گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

روایتی کوتاه از بیست و یک آذر ماه

پنجشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۴۲ ب.ظ
هوالمحبوب

از وقتی یادمه، عاشق تاریخ بودم. قهرمان‌های دوران نوجوانی‌ام همیشه از بین شخصیت‌های تاریخی انتخاب می‌شدن. قهرمان‌هایی که یا پادشاه خیلی عدالت‌خواه و مقتدری بودن، یا مبارز‌هایی بودن که در مقابل یک ظلم ریشه‌دار ایستادگی کردند. نادرشاه افشار، کریم خان زند، شاه عباس صفوی از بین شاهان ایرانی و بابک خرم دین، آرش و آریو برزن و سورنا از بین سرداران ایرانی همیشه جایگاه ویژه‌ای برام داشتند.
تا وقتی اطلاعات تاریخی‌مون محدود می‌شه به همون کتاب‌های تاریخ دبیرستان، نمی‌تونیم قضاوت درستی از تاریخ داشته باشیم. توی کتاب‌های تاریخ پر از سانسوره. سانسور چیزهایی که حکومت‌ها برای حفظ حقانیت خودشون اعمال می‌کنند و تا حدی هم قابل قبوله. تاریخ همیشه توسط قوم پیروز نوشته شده و طبیعتا توی تاریخِ ثبت شده، خیلی چیزها از قلم افتاده. توی وقایع تاریخی شاهدان زنده معتبرترین سند هستند. مخصوصا تو وقایعی که به زمان حال نزدیک‌تره.
منم بعد از خوندن کلی کتاب تاریخی، تصورم دربارۀ خیلی از آدم‌های تاریخی تغییر کرد. به این باور رسیدم که هیچ پادشاهی، اونقدر خوب نیست که بشه ازش اسطوره ساخت.
هفتاد و چهار سال پیش در چنین روزی، یک واقعۀ تاریخی خونین توی آذربایجان رخ داده و برای همیشه بیست و یکم آذر رو توی ذهن ما ثبت کرده. چند سال بعد از فروکش کردن جنگ جهانی و دوران اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس، دوره‌ای که ایران بیشترین کشته رو در یک جنگ بی‌طرف تقبل کرد و نزدیک نیمی از مردم کشور توی قحطی جون خودشون رو از دست دادن، دوره‌ای که به جنگ سرد معروف شده، توی این جغرافیای محبوب من، در منطقۀ آذربایجان یک حکومت خودمختار تشکیل می‌شه که یک سال هم به حیات خودش ادامه می‌ده. شاید اغلب شما اسم «فرقۀ دموکرات آذربایجان» رو شنیده باشید. حکومتی که به رهبری «جعفر پیشه‌وری» در سال هزار و سیصد و بیست و چهار در تبریز تشکیل و بعد از یک سال در بیست و یکم آذر به خاک و خون کشیده شد. اگر مطالعۀ مختصری دربارۀ حزب توده داشته باشید حتما می‌دونید که چپی‌های وابسته به شوروی در اغلب تنش‌ها، اعتراض‌ها و انقلاب‌ها در منطقه حضور موثری داشتند. توی همین انقلاب پنجاه و هفت، نقش پر رنگ مبارزاتی چپی‌ها رو تمی‌شه نادیده گرفت. خیلی از نویسنده‌ها و شاعران ایرانی ما عضو همین فرقه بودن و شایعات بسیاری هم از فعالیت‌های اون‌ها در حزب توده ساخته شده. از جلال آل‌احمد، تا هوشنگ ابتهاج، غلامحسین ساعدی، احمد شاملو و صمدبهرنگی و بسیاری دیگر.
بسیاری از مردم آذربایجان حامی فرقه دموکرات بودند. به خاطر روح مردمی که در گفته‌های اعضای این فرقه احساس می‌کردند. اختیارات گسترده‌تر محلی از لحاظ اداری، تدریس زبان ترکی در مدارس در کنار زبان فارسی و اصلاحات ارضی و اقتصادی از جمله مهم‌ترین اهداف و خواسته‌های این تشکل جدید سیاسی بود. علت به وجود آمدن فرقه دمکرات آذربایجان، واکنش در برابر سیل تهاجمات گسترده بر علیه زبان، فرهنگ و اقتصاد آذربایجان، در دوره حکومت پهلوی بود. 
شاید همین امر باعث حمایت مردم از این فرقه بود. در باب نحوۀ برچیده شدن و خیانتی که به اعضای این فرقه شد، بحث و سخن بسیار است. گفته شده که هدف اصلی فرقه، تجزیه‌طلبی و جداسازی منطقۀ آذربایجان از پیکرۀ ایران بوده. به همین دلیله که جعفر پیشه‌وری رسما به عنوان نخست وزیر تشکیل کابینه داده و یک سال بر آذربایجان حکومت کرده است. 
اما زمانی که قوام‌السلطنه به نخست‌وزیری، می‌رسد، چون سیاست‌مداری کار کشته بوده، سیاستِ مدارا را پیش می‌گیرد و برای خروج ارتش شوروی از ایران شخصا وارد عمل می‌شود و طی مکاتبات او با شوروی است که شوروی دست از حمایت فرقۀ دموکرات و تجزیه‌طلبان کردستان می‌کشد و این چراغ سبزی است برای قوام تا وارد معرکه شود. 
بعد از خروج ارتش سرخ شوروی از شهر‌های مختلف و اعلام رسمی عدم حمایت از دموکرات‌ها، ارتش ایران، از چند محور پیشروی خود را به سوی آذربایجان و شهر تبریز آغاز می‌کند و طی روزهای هجده الی بیستم آذر ماه هزار و سیصد و بیست و پنج، بعد از چند برخورد مختصر اکثر مناطق را تحت اشغال خود در می‌آورد. بیست و چهار آذر ماه پیشه‌وری استعفا داده و به شوروی پناهنده می‌شود. 
کشته شده‌های این حملۀ خونین را بین یک هزار تا دو هزار نفر عنوان کرده‌اند، آذری خونین برای آذربایجان و پایانی تلخ برای رویای محقق نشدۀ حزب توده در تبریز.
بیست و یک آذر ماه، تولد شاملو و رضا براهنی عزیز هم هست. انگار این روز بار خیلی از اتفاقات را در طول تاریخ بر دوش می‌کشد.

