هوالمحبوب
سلام محبوب ازلی و ابدی
از اینکه یک سال دیگر فرصت زیستن به من دادی ممنونم، بابت وجود تمام آدمهای حالخوبکن در زندگی از تو سپاسگزارم. دوست دارم از اینجا تا آسمان هفتم برایت بوس و بغل بفرستم، از بس که حالم با تو خوب است. دوست داشتن تو مهربانترم میکند، روحم را رقیق میکند، آتش خشمم از آدمها را فرو مینشاند، دوست داشتن تو آخرین مفر من است.
مرا از دوست داشتن خودت به کار دیگری وا ندار، دوست داشتن تو، همان حس خوبی است که زندگی را زیبا میکند.
مهربانم، بابت اینکه به من قدرت شاد کردن بخشیدهای از تو ممنونم، از اینکه میتوانم تمام وجودم را لبریز از محبت کنم، از اینکه میتوانم زیباییها را ببینم و درک کنم، از اینکه از چیزهای کوچک شاد میشوم، از اینکه هنوز امیدوارم که دنیا جای بهتری برای