گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

چگونه ببخشمت...

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ب.ظ

هوالمحبوب


رفتنت وسط خوشی های زندگی ام، درست شبیه یک انفجار بزرگ بود؛ افنجاری که تکه ای از قلبم را با خود برد.حالا که روزهای زیادی از رفتنت می گذرد ؛دارم فکر میکنم اگر بر جای خالی ات نهال سروی نشانده بودم؛ حالا درخت تنومندی داشتم؛ با سایه ای به وسعت هستی. اگر بوته ی یاسی کاشته بودم؛ حالا باغ بزرگی داشتم که عطر گل هایش مستم میکرد .اگر تکه ابری نشانده بودم؛ باران های بی امانش دریایی شده بود.من اما جای خالی ات، فقط حسرت و اندوه کاشتم و حالا دنیای سیاهی دارم که به لعنت خدا هم نمی ارزد. روزهایِ بی من برایت چگونه میگذرد؟؟حالا که من به جنگل و دریا و کویر می اندیشم؛ تو در جای خالی من چه نشانده ای که نشانی از من نمی جویی؟؟نهال سروی؟ بوته ی گلی؟ تکه ابری؟ یا ...
رفتنت سقوط باورها بود؛ رفتنت بیزارم کرده است از آدم ها،از دوست داشتن و دوست داشته شدن.بی شک در هر دست دوستی خنجری است؛در هر لبخندی زخمی است؛و در هر عشقی هجری؛و عشق همچنان مظلوم بی دلیل تاریخ است.
چگونه ببخشمت؟؟


  • ۹۵/۰۶/۲۴
  • نسرین

من و حسرت هایم

نظرات  (۱۱)

  • کمی خلوت گزیده!
  • دلم میخواد زار بزنم...
    خیلی خوب گفتی...
    پاسخ:
    ای جانم:(
    ممنون

    فوق العاده بود...:)

    خودتون نوشتین؟...

    حرف نداشت...لذت بردم...چه زیبا توصیف کردی هجر رو...

    پاسخ:
    ممنونم بانو
    بله خودم نوشتم.
    ممنون لطف دارید شما:)
    من معمولا از کسی متن کپی نمیکنم اینجا مگر اینکه نویسنده اش رو قید کنم:)
    آمدن و رفتن ادم ها هم قسمتی از زندگیست . جدی نگیرید !!

    http://jorda.ir
    پاسخ:
    حتما...
    (ناراحت)
    پاسخ:
    :(
    ((: عالی بود عالی یکی ازبهترین پست هایی که خوندم
    پاسخ:
    مرسیییییییییییییییییییییی :)
    مطمعنم انقدر بزرگی که می بخشی .

    بخشش !
    کاش فقط بخشش بود

    بخشش فقط یک بخشِ این هجر هست / آدم با خاطره ی خاطرها چه کند!
    آدم قرار نیست همیشه به دوره ی دورها برگردد . همیشه قرار نیست .
    اصلا قراری در کار نیست ، نباید به عشق ( وقت داد ) .

    نمی دانم
    نمی دانم
    نمی دانم
    از عشق چیزی به یادگار بر دلمان می ماند و ما باید با آن یاد.....
    پاسخ:
    دقیقا
    بخشش فقط یک قدم برداشتن برای بهبود شرایط موجوده
    شایدم اصلا نیازی به بخشش نیست
    آدم ها اول باید خودشون رو ببخشن
    تا از قید و بند دردها و رنج ها خلاص بشن ...
    برگشتنش آرزویی ست دست نیافتنی
    پاسخ:
    نه برای من آرزو نیست اصلا:)
  • حامد عبدالهی
  • هعی...
    داغ دلم تازه شد...
    بخشش چیزی رو عوض نمیکنه
    اونی که زخم بر جای گذاشته باید برگرده و جای زخم رو درست کنه
    مرهم بگذاره و با عشق هم این کار رو بکنه
    چونکه جواب عشق، فقط عشق میتونه باشه...
    خداوند میتونه این زخم رو خوب کنه اما زیباتر و درست تر اینه که اونی که ایجادش کرده، بیاد و درستش کنه
    فکر نمیکنیم، دل نمیبندیم
    به دلایل فقط صرفا منطقی عشق رو نادیده میگیریم
    امان از دست انسان ها
    پاسخ:
    ولی گاهی وقت ها برگشتن هیچ چیز رو درست نمیکنه!
    بعضی وقت ها باید زمان بگذره تا بفهمی که چقدر خوبه که نیست
    چقدر جاش خالی نیست...
    نوشته خیلی محشری بود ....
    پاسخ:
    مرسی:)
    این متنت رو دوس دارم زیااااااااااااااد

    خدا این قلمو از تو نگیره نسرین جانم:)
    پاسخ:
    عزیزم:)
    ممنون خیلی زیاد لطف داری به من:)

    سلام


    بسیار تاثیر گذار بود لذت بردم


    اما همیشه فاصله ای هست به وسعت نگاه ها

    پاسخ:
    سلام ممنونم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">