گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

خسی در میقات

دوشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۳۵ ب.ظ

هوالمحبوب

 

داشتم به اعتکاف از یه دیدگاه دیگه ای نگاه می کردم. به اینکه سه روز بری توی یه مسجد، نتونی دوش بگیری، نتونی آرایش کنی، نتونی عطر بزنی، نتونی عزیزانت رو ببینی و حتی باهاشون تلفنی صحبت کنی، از دنیای بیرون بی خبر باشی، سیزده به در رو باهاشون نباشی، تو یه وجب جا بخوابی، روی پتو و فرش های ماشینی، پاهات درد بیاد، دلت درد بیاد، مجبور باشی برای تجدید وضو بری حیاط مسجد، مدام حجاب داشته باشی و هی یاد گناه های کرده و نکرده ات بیوفتی و های های گریه کنی.

شاید این ویژگی های منفی از دید بعضی ها کلا اعتکاف رو زیر سوال ببره. شاید بگن فایده اش چیه؟ مگه میشه کل زندگیت هر کاری دلت خواست بکنی و در عرض سه روز بخشیده بشی و بیای سر زندگیت.

معلومه که خیلی از اتفاق ها نیاز به زمان دارن. نیاز به تغییرات اساسی دارن. نیاز دارن اون تزکیه ی نفس اتفاق بیوفته، به لقلقه ی زبانی نیست. اما برای شروع خوبه. میتونه یه مقدمه باشه برای برگشتن به مسیر درست.

همه ی اون دخترای نوجوان، همه ی اون پیرزن های بالای هشتاد سال، لابد یه دلیل محکم داشتن که سه روز پایانی عید رو از خوشی هاشون زده بودن و اومده بودن توی اون مسجد.

میدونم که هیچ وقت نمیتونیم این حال خوب اعتکاف رو همراه مون بکشیم تا سر سال. نمیشه که هیچ کار بدی نکنیم، هیچ نگاه بدی نداشته باشیم، نمیشه که کم کاری نکنیم اما میشه با یادآوری حال خوب اون سه روز، لبخند زد و حسرت خورد که آیا دوباره روزی میشه که توی جمع معتکفین قرار بگیریم یا نه.

می تونم از همین الان به حال زهرا غبطه بخورم که با سن کمش، هر سال داره میاد اعتکاف، می تونم به حال سویل غبطه بخورم، دختری که تو 33 سالگی فوق تخصص گرفته، اما اثری از غرور کاذب یا فخر فروشی تو وجودش نیست. اونقدر حال معنوی خوبی داره که میتونه هر سه تای ما رو مجذوب خودش بکنه. اونقدر خوش انرژی هست که وقتی ساعت 12 شب داره دور مسجد میچرخه برای پیدا کردن جا، کنار خودمون جاش بدیم و یه دوستی خوب رو استارت بزنیم. یا از حال حاج خانم برزگر که توی سن 63 سالگی بهتر از هر سه تای ما داشت اعمال اعتکاف رو انجام میداد و لحظه ای خستگی تو وجودش حس نمی کرد. اونقدر آروم و باوقار خوش اخلاق بود که هممون عاشقش شدیم

می تونم حتی از رفتار بد روحانی مسجد هم بگم، از لحن بد و توهین آمیزش، از جسارتی که به همه مون کرد، از رفتار ناخوشایند بعضی از مسولان طرح بگم. اما ترجیح میدم فعلا حال خوبم رو حفظ کنم و به حاشیه زیاد فکر نکنم.
خواهی نخواهی بعضی ها زیاد تر از بقیه تو ذهنم بودن. برای اغلب تون دعا کردم امیدوارم که بهترین ها براتون اتفاق بیوفته تو سال جدید.
*
عنوان کتابی از جلال آل احمد(با یادآوری آقاگل)

  • ۹۷/۰۱/۱۳
  • نسرین

از خوشبختی هایم

نظرات  (۱۵)

خسی در میقات جناب جلال ... (سفرنامه حج ایشون باید باشه )

خدا ازتون قبول کنه ان شاءالله

خوش به سعادتتون ...


