هوالمحبوب
فردا فینال جام باشگاه های آسیاست، زنگ اول با پسرها درس دارم، قول داده ام حتی اگر بساط تلویزیون در مدرسه جور نشد با لایو اینستاگرام بازی را نگاه کنیم، امروز توی گروه همکاران معلم ریاضی مان گفت که نیاز به تعویض کلاس دارد، ساعت آخر آف است و میخواهد کلاس یکی از همکارها را بگیرد؛ چون از بودجه بندی حسابی عقب است. هیچ کس قبول نمی کرد، معلم علوم قرار بود آزمایش انجام دهد، من آنلاین نبودم و معلم های هنر و ورزش هم که ساعتی هستند، معمولا دلمان نمی آید ازشان کلاس بگیریم. موقع چت کردن شان من آنلاین نبودم، بعد از اینکه نشستم به چک کردن تلگرام، دیدم چنین نتیجه گرفته اند که زنگ آخر من در کلاس پسرانه، به معلم ریاضی داده شود و من به جای او آف باشم. خیلی هم دعا دعا می کردند که من قبول کنم که مشکل حل شود!
زهی خیال باطل، من معلم سرخوشی هستم که حتی اگر یک روز مانده به آزمون علمی بودجه بندی را نرسانده باشد، یکهو عشقش می کشد که بنشیند با بچه هایش، شعر بخواند و کیف کند. بودجه بندی مدرسه و آموزش و پرورش اصولا برایم محلی از اعراب ندارد.
یک ماه و نیم از سال تحصیلی می گذرد، جزوه ای 91 صفحه ای نوشته ام که 15 صفحه اش را خوانده ایم، از 17 درس کتاب، 3 درس را خوانده ایم، از کتاب نگارش و املا و انشا که حرف نزنم بهتر است!
دارم به این فکر میکنم که مشکل اساسی امسال چیست؟! چرا هیچ کس نمی تواند بر اساس زمان بندی اش جلو برود. پارسال این موقع من درس پنجم را تمام کرده بودم. این را نه بودجه بندی که ورقه های آزمون به من می گویند. پیش خودم می گویم آزمون یکشنبه را کنسل کنم و کمی درس بخوانیم.
دانش آموزان امسالم درس نمی خوانند، هر بار موقع تصحیح ورقه دود از کله ام بلند می شود، عوضش حسابی اهل کتاب هستند، توی زنگ های اجتماعی بی نظیرند و از اینکه هیچ چیز در کلاس من جدی نیست لذت می برند. دوست شان دارم، میدانم که تقصیری ندارند، راه و روش درس خواندن را هنوز به درستی یاد نگرفته اند. هر چند زنگ های انشا برایشان موسیقی پخش میکنم، موقع دادن برگه های تصحیح شده بر اساس میانگین نمره هایشان، موسیقی مناسب پخش میکنم و هر بار از ریتم شاد و غمگین موسیقی میتوانند حدس بزنند که چه کرده اند.در کنار همه ی این سرخوشی ها، لیست بلند بالایی از بازدیدها را هم نوشته ام که اگر قرار باشد تک تک شان را اجرا کنم، عملا باید کلاس درس را تعطیل کنم. کتابخانه ی مرکزی، موزه ی مردم شناسی، بازار تبریز، رصد خانه ی دانشگاه ، پتروشیمی، خط تولید کارخانه ی آیدین، گلخانه ی آقا رسول و ..... روزهای خوبی در انتظارمان است.
- ۱۹ نظر
- ۱۱ آبان ۹۷ ، ۲۲:۲۶