؟

پاسخ:
فوت کردن بله.

روحش شاد ...
با کاراشون آشنا نبودم ولی خواننده تاثیرگذار و با افکار روشنی بودن

پاسخ:
روحشون شاد.
امیدوارم اون دنیا به حقش برسه. 

سلام و درود نسرین عزیزم 

 

امروز صبح ک خبر فوتش رو خوندم با وجود آگاهی از بیماریش ، کمی شوکه شدم ! 

روحش شاد و قرین رحمت الهی 

پاسخ:
سلام. 
خدایش بیامرزاد.

استوری یه هنرمند خوندم راجع بهش: دق کرد و مرد

پاسخ:
دقیقا همینه. 
دقش دادن. یه کسایی تونستن و رفتن و غربت‌نشین شدن، یه کسایی هم وطن‌شون رو نتونستن رها کنن و برن و دق کردن. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">