دروغگوها بیمارند نه مجرم!
هوالمحبوب
هیچ وقت حرف های عاشقانه شان را باور نکنید؛ همیشه خوب دروغ میگویند، جوری وانمود میکنند که فکر میکنی تو زیباترین فرشته ی آسمانی که خداوند به او مرحمت کرده است، جوری تو را از فرش به عرش می رسانند که قسم میخورم تا به حال مادرت هم آنقدر قربانت نرفته باشد. خوب دروغ میگویند و خوب با احساساتت بازی میکنند. بازی با یک جمله ی ساده شروع می شود. مثل«چقدر نوشته های شما دلنشین است»، یا «میتوانم حدس بزنم که پشت این نوشته ها بانویی مهربان و عاشق پیشه نشسته است»، جذبه ای دارند که در یک لحظه ویرانت می کند، همه ی لحظه هایی که دارند برای تو فال عشق میگیرند فکر میکنند که یک مرد به تمام معنایند، یک جنتلمن واقعی، تمام شبهایی که پا به پایشان صبح کنی از عمرت حساب نمیشود، زیباترین چیزی را که هر انسانی به دنبالش است در قالب عشق واره هایشان به تو عرضه میدارند. تو میشوی بهتری دختر دنیا، دانا، زیبا، اهل تفکر، ادیب، و هر چه که فکرش را بکنی. هیچ فکرش را کرده ای که چرا از بین هزاران دختر عالم شانس به تو رو کرده و این مرد به تمام معنا برای تسخیر قلب تو پیش قدم شده است؟ نه اصلا چه اهمیتی دارد؟ مهم این است که من شبیه پری رویایی او هستم که شبها روی ناز بالش قصر نور میخوابم و صبح ها با بوسه های طعم عسل از خواب برمیخیزم. زندگی در قصر رویاها که شاخ و دم ندارد. کافی است یکی بگوید دوستت دارم. حتی اگر این دوستت دارم لقلقه ی زبانش باشد. حتی اگر عادتش باشد که هر دختر تازه واردی را محک بزند.
خواهر جان، به دل نگیرد. دروغ گوها مجرم نیستند بیمارند. عشق های پوشالیِ مجازی را باور نکن، ضربه های این نوع عشق ها بسی کاری تر از عشق های حقیقی اند.
مردهای واقعی تو را قبل از خواستنت لمس نمیکنند، مردهای واقعی شب را با تو صبح نمیکنند مگر اینکه جفت حلالشان شده باشی، مردهای واقعی راه و رسم عشق ورزی را بلدند. محترمند و تو را قبل از خودت از صاحبان حقیقی ات طلب میکنند. دنبال نوری نرو که در نیمه راه تاریکی خاموش شود و تو گمراه شوی. دوست داشتن محترم ترین و مقدس ترین واژه های هستی است؛ قبل از باور کردنش به طریقه ی ابرازش فکر کن!