رسالت شما چیست؟
هوالمحبوب
تا حالا شده توی فضای بلاگستان، چیزی بخوانید، که بدجور به دلتان نشسته باشد؟ شده از یک پست مطلبی را یاد گرفته باشید؟ با کتابی، فیلمی، موزیکی آشنا شده باشید؟ ترفندی را آموخته باشید، آموزشی هر چند مختصر از یکی از بلاگرها دیده باشید؟
خب طبیعتا پاسخ اغلبمان به این سوالات مثبت است. احتمالا بعد از اغلب این مطالب دلچسب، یک دمت گرم توی دلمان نثار نویسندۀ وبلاگ کردهایم و راهمان را کشیدهایم و رفتهایم. بدون اینکه آن دمت گرم را برایش بنویسم، آن حس خوب را به گوش نویسنده رسانده باشیم.
توی دنیای واقعی هم همین است، گاهی لباسی را تن کسی میبینیم، دلمان را میبرد، چهرۀ زیبایی را میبینیم که به دلمان مینشیند، رفتار شایستهای از کسی میبینیم که تحسینش میکنیم، اما همۀ این حسها را توی دل خودمان نگه میداریم. نمیرویم توی صورتش زل بزنیم و بگوییم، میدانستید که امروز خیلی زیبا شدهاید، نمیگوییم این روسری چقدر زیباست، این لبخند چه به صورتت میآید.
از مردهایی که توی تاکسی جمع و جور مینشینند که ما کنارشان احساس آرامش کنیم، تا حالا تشکر کردهایم؟ از فروشندههایی که وقتی ما را تنها و معذب حس میکنند و موقع پرو لباس از مغازه خارج میشوند تا ما راحت باشیم چه؟ از دختران و پسران دوچرخه سواری که شهر را زیبا میکنند چه؟ از کسانی که زبالههایشان را توی جوب پرت نمیکنند و مسیرشان را تا نزدیک یک سطل زباله دور میکنند چه؟
گاهی ما آدمها به یک دمت گرم نیاز داریم تا دوباره انرژی بگیریم، گاهی چشم به راه یک کامنت پرمهریم از کسانی که دوستشان داریم، گاهی منتظریم که خوانده شویم، تایید شویم، نقد شویم. کیست که به محبت بینیاز باشد؟ کیست که بنویسد و نیازی به بازخورد مخاطب نداشته باشد؟
دربارۀ رسالت یک بلاگر خیلیها نوشتهاند، از پیشنیازهای یک بلاگر، از مهارتهای لازم برای یک بلاگر، اما آیا تا حالا به رسالت خودمان به عنوان یک مخاطب فکر کردهایم؟ چرا اغلب پستهای مهم، دغدغهمند، که نتیجۀ عرقریزان روح نویسنده است، کمترین بازخورد، کمترین بازدید و کمترین لایک و کامنت را دارد؟ یعنی ما حاضر نیستیم برای خوراک فکریمان زمان اختصاص دهیم و حداقل واکنشی نسبت به آن نشان دهیم؟
نوشتن به هیچ عنوان آسان نیست، خوب نوشتن طبعا سختتر هم هست، تخصصی نوشتن، هدفمند نوشتن، پرداختن به یک موضع جذاب به یک زبان همه فهم، از آن هم سختتر است. پس لطفا نسبت به بلاگرهای سختجان که هنوز چراغ بلاگستان را روشن نگه داشتهاند بیتفاوت نباشیم. نوشتن را در هر رسانهای میتوان ادامه داد، اما ما وبلاگ را انتخاب کردهایم، کاش طوری نشود که عطایش را به لقایش ببخشیم.
شاید چون گاهی نظر تخصصی نداریم، احساس میکنیم نوشتن مثلا "دستتون درد نکنه. مطلب خوبی بود. استفاده کردم." تکراری به نظر میاد.
البته که نکته درستی رو اشاره کردی.