گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

به جنگ ترس‌هایم خواهم رفت

دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ۱۲:۴۳ ب.ظ

هوالمحبوب


می‌دونستم لحظه‌های آخر سال نود و هفته و برای آخرین باره که دارم می‌بینمشون.

دایره‌وار نشسته بودیم وسط حیاط و حرف می‌زدیم.

نمی‌دونستم اینکه من تو عروسیِ دخترِ خانم "ع"، چی قراره بپوشم اینقدر جذابه، نمی‌دونستم اینکه من قراره تو عروسی برقصم یا نه چقدر می‌تونه براشون خوشایند باشه. بیشترین و پر تکرار ترین سوالی که ازم می‌پرسیدن این بود که کی رو از همه بیشتر دوست دارین. گفتم، همه‌تون رو دوست دارم، اما همه‌تون رو به یک اندازه دوست ندارم، آندیا گفت چه صادقانه.

گفتم معلم‌ها همیشه باید راست بگن، شیطون‌ترین‌ها، بازمره‌ترین‌ها، مودب‌ترین ها، درس‌خون‌ترین‌ها همیشه جذاب‌ترن برام. از دانش‌آموز بد‌دهن، دعوایی، قلدر، درس‌نخون و بی‌زبون هم هیچ خوشم نمیاد.

دلم می‌خواست در دلم رو باز کنم و دونه دونه‌شون رو بچینم تو گوشه کنارای دلم. کی وقت کردن اینقدر برام عزیز بشن آخه؟ مگه همونایی نبودن که تا چند ماه پیش کفرم رو در میاوردن؟ چی ان این موجودات دو پای کوچولو؟ غمشون غممه، خنده‌شون خنده‌مه، دلتنگی‌هاشون دلتنگم می‌کنه.

داریم بساط نود و هفت رو جمع می‌کنیم، با تمام غمی که تو دلمونه، با همهء خنده‌هایی که ازمون دریغ شده، با همهء عشقی که تو دلمون موند و هدر شد، داریم سال رو تحویل می‌کنیم بدون اینکه، حال و هوای عید حتی از هوا مشخص باشه. تبریز برفی کجاش شبیه بیست و هفت اسفنده آخه؟

سال نود و هفت با تمام فشارهای مالی، عاطفی، روحی و کاری که داشت، سال بدی هم نبود، حداقل بدتر از سالی که مهناز رفت، نبود، یا حتی بدتر از سالی که نون جان مریض شد، یا بدتر از سالی که ....

بگذریم، نود و هفت سال عبرت‌های متعدد بود، سال پایان دادن به انتظارها، سال شروع یک رابطهء تازه و تلاش برای تثبیت شدن در یک جمع فرهیخته.سالی پر از حسرت، پر از شک، پر از دلتنگی.

قراره بعضی‌ها رو تو سال نود و هفت جا بذارم و فقط خاطره‌هاشون رو با خودم ببرم به سال جدید.

تو سال نود و هشت یه پروژه ی بزرگ و حسرت برانگیز رو محقق می‌کنم، نه اینکه فقط حرفش رو بزنم، محققش می‌کنم و بعد اینجا با صدای بلند می‌گم آقای اوجان دیدی بدون تو هم می‌تونستم؟ دیدی نبودنت هیچ مانعی برای رسیدن به رویاهام نبود. می‌نویسم که من به عنوان یک انسان ترسو تونستم بدون اینکه بهت تکیه کنم، بزرگترین رویای زندگیم رو محقق کنم، بعد از این تنها بودنت، داشتنت، حضورت می‌تونه رویای یک عمرم باشه.هیچ هم یادم نرفته که سی و یک سالگی هم داره می‌رسه و من هنوز ندارمت.

قراره طی این بیست روز یک نفر رو برای خودم کمرنگ کنم، هرچند برام خیلی دشواره، ولی باید تلاشم رو بکنم. آی آدم‌های بلاگستان، سالتون پر از آرزوهای محقق شده، پر از رویاهای برآورده شده، پر از قراردادهای پر پول، پر از همکاری های درجه یک، پر از جشن و سرور و پایکوبی. پر از دو نفره شدن ها.

نظرات  (۱۸)

انشالله 98 بتونی همینطور که گفتی اون چزی که گفتیو محقق کنی. تا چشم اوجان هم در بیاد
پاسخ:
مستر ژ میگه، نگو ان شالله، میگه وقتی میگی ان شالله وقتی نمیتونی انجامش بدی میندازی گردن خدا که حتما خدا نخواست و قسمت و حکمت رو میاری وسط.
اما اگر بگی من انجامش میدم. یعنی به خودت متکی هستی و با تمام قوا به سمتش میری و محققش میکنی.

ممنونم از انرژی تون :)
آی خدا بخاطر دعاهای نسرین لااقل امسال ارزوهای منو محقق کن :))

الان دارم فکر میکنم یعنی معلم‌هام دلشون برای منم تنگ میشده؟ کاش شده باشه :)

ای نسرین بلاگستان، تمام دعاهات ختم به اجابت ان‌شاءالله، سالت پر از اتفاقات قشنگ و خوب ^_^
پاسخ:
بعضی از همکارام یه جوری خشک و بی احساس هستن که گاهی شک میکنم که اینا بتونن بچه‌هاشون رو دوست داشته باشن، اما اغلب مون با خیال بچه هامون زندگی میکنیم.
حتما تو ذهن شون هستی
من خرداد 85 پیش‌دانشگاهی رو تموم کردم.
از اون سال هم معلم هامو ندیدم.
یا خیلی کم اونم همون سال‌های اول دانشگاه.
چون یا درگیر دانشگاه بودم یا کار و نمی‌شد تایم خال یپیدا کنم.
نوه عموم که الان تو همون مدرسه داره درس میخونه، سه تا از معلم هام معلم هاشن.
تا بهشون گفته راجع به من کلی خاطره براش ردیف کردن از من.
حتی به اسم کوچیک منو یادشون بود.
قربانت فرشته جانم :)
امیدوارم سال جدید شروع بهترین سالهای زندگی براتون باشه و جمله آخر پست رو برای خوتون هم آرزو می‌کنیم معلم مهربان :)
پاسخ:
امیدوارم. مرسی از دعاتون
  • آسـوکـآ آآ
  • ۹۷ خیلی سال سخت و تلخی بود. سخت و تلخ شروع شد و ملس در حال تموم شدنه...
    امیدوارم سال ۹۸ بیای و برامون از خوشیات بنویسی. خوشیهایی که تمومی ندارن ❤❤
    پاسخ:
    من تقریبا اغلب سال‌های زندگیم همین شکلی بوده.
    امیدوارم سال 98 سال من و تو باشه. 
    کنار یار و اوجان:) 
    چرا اینقده شما مهربونید آخه خانوم معلم؟ :) سلام سال نوی خوبی داشته باشید
    پاسخ:
    مهربونی از خودتونه آقا مرتضا:)
    امیدوارم هممون سال خوبی داشته باشیم
    اگه نشه برای هیچ بخش از شغل معملی حسادت کرد واسه این بخشش که دوست داشتن و دوست داشته شدنه میشه کلی حسادت کرد واقعا حس عجیبیه
    من به شخصه یاد گرفتم که قرار نیست هیچ سالی از سال قبل خودش بهتر بشه مگه اینکه ما خودمون اون خوب بودنه رو بسازیم
    براتون سالی پر از اتفاقات خوب آرزو میکنم و امیدوارم پر از شادی و سلامتی و پول باشه براتون:)
    پاسخ:
    عاشقش میشی وقتی کلی غمخوار داری تو کلاس، وقتی تخس ترین دختر مدرسه که پنج ساله گذشته همه رو عاصی کرده با پر رو بازی‌اش، حالا عاشق تو شده، رام شده و بابت اشتباهش عذرخواهی میکته:)
    می‌تونم بگم که صد در صد همینه، خوشبختی یافتنی نیست ساختنیه.
    سال خوبم همین طور. 
    همین طور برای شما آقای سپهر عزیز:) 
    خوب هرکس یه نگاهی داره. من معتقدم اگر خدا نخواد نشه، نمیشه. پس برای اینکه خودمو عبدِ خدا بدونم، لااقل به خودم ثابت کنم، میگم انشالله. 
    :) 
    محقق شد خبر بده ببینیم چشم اون بابا دراومده یا نه؟
    پاسخ:
    منظور مستر ژ این نبود که اعتقاد نداشته باشیم، می‌گفت ملت تنبل متکی به اعتقاد صرف نباشیم، شبیه حرف پیامبر که میگه با توکل زانوی اشتر ببند.

    محقق که میشه حتما ولی چشم یار رو از کجا ببینم در اومده یا نه، نیست که لامصب:|
    بعدم اوجان چشم دراومده نمیخوام :)  
    :)) البته شوخیه ها : ولی فکر میکنم اوجان باشه ، حالا کور و کچل هم باشه عیبی نداره. یه او جان خوب و تر گل و ور گل تو ایران وجود داشت که منم :)))
    پاسخ:
    :))
    شما یه دونه بودین برا نمونه
    میگن مرد خوب شبیه جا پارکه، یا اشغال شده یا جلو در خونه مردمه:) 
    امیدوارم نود و هشت برات پر از اتفاقات شگفت انگیز خوب باشه😍
    پاسخ:
    امیدوارم سال هممون باشه بهار قشنگم 😍
  • محمود بنائی
  • ممنون از آرزوهای قشنگتون، همچنین برای شما :) همین که زنده از 97 بیرون رفتیم جای شکرش باقیه، انشاله که 98 مهربون تر باشه، بخدا طاقتمون طاق شد. 
    پاسخ:
    جدا که درسته، سال زخمی شدن روح و جسم مون بود، امیدوارم بهتر بشه اوضاع یا دست کم بدتر از حالا نشه.
    سال 98 سال ماست💪
  • آشنای غریب
  • باهات موافقم که هرچند از نظر اقتصادی سال بدی بود
    اما از نظر روحی شاید سالهای بدتر از این رو هم گذرونده بودم

    و همچنین که سال درس وعبرت گرفتن بود !

    امیدوارم سال رو به رو سالی پر از اتفاقات خوبی باشه

    (در ضمن منم دارم روی یه پروژه ای که قبلا قولش رو به خودم داده بودم کار میکنمامیدوارم به زودی بتونم با سربلندی مطلبش رو ارسال کنم)
    پاسخ:
    قطعا همیشه بهتر و بدتر از این هم وجود داره. سال عجیبی بود در کل، چقدر گریه کردیم امسال، چقدر درددل کردیم،
    ممنونم امیدوارم دنیا به روت بخنده همشهری
    ان شالله که موفق از این امتحان بیرون بیایی
    قطعا میتونی 
    چقدر دعاهای آخرتون قشنگ و خوب بودن :)

    خدایا هوای دل خانم معلم مهربون بلاگستان رو داشته باش و نزار که یه وقت از اینجا بره و ننویسه ... سال خوبی رو واستون آرزو میکنم :)
    پاسخ:
    :))
    ممنونم لنی عزیز
    این روزها عجیب به ننوشتن نزدیکم. 
    امیدوارم دعات مستجاب بشه:) خیلی خیلی ممنون
    در این لحظه که من دارم کامنت میدم... ساعت ۲۳ و بیست دقیقه ی روز ۲۸ ام اسفند... تبریز پوشیده از برف شده و مثلا باید بوی بهار بیاد که سرمای زمستون برگشته! در تعجبم!!

    چی؟! قراره بعضی ها رو تو سال ۹۷ جا بذاری؟! بخدا اگه لحظه ای حتی من از ذهنت گذشته باشم ازت نمی گذرم :))

    ای آقای اوجان... امان از دست تو... امسال بیا تا بهت بگم نسرین چه حرف ها که پشت سر تو نزده... چه غیبت ها که ازت نکرده... چه شکوه ها و گلایه ها که ازت نداشته... فقط خدا بهت رحم کنه :)
    پاسخ:
    ما قراره کریسمس رو جشن بگیریم عزیزم
    شبیه لشکر اینستاگرامی با کلاس شدیم:|
    بله بعضیا که خیلی الکی جا باز کردن واسه خودشون..
    زهرا:)
    همه رو مکتوب نگه داشتم خودش بیاد بخونه
    اشک بریزه بابت بی وفایی هاش:) 
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • سال جدید حالمون خوب باشه ان‌شاالله:-)
    پاسخ:
    ان شالله 
  • کلمنتاین ‌‌
  • چرا آخریین بار؟
    مگه بعد عید نمیان مدرسه؟
    پاسخ:
    نوشتم که آخرین بار در سال 97
    سلام
    سال جدید رو تبریک میگم ان شاءالله تو این سال جدید به خواسته های خوبتون برسید و همه بدی و غم های سال های گذشته رو بشوره با خودش ببره
    دلتون شاد و ایامتان بهاری
    پاسخ:
    سلام سال نوی شمام مبارک
    ممنونم
    ان شالله که همه چیز خوب پیش بره
    سال ما باشه
  • قاسم صفایی نژاد
  • چقدر به دل نشست
    سال نو مبارک

    پاسخ:
    ممنونم:)
    سال نوی شمام مبارک 
  • مــحــدثــه ...
  • سال نو مبارک نسرین عزیز :) امیدوارم تو سال جدید قلبت پر از آرامش و زندگیت همیشه پر از رشد و موفقیت و سلامتی باشه :)
    پاسخ:
    سال نوی توام مبارک محدثه جان
    الهی آمین
    سالت پر از لبخندهای از ته دل 
    پر از حال خوب عزیزم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">