گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

این جهان بی صاحب

شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۴ ب.ظ

هوالمحبوب


دنیا به سرعت در حال پیشرفت است و همه چیز در کسری از ثانیه زیر و رو می شود، خیلی از وسیله ها جا به جا می شوند با نسل های نو. آدم هایی می میرند، آدم هایی به دنیا می آیند. شهری ویران می شود و تمدنی از دل خاک سر بر میدارد. عشقی تمام می شود و عشقی جوانه می زند. اما در این جهان بی صاحب که هیچ کس منتظر هیچ کس نیست گاهی وقتها آدم ها در فهمیدن چیزهای خیلی ساده عاجزند! من هنوز هم قادر نیستم ثابت کنم که شروع و پایان یک رابطه ی عاشقانه تنها دست همان دو نفر است! هیچ نفر سومی نمیتواند رابطه ی عاشقانه ی دو انسان را به هم بزند مگر اینکه یکی از آن دو نفر با او همدست شده باشد! حالا یا از روی ترس ، یا از روی منفعت طلبی، یا عافیت اندیشی.....
خواهش میکنم بیایید ضعف هایمان را باور کنیم، ایمان بیاوریم به نداشته هایمان به از دست داده هایمان و شکوه نکنیم از روزگار، که روزگار همان دست ساخته های من و توست.
رحم کنیم به همدیگر، چه بسا روزی به رحم یک انسان نیازمند شدیم....
  • ۹۵/۰۳/۰۸
  • نسرین

از آرزوها

نظرات  (۷)

واقعا
تقدیر همان خواست من و توست
پاسخ:
هوووووووم
وَ از میانِ این همه نیازهای سرخ و آبی‌" نیاز به همدردی را بیائیم بر باورهایمان سنجاق بزنیمْ "
که انسان بدونِ همدردی شاید عمرش کمتر شود
من همدرد دردهای توام زمزمه بانو .

با همه مخلفات
پاسخ:
چه تعبیر شاعرانه ی دلچسبی:)
هستی ات را عشق است مینایی:)
ما ایرانی ها هم ملت و هم دولت خیلی از واقعیت ها را
دوست نداریم قبول کنیم ، ضعف هامان را ، کاستی هامان را ،
شکست هامان را و چونان در وضعیت فعلی مشغولیم که
انگار در ایده آل ترین وضعیت قرار گرفته ایم
پاسخ:
بله درسته
  • فاطمه نیکروی
  • به شدت موافقممممم
    پاسخ:
    خیلی ممنونممممممممممم
  • غزاله رضایی
  • :) بح بح 
    پاسخ:
    عزیزم:)
    گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست..!

    اگه ضعف هامون رو قبول میکردیم که الان این وضع و اوضامون نبود که:)

    یه انسانه و انکار کردنش!
    پاسخ:
    هووووووووووووم
    متاسفانه
    خیلی درست و حسابی بود این متن.
    بعضی وقتا وقتی اتفاقای این دنیا رو از جنگ هاش گرفته تا وقایع خوب و بد تاریخیش تو ذهنم مرور می کنم, از خودم میپرسم این جا چه غلطی می کنم ؟؟ کاشکی اصن آفریده نشده بودم. مرور جنایت ها و اتفاقایی که همین الان تو این کره ی خاکی داره میوفته آدم رو از زندگی کردن زده میکنه.
    پاسخ:
    ممنونم:)
    همه ی آدم هایی که وجدان دارن ممکنه ایسن حس و حال بهشون دست بده ولی خب نمیتونیم شکایت کنیم از بودن مون چون دست خودمون نبوده بهتره بیاییم کمی دنیامون رو بهتر بکنیم رنگی تر و شیرین تر البته اگه از دست مون بر بیاد.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">