  • ۹۸/۰۹/۲۱
  • نسرین

یاد بعضی نفرات

نظرات  (۱۲)

نمیدونم زمان پیشه وری دقیقا چه اتفاقی افتاده فقط میدونم اون زمان پدربزرگ من سرباز بوده و اومده تهران تا عاشق مادربزرگ مشهدی !من بشه😑 و اینگونه پیشه وری روی سرنوشت من تاثیر مستقیم داشت. 

ولی الان خیلی به تاریخ فکر میکنم به اینکه صد سال دیگه توی تاریخ در موردمون چی مینویسن و شرم میکنم و افسوس میخورم

پاسخ:
پدربزرگ من از طرفداران فرقه بوده :)
نمی‌تونم دقیقا بگم که ماهیت اصلی فرقه چی بوده ولی چون وابسته به شوروی بودن برام جذاب نیستن ولی اگر می‌تونستن تفکرات خودشون رو در بطن حکومت جا بندازن و بدون اینکه به تجزیه‌طلبی فکر کنن، ایده‌هاشون رو در زمینۀ آذربایجان اجرا کنن به نظرم خیلی چهره‌های ماندگار‌تری از خودشون ایجاد می‌کردن.

چه قدر توضیح وبلاگ جذابه! باید بنویسی چون قرار نیست زنده بمانی. همینه واقعا…

پاسخ:
ممنونم :)
  • دریا _ گاه نوشته های من
  •  به نظر من تجزیه طلبی آذربایجان و کردستان حاصل نتایج سیاست ملی گرایی رضاشاه  و البته استفاده از خلا سیاسی سالهای اول محمد رضا بود

    البته قوام واقعا سیاستمدار باهوشی بو که توانست استالین را دور بزنه رفت شوری با وعده امتیاز نفت شمال به شرط تصویب مجلس ایران(مجلس روزهای آخر عمرش بود و نمی تونست طرح تصویب بکنه استالین این را نمی دانست) باعث شد استالین نیروهای شوروی را از ایران ببره و فرقه دمکرات تنها بمانه و شکست خوردند. امتیاز نفت را هم مجلس بعدی تصویب نکرد.

    پاسخ:
    بله دقیقا، اون ملی‌گرایی و تحقیر قومیت‌ها متاسفانه هنوزم ادامه داره و هیچ وقت برچیده نشده.
    بله در اینکه قوام سیاست‌مدار قهاری بوده شکی نیست.
    البته حرف‌های زیادی در این زمینه هست که اینجا جاش نیست.
    یه جورایی اگه فرقه دموکرات توی آذربایجان پا می‌گرفت برای خود شوروی هم خطرساز می‌شد.

    قربون کوتاهی روایتت بگردم :) 

    پاسخ:
    متن رو که تموم کردم خودم خوشم نیومد، چون خیلی خلاصه و ناقصه:)
  • کوالای پیر
  • جالب بود فقط اسم این فرقه به گوشم خورده بود و درباره اش چیزی نمیدونستم و اصلا فکرنمیکردم تعداد کشته هاش اینقدر زیاد بوده باشه

     

    اگه از همون مدرسه یکی اینجوری تاریخ رو درس میداد بهمون چی میشد آخه :(

    پاسخ:
    من فقط یه معلم تاریخ خوب داشتم که الان هم اسم‌شون تو خاطرم نیست، یه آقای مهربونی بودن که تاریخ‌شناسی پیش‌دانشگاهی رو تدریس می‌کردن و من تشنۀ زنگای تاریخ‌شناسی بودم.
    متاسفانه این ضعف تدریس و نداشتن خلاقیت توی همۀ دروس بوده و همچنان هم هست!
    ولی مرسی بابت تعریفی که از من کردین:))

    من هیچی در مورد این اتفاق نمیدونستم 

    برام خیلی جالب بود

    ممنون از قلم تون :)

    پاسخ:
    خوشحالم که مفید بوده براتون:) 

    هزار و خورده ای آدم کشته میشن اونوقت پیشه وری پناهنده میشه?! جل الخالق 

     

    چرا نوشتی حذب? (ذال?)

    پاسخ:
    آخر همۀ انقلاب‌ها همینه، یه عده مردم بیچاره قربانی میشن تا سردمدارها در برن!

    جدی؟ دقت نکردم برم اصلاح کنم
  • آقاگل ‌‌
  • یک سؤال، ماجرای تجزیه‌طلبان امروز چیه؟ الان هم با شعار تدریس زبان در مدارس جلو میان. ولی کنارش شعارهای تجزیه‌طلبانه هم کم شنیده نمی‌شه. 

    اوضاع از چه قراره و چه خبره؟

    پاسخ:
    تجزیه طلب‌ها ماهیت‌شون تغییر نمی‌کنه، یه روزی تحت لوای شوروی یه روز تحت لوای ترکیه.
    اینکه قانون اساسی می‌گه هر قومی حق داره توی مدارسش به زبان مادری آموزش ببینه ولی دولت مانع اجرای این قانون شده، جای بحث نداره.
    ولی خب پان ترکیست‌ها ابزارهای مختلفی رو به خدمت می‌گیرن تا شعارهای تجزیه طلبی رو سر بدن.

    به قول معروف ابرروایت ها، بسیاری از روایت های کوچک ولی اساسی را پوشانده اند.

    مثلا جریان دختران قوچانی و انقلاب مشروطه

    کتاب تاریخ جهان نو را آقای بابک احمدی خیلی توصیه می کند

    من از اروین ابراهامیان تاریخ ایران را خواندم خوب بود و ویژگی خاص نویسنده نگاه به تاریخ از پایین به بالا است.

    پاسخ:
    درسته و بسیاری از روایت‌ها ابتر مانده‌اند.
    نخوندم این کتاب رو، اگر فرصت کردم حتما میرم سراغش. 
    تاریخ چیز عجیبیه. 
  • حامد سپهر
  • منم جسته گریخته یه چیزایی درباره فرقه دموکرات آذربایجان شنیدم و ممنون که این قضیه رو کامل توضیح دادین

    بقول شما همیشه تاریخ رو قوم پیروز مینویسه و همین فرقه دموکرات و حزب توده که نقش زیادی در پیروزی انقلاب داشتن به مرور از معادلات سیاسی حذف میشن چون به صلاح نبوده گویا

    در مورد تجزیه طلبی یه چیز بگم، احساس من اینه که هنوز هم تفکرات قوی تجزیه طلبی چه در کردستان و چه در آذربایجان دیده میشه و ظاهرا این یجور راه نجاته

    پاسخ:
    خواهش می‌کنم :)
    بله دقیقا بعد از انقلاب حتی مناظره ای بین کیانوری و شهید بهشتی برگزار شد تو تلویزیون. ولی خب.... 

    بله بین پان ها وجود داره، البته باید ریشه‌یابی کرد، که چرا کردها و ترک‌های افراطی و متعصب خودشون رو ایرانی نمی‌دونن. 
  • میرزا مهدی
  • سلام با کمال شرمساری باید عرض کنم از این واقعه و وجود شخصی به نام سید جعفر پیشه‌وری خبر نداشتم تا به الان.

    فکر میکنم با دیدگاهی که از ایشون خوندم و جملاتی که تو ویکی‌پدیا از ایشون نقل شده، امروز هم حضور داشتند و در قید حیات بودند و تحرکاتی انجام میدادند و بیانیه ای صادر میکردند-هم- سرش رو زیر آب میکردند.  

    یک جمله از ایشون:

    «مردان میهن‌پرست هرگز به تضعیف کشور خود اقدام نمی‌کنند و هیچ وقت راضی نمی‌شوند بر خلاف قوانین کشور خود رفتار نموده و هم میهنان خود را آزار بدهند و مرکزیت کشور خود را متزلزل سازند. مردان شرافتمند از بالای سر کشور خود با بیگانگان رابطه نمی‌زنند. در خطرناک‌ترین موقع‌ها علیه دولت مرکزی برنمی‌خیزند و برای احقاق حقوق مشروع یا ادعاهای نامشروع خود از راه دزدی و غارتگری و شورش و بلوا اقدام نمی‌کنند. ارتجاع بین‌المللی از وحدت ایران خوشش نمی‌آید و سعی می‌کند در پیکر ایران دولت‌های کوچک به وجود بیاورد»

    پاسخ:
    اختیار دارین، دشمنتون شرمنده.
    ممنون بابت نقل قول خوبتون
  • جناب منزوی
  • سینه ی تاریخ پرِ از رازها

    ممنونم، کوتاه و مفید :)

    پاسخ:
    واقعا همین‌طوره.
    خوشحالم که مفیده. 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">