گفتگوهای تنهایی

گفتگوهای تنهایی

سی و پنج سالگیِ یک معلم ادبیات در روستایی همین حوالی...

بایگانی

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «از خوشبختی هایم» ثبت شده است

هوالمحبوب

همه ی ما چیزهایی را در سال 1394 جا میگذاریم. چیزهایی را کنار میگذاریم و سبک بار تر پا در سال جدید میگذاریم.

حتی چیزهای کوچکی که جای کمی را در ته ذهن و دلمان گرفته اند. میگذاریم و میرویم به امید لحظه های شاد تر، زندگی بهتر و سرنوشتی به مراتب خوب تر از آنچه تا کنون داشته ایم.

گاهی اما این چیزهایی که جا گذاشته میشود آنقدر مهم و عزیزند که نمیتوانی بی سوگواری رهایشان کنی. نمیتوانی لبخند بزنی به سال نو بدون اینکه ته دلت چیزی فرو بریزد.

دوست داشتن و دوست داشته شدن پروسه ای نیست که با تغییر سال و ماه و روز به دست فراموشی سپرده شود.

و عشق موهبتی است که هیچ چیز شیرین تر از آن نیست و رنجی است که هیچ رنجی یارای مقابله با آن را ندارد.

در زندگی دردهایی هست که تو را بزرگ میکند و تو تا وقتی عاشق نشدی نمیفهمی خدا برای چه میگوید که انسان را در رنج و سختی آفریده ام.

خداباوران معتقدند که خدا سرنوشت را برات جوری رقم می زند که به خیر نزدیک تراست و همین خدا باوری دست گیر عاشقان است که  تمام لحظه های کشنده ی دوری را تاب می آورند.

در آستانه ی این سال قشنگ سلام میکنم به زندگی، به عشق، به لبخند و آرزو میکنم که خدای خوب همیشه مهربان دستگیرم باشد در لحظه لحظه ی این درد کشیدن ها و صیقل روح که رنجی ماورای تصور است.

تکه های جا مانده از 94 را از دور نگاه میکنم، عشقی که رفت، لبخندهایی که اشک شد، عزیزی که پیش خدا پر کشید، دردهایی که کشیدیم....

هووووووووم من چیزی برای حسرت خوردن ندارم. 94 سال من نبود و من به چیزی می اندیشم که ایمان دارم آن را در سال جدید خواهم یافت. جرعه ای آرامش که خنده های از ته دل برایم به همراه بیاورد، ایمانی که از سر شعور باشد و آگاهی، عشقی که ازلی باشد و ابدی و غرق شدن در رویای بیداری که اشک هایش از سر شوق است و دردهایش نوید بالیدن می دهد.

برای تک تک همراهان این زمزمه ها خدا را آرزو میکنم. زندگی در بی خدایی ظلمات محض است و غرق شدن در نا امیدی. زندگی تان سرشار از نور خدا، دست خدا، لبخند خدا.

لبهایتان پر از خنده، تن تان پر از سلامتی و جیبتان پر از سکه های حلال.

برای همه مان معرفت آرزو میکنم و شجاعت و آزادگی. که نرنجانیم و قضاوت نکنیم و ببخشیم.

و برای همه ی دلخستگان عشق فراموشی آرزو میکنم که نوشداریی است که ذهن را به آرامش می رساند.

برای همه ی یاران همراه، همه ی رفیقان قدیمی، آنهایی که بودند و هستند، انهایی که بودند و نیستند و سرانجام آنهایی که قرار است باشند و نیستند
کلی ارزوی خوب دارم.

سالتان خوش


  • نسرین

هوالمحبوب

یه سری اتفاق های خوب فقط در ماه رمضان میافتند و محال است که در روزهای دیگری شاهدش باشیم! این قرآن خواندن همه گیر چیزی است که مختص این ماه عزیز است متاسفانه! خود من هم شامل این گروه میشوم که قرآن خواندن درست و اصولی ام صرفا در این ماه خلاصه شده است. حالا جدای از این مطلب، یک نکته ی خوبی که چند سال است شاهد رخ دادنش هستم؛ قرآن خوانی دسته جمعی است. خاله ی من (همون خاله وسطی که پارسال همین وقتا مشرف شدن مکه) حیاط با صفایی داره و تو ماه رمضون همه ی همسایه هاش رو دعوت میکنه که راس ساعت مقرر تو حیاط خونه اش جمع بشن و هر روز یک جزو قرآن رو بخونن باهم.این کار حسن زیاد داره و به نظرم مهمترینش اینه که کسایی که در این بین قرآئت ضعیفی دارن توی این جمع خوانی ها اشکالاتشون تا حدی برطرف میشه و خیلی ها هم موظف میکنن خودشون رو که از این قافله ی خیر عقب نمونن. فعلا به غیر از خونه ی خاله ام تو خونه ی یکی از دختر عموها هم این اتفاق مبارک رخ میده خدا رو شکر.
مورد دومی که خیلی دوسش دارم و چند سالیه خیلی جاها اتفاق میوفته اینه که خیلی از خانواده ها هر سال در موعد سالگرد عزیزانشون یه مراسم قرآنی برگزار میکنن اعم از ختم قرآن و ختم یاسین و غیره و این موضوع سبب خیر میشه که هم فامیل دور هم جمع بشه که صله ی رحمه و هم کلی دعا و خیر و برکت نثار روح رفتگانمون میشه و هم اینکه خدا رو شکر این مراسم از تشریفات کلا عاریه. کل پذیرایی در این مراسم شامل یه چایی و در نهایت خرما و نون کماج میشه و خیلی هم به دل آدم میشینه.
نمونش همین امروز که خونه ی دختر عموی پدرم برای ختم انعام دعوت بودیم .چون سالگر مادرشون بود و چقدر  من لذت بردم از این مراسم بدون ریا، بدون غیبت، بدون دل شکستن و سراسر نور و معرفت. دختر عموی پدر خیلی صدا و لحن خوشی دارن و از قرآن خوندنشون کلی لذت بردم. خدا قبول کنه ان شالله. یادش بخیر اردیبهشت و بهمن هر سال عمه حبیبه این مراسم رو تو سالگرد پدر بزرگ و مادر بزرگم برگزار میکرد امسال سالگرد شون فراموش میشه چون دیگه عمه حبیبه نیست که در خونش رو بی منت به روی برادرو خواهر ها باز کنه. خدا غرق نور و رحمتش کنه ان شالله.

  • نسرین