گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

ما خسته‌ایم آقای قاضی

جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۵۳ ب.ظ
هوالمحبوب

اگر زمان شیوع عمومی و قرنطینه را اول اسفند 98 در نظر بگیریم، الان دقیقا چهارده ماه است که درگیر کروناییم. کرونا چهارده ماه است که سلامتی و اقتصاد ما را تهدید می‌کند. توی این چهارده ماه تقریبا هیچ تغییری در روش‌های مقابله، پیش‌گیری یا ایمنی سازی انجام نگرفته است. در طی این چهارده ماه فقط گفته‌اند ماسک بزنید، ضدعفونی کنید، فاصله اجتماعی را رعایت کنید و تمام. ما چندین ماه است که خانۀ هیچ کدام از اقوام نرفته‌ایم و هیچ کدام از اقوام خانۀ ما نیامده‌اند. تنها رفت و آمدمان با خواهرم بوده و خاله کوچیکه که چند باری از حیاط خانه سلام و علیکی کرده و رفته. مراسم عزا و عروسی و چشم روشنی و تولد دعوت شده‌ایم و نرفته‌ایم. رستوران و کافه نرفته‌ایم. مادر و خواهرم حتی بازار هم نرفته‌اند. ما تمام این مدت را ترسیده‌ایم و خودمان را توی خانه حبس کرده‌ایم. 
اسفند ماه بود که برای اولین بار به اصرار دوستانم رستوران رفتم، توی یک محیط باز که میزها با فاصله چیده شده بودند، همین هفتۀ گذشته بود که مادر و پدرم به عقد دخترعمه‌ام دعوت شدند و با ماسک و فاصلۀ اجتماعی راهی دفترخانه شدند. یک عقد سرپایی فوری که یک ساعت بیشتر طول نکشید.
ما هم دلمان پوکیده از خانه نشستن، ما هم دلمان برای آشنایان‌مان تنگ شده است، ما هم دلمان می‌خواهد چند تا نی‌نی اضافه شده به فامیل را ببینیم، ما هم دلمان رستوران و کافه و هزار و یک چیز دیگر می‌خواهد. اما چون گفته‌اند رعایت کنید ما هم گفته‌ایم چشم و تمام.
اما حالا یک سوال اساسی برای من پیش آمده است: «چرا عید همه چیز به حال عادی درآمد و جوری تلقی شد که انگار کرونایی در کار نیست؟»
آیا مردم مسخرۀ دولت است که هی شل کن و سفت کن درآورده‌اند؟ مگر می‌شود چهارده ماه مردم را در خانه ماندن و تعطیل کردن تمام دورهمی‌ها وادار کرد؟ الان دو هفتۀ تمام باز هم کار و کاسبی خوابیده و همه جا به حالت تعطیل و نیمه تعطیل درآمده است که چه؟ 
می‌گویند چون تحریم هستیم نمی‌توانیم واکسن بخریم! خب به ما چه که شما بازی‌های سیاسی را بلد نیستید و عمری است خون ما را توی شیشه کرده‌اید؟ مگر تحریم خواست ملت است؟ مگر قطع رابطه با جهان خواست ملت است؟ مگر وقتی پای منافع خودتان در میان باشد، هیچ یادی از مردم بینوا می‌کنید؟ مردمی که حقوق بخور و نمیرشان کفاف زندگی حداقلی را هم نمی‌دهد، مردمی که سال‌هاست از آرزو دست برداشته‌اند، مردمی که به نداشتن عادت کرده‌اند.
کمتر بخورید و بچاپید تا به ما هم چیزی برسد. کمتر حرص بزنید تا ما هم کمی نفس بکشیم. یک سوال اساسی ما جوان‌های ناامید دست شسته از همه جا را جواب بدهید، تکلیف ما توی این تباهی‌ای که برایمان ساخته‌اید چیست؟ ما که پول‌مان از پارو بالا نمی‌رود و حقوق‌ بخور و نمیرمان تا سر برج دوام نمی‌آورد و جوش خرابی تک‌تک وسیله‌های ضروری زندگی را باید بخوریم و هر بار ترس از دست دادن چیزی چنگ بزند بیخ گلویمان، گناه‌مان چیست؟
ما هم دلمان کمی هوای تازه می‌خواهد، دلمان کمی زندگی کردن بدون ترس از فردا می‌خواهد.
اینکه نه واکسن می‌خرید و نه شعور کنترل بیماری را دارید، شوخی شوخی دارد ما را می‌کشد. 
هر روز و هر شب با ترس از دست دادن به خواب می‌رویم و با ترس از دست دادن از خواب بیدار می‌شویم.
شاید باورش برای شما سخت باشد اما ما تنها دارایی زندگی‌مان آدم‌ها هستند. آدم‌هایی به هزار و یک دلیل دوست‌شان داریم.
غم خوردن و صبح تا شب برای یک تکه نان توی صف ایستادن و دنیال اتوبوس دویدن و عرق ریختن و شب شرمندۀ نداری بودن را خوب یادمان داده‌اید.
کاش چند ماه دیگر که موعد انتخابات رسید، ما دوباره شبیه مترسک‌های سر جالیز نشویم دغدغه ریز و درشت‌تان.
ما از اینکه هر روز همۀ زندگی‌مان چوب حراج می‌خورد خسته‌ایم، از اینکه هر چقدر می‌دویم، نمی‌رسیم خسته‌ایم.
ما توی این خرابه‌ای که اسمش را وطن گذاشته‌اید نه کودکی کردیم و نه جوانی. ما تک به تک و دانه دانه و گروه گروه می‌میریم و تمام می‌شویم.

