گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

ما را به جز خیالت کاری دگر نباشد

يكشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۰۸ ب.ظ

هوالمحبوب


مثل لالایی بارون

سر گذاشتن تو بیابون

مثل رد پای عاشق

تو هجوم شوم تردید

مثل هوای تازه

تو شب تیره رسیدی

خفه بودم از تباهی

خسته بودم از سیاهی

دست تو مرهم زخمام

چشم تو جواب حرفام

بودنت عین بهشته

مثل آب برای تشنه

زل بزن تو عمق چشمام

پل بزن با موج موهام

مرد تنهای کویری

زنده باشی و نمیری

باشی و بخندی با من

باشی و برقصی با من

هم قدت نبودم اما

مقصدت نبودم اما

خاطرت تا ابد عزیزه

مثل یاد بهترین ها

این بهاره تازه داره

عطر تو برام میاره


  • ۹۶/۰۱/۰۶
  • نسرین

یاد بعضی نفرات

نظرات  (۷)

خیلی عشقولانه است :)
بودنت عین بهشته // مثل آب برای تشنه ......... هیییییم ...
خانوم معلم نیستی اومدنی هم با سوز میای ...
پاسخ:
عزیزم
ترانه ی یهویی بود دم عیدی
ممنون که میخونی و سر میزنی و حالم رو میپرسی
سرم بدجوری گرم کاره
مرخصی ندارم که:(
:)
پاسخ:
:)
سلام
:)
@}-----

سال نوت مبارک

دلت آباد و امسالت پر از بار و حال و فال و مال


:)
پاسخ:
سلام سال نوی شمام مبارک
ممنونم
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • بی عشق عمرآدم بی اعتقاد میره...
    پاسخ:
    با عشقم به هیچ جا نمی رسه مطمئن باش:)
    چه شعر  زیبایی
    سال نوتون مبارک
    پاسخ:
    سال نوی شمام مبارک
    ممنونم
  • اسماعیل مقیمی
  • بداهه طولانی و قشنگی بود...

    خاطرت تا ابد عزیزه:-)
    مثل یاد بهترین ها
    پاسخ:
    همچین بداهه ی بداهه هم نبود:)
    قشنگ بود...
    پاسخ:
    ممنونم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">