پاسخ:
بله سفرنامه ی حج شونه
ممنونم
سلام
اعتکافتون قبول باشه
امیدوارم ما رو هم دعا کرده باشید
پاسخ:
سلام
ممنونم قبول حق ان شالله
حتما همین طوره مگه میشه دعا نکرده باشم
دیشب فکر تو بودم، با خودم میگفتم: کاش میشد منم این سه روز رو برن اعتکاف. هرچند تقریبا هیچ زمینه فکری درموردش ندارم جز آرامش.
میدونم همه امونو دعا کردی :)

پاسخ:
من چندین سال متوالی بود که بهش فکر میکردم ولی متاسفانه قسمت نمی شد
امسال تعطیلات بهانه ی خوب یشد براش
ان شالله سال بعد قسمت توم بشه:)
من دو بار این توفیق رو داشتم برم اعتکاف... خیلی حسِ خوبی داره. وصف‌ناشدنی...
پاسخ:
خیلی زیاد
من بار اولم بود امسال
قبول باشه،انشالا هر سال قسمتت بشه:)
اعتکاف حال خیلی خوبی داره که تا وقتی نری خوب درکش نمی‌کنی، روز آخر بعد از اعمال ام داوود وقتی میخوای خداحافظی کنی حس خیلی عجیبیه، انگاری خدا رو قراره همینجا جا بذاری،همش احساس دلتنگی میکنی براش.من که ۴،۵ ساله نتونستم برم.
التماس دعا
پاسخ:
ممنونم ان شالله برای همه قسمت بشه:)
دقیقا همینه که گفتی
یه دلتنگی عجیب غریب
اوه مای گاد :) قبول باشه 
من که خواستم به قضیه فکر کنم فقط! یهو منس از راه رسید زودتر از موعد! 
پاسخ:
بله:)

اه گند میزنه همیشه :(
  • مریــــ ـــــم
  • میدونی اعتکاف یه حال خوبی داره
    حالش اینقد خوبه که حتی اگه اذیت هم بشی سال بعدش ته دلت قیلی ویلی میره برای دوباره رفتن و نرفتنش هم همش حسرت داره
    پاسخ:
    دقیقا همین طوره
    ما جوگیر شدیم برای اعتکاف ماه رمضون هم میخواییم بریم:)
    دیروز عصر من اومدم دم در
    گفتن زنونه است! :|
    پاسخ:
    :))

    همینکه میتونه یه مقدمه باشه برای برگشتن به مسیر درست کافیه

    خدا ازتون قبول کنه ایشالا حاجت روا بشین بیماران رو فراموش نکنید

    پاسخ:
    قطعا همین طوره
    :)
    به خدا خط  دوم جوابت به نظرم را نفهمیدم یعنی چی؟ 
    پاسخ:
    از آنجایی که تو اغلب سریال ها و برنامه هایی که من دیدم رو ندیدی میرم همین الان جواب کامنتت رو تغییر بدم:)
    این دیالوگ معروف جناب خان تو خندوانه بود

    ندادی که :)))))
    پاسخ:
    خب مهلت نمیدی که:)
    حس خوب؟ :) چیزه روم نمیشه بازم بگم 
    آقا اجازه 
    من از منس حرف زدم تو چی میگی؟ :))))) من بازم نفهمیدم 😂😂😂
    یا الان منظورت اینه واسم دعا کردی؟ 
    پاسخ:
    تخصصی حرف میزنی خب من چه کنم؟

    بی خیال بابا

    خودت خوبی؟

    خانواده خوبن؟؟
    :)
    خوب بابا فهمیدم خیلی شوتم 
    من خوبم خانواده هم خوبند 
    شما خوبی؟ 
    آقا حس خوب چی بود :) اونو بگو :))))))
    پاسخ:
    من که شوت تر بودم که منظورت رو نگرفتم همون اول:)
    حس خوب از داشتن خواننده ای مث شما دیگه :)
    نمیری آذری 
    زده همه رو عوض کرده! درد شونه ام یادم رفت :)))))
    پاسخ:
    :))
  • مریــــ ـــــم
  • نمیرین
    قول بهت میدم
    :)
    پاسخ:
    نمیدونم
    بستگی به حال و روز و موقعیت مون داره
    امیدوار که میتونم باشم به رفتن:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">