از میان این روزها
هوالمحبوب
یه سری اتفاق های خوب فقط در ماه رمضان میافتند و محال است که در روزهای دیگری شاهدش باشیم! این قرآن خواندن همه گیر چیزی است که مختص این ماه عزیز است متاسفانه! خود من هم شامل این گروه میشوم که قرآن خواندن درست و اصولی ام صرفا در این ماه خلاصه شده است. حالا جدای از این مطلب، یک نکته ی خوبی که چند سال است شاهد رخ دادنش هستم؛ قرآن خوانی دسته جمعی است. خاله ی من (همون خاله وسطی که پارسال همین وقتا مشرف شدن مکه) حیاط با صفایی داره و تو ماه رمضون همه ی همسایه هاش رو دعوت میکنه که راس ساعت مقرر تو حیاط خونه اش جمع بشن و هر روز یک جزو قرآن رو بخونن باهم.این کار حسن زیاد داره و به نظرم مهمترینش اینه که کسایی که در این بین قرآئت ضعیفی دارن توی این جمع خوانی ها اشکالاتشون تا حدی برطرف میشه و خیلی ها هم موظف میکنن خودشون رو که از این قافله ی خیر عقب نمونن. فعلا به غیر از خونه ی خاله ام تو خونه ی یکی از دختر عموها هم این اتفاق مبارک رخ میده خدا رو شکر.
مورد دومی که خیلی دوسش دارم و چند سالیه خیلی جاها اتفاق میوفته اینه که خیلی از خانواده ها هر سال در موعد سالگرد عزیزانشون یه مراسم قرآنی برگزار میکنن اعم از ختم قرآن و ختم یاسین و غیره و این موضوع سبب خیر میشه که هم فامیل دور هم جمع بشه که صله ی رحمه و هم کلی دعا و خیر و برکت نثار روح رفتگانمون میشه و هم اینکه خدا رو شکر این مراسم از تشریفات کلا عاریه. کل پذیرایی در این مراسم شامل یه چایی و در نهایت خرما و نون کماج میشه و خیلی هم به دل آدم میشینه.
نمونش همین امروز که خونه ی دختر عموی پدرم برای ختم انعام دعوت بودیم .چون سالگر مادرشون بود و چقدر من لذت بردم از این مراسم بدون ریا، بدون غیبت، بدون دل شکستن و سراسر نور و معرفت. دختر عموی پدر خیلی صدا و لحن خوشی دارن و از قرآن خوندنشون کلی لذت بردم. خدا قبول کنه ان شالله. یادش بخیر اردیبهشت و بهمن هر سال عمه حبیبه این مراسم رو تو سالگرد پدر بزرگ و مادر بزرگم برگزار میکرد امسال سالگرد شون فراموش میشه چون دیگه عمه حبیبه نیست که در خونش رو بی منت به روی برادرو خواهر ها باز کنه. خدا غرق نور و رحمتش کنه ان شالله.
روحشون قرین رحمت الهی باد