نظرات  (۱۱)

احسنت 

پاسخ:
سپاس

اینو بدون که روند تزریق واکسن توی ایران از هیچ جای جهان عقب نیست و همه جهان تو همین مرحله هستند.. 

پاسخ:
ممنون که به آگاهی‌هام افزودی.

:) :(

پاسخ:
:(

غلط کردن که تحریمیم و واکسن نمیدن! داشتن بهترین واکسن رو حداقل ١٥٠ هزار دوز میفرستادن. سخنرانی کرد شخص اول مملکت و بدون هیچ اطلاع حداقلی ژنتیکی گفت توش میکروچیپ گذاشتن تا مارو کنترل کنن و الان اینه وضعمون! انگار مثلا بیکارن و واقعا نژاد برتر آریایی رو باورشون شده که استاکر توی واکسن ها بذارن. الانم حسابدار و کادر اداری شبکه های بهداشت واکسن زدن، فلان ازاده و جانباز زده ولی ده درصد از کادر درمان هم واکسن نزدن چه برسه به مردم عادی. فقط و فقط بلدن غلط اضافی بخورن.

همه جا هم طرفدارهای بی مغزشون که مثل کبک سرشون رو کردن زیر برف هستن؛ من جمله زیر پستت که دو تا دیسلایک زدن. 

پاسخ:
یه نفرم اومده می‌گه وضعیت تزریق واکسن تو ایران دقیقا مثل همه جای دنیاست! آدم نمی‌دونه سرشو کجا بکوبه واقعا. خب رییس جمهور مصاحبه می‌کنه می‌گه تحریمیم واکسن نمی‌دن بهمون بعد یه عده سینه چاک می‌گن نه همه جا همینه وضعیت، انگار همه جا تحریمن که نتونن واکسن بخرن!
من اون مصاحبه رو شنیدم البته صحبتی از میکروچیپ نبود، فقط گفت به آمریکا اعتماد نداریم و ازش واکسن نمی‌خریم، اگه راست می‌گه بره وضعیت ممکت خودشو اصلاح کنه که روزانه کلی کشته می‌ده:)
کاش می‌دونستم از این طرفداری کورکورانه چی عایدشون می‌شه که حداقل دلم نسوزه.

هوپ چی میگی؟ کادر اداری بهداشت؟ جانباز ده درصد؟ خدمات جوونمون چند بار طفلی اومد پیشم بار آخر گفت بچه ی کوچیک چون دارم نگران اونم، یه مرد جوون فکر می کرد من کاره ایم :( به رییس گفتم یبارم واتساپ زدم

میدونی چیه با خودم میگم همه حدیثا و وعده هایی که از سمت ائمه میذن مثل همین حدیث کشکه: که حکومت با کفر می مونه، با ظلم نه؟

من نمی دونستم کدوم واکسن 150 هزار دوز میتواسته بیاد؟ البته میشده 75هزار نفر

برای همینم به امام زمان هیچ اعتقادی راستش ندارم

حس می کنم یه قصه دروغیه و با گفتن جمله از ظلم و جور پر باشد و نسبتش به پیامبری که کسیو سر کار نمیذاشت و مهربون بود، همه را سرکار گذاشتن و خودشون سرشونو کردن تو آخور و می لمبونن 

لعنت به اختلاس گرها لعنت به سیاسی ها لعنت 

پاسخ:
هوپ هم دندانپزشکه و احتمالا از یه چیزایی خبر داره که اینجوری می‌گه. چون شهرهای متفاوتی زندگی می‌کنید خب شاید اونجا شرایط با شهر شما فرق داشته باشه.
منم راستش خیلی وقته که به خیلی چیزها  شک کردم. 
به اینی که ما خودمون رو مذهب برتر می‌دونیم، خودمون رو پیرو امامان و پیامبر می‌دونیم و ....
چطور می‌شه که اینهمه ادعامون می‌شه ولی صدها ساله 313 نفر آدم کار درست نتونستیم جور کنیم که امام زمان ظهور کنه.
یه چیزهایی رنگ و بوی شیادی گرفته راستش.
از اون دینی که پیامبر آورده جز اسمی باقی نمونده و این جای تاسفه.

میدونم دندانپزشکه از تعجبم گفتم، باید علامت؟! می گذاشتم که حواسم نبود

 

 

 

 

 

 

بله :(

پاسخ:
:(

اینا گناه خیلی چیزا گردنشونه.

گناه خون خیلی از جوون‌هایی که به ناحق ریخته شد. گناه اعتقاد و دینی که از ما دزدیدن (چون میگن هر جا فقر بیاد دین میره).

میگن نمیخوایم مستعمره امریکا باشیم. باشه قبول. کی دلش میخواد مستعمره جایی باشه؟ پس چرا شدیم بازیچه دست روسیه و چین؟ اگه اینا آره، چرا اونا نه؟!
زندگی رو به کام همه زهر کردن. بیش از یک ساله هیچکس رنگ خوشی و آرامش رو ندیده. دیگه چطور میتونستن سرکوب کنن و ما رو به انزوا بکشونن؟

پاسخ:
جالبه که طبق همون دینی که چماقش کردن و هی می‌کوبن تو سر ما معامله و تجارت با بی‌دین حرامه، الان دو تا کشور کمونیستی داریم که تنها شرکای تجاری ما هستن!
چرا فقط یک سال؟ ما خیلی وقته خون به دل شدیم و صدامون در نیومده.
مستعمره شدن فقط برای آمریکا بده، چین و روسیه برادرهای خودمونن.


تا چند روز پیش صحبت این بود که برای مذاکره با آمریکا رفراندوم بگذارند اون هم همزمان با انتخابات. انتخاب رئیس جمهوری که با آمریکا مذاکره کنه یا نه؟ حالا چند روز دیگه خبرش میاد که هر کی می خواد واکسن بزنه روز رای گیری بیاد پای صندوق همونجا بهش واکسن می زنن... 

تف به شرف نداشته شون!

پاسخ:
خب حتی اگر بر فرض محال رفراندومی هم بذارن، کی می‌تونه صحتش رو تایید بکنه؟
همون جمله پایانی....

حرف دل خیلی‌ها رو زدید. خیلی‌ها...

ما هم خودمون توی یه جور کره شمالی زندگی میکنیم فقط باور نداریم

پاسخ:
و شاید باور هم داریم ولی می‌ترسیم بلند داد بزنیمش.

واقعا همه چیزمون رو از دست دادیم ...

دقیقا از فردای تعطیلات همکارای من دونه دونه مثبت شدن و رفتن خونه ....هیشکی دلش برای ما نمیسوزه

پاسخ:
خدا آخر و عاقبت همه رو به خیر کنه ایشالله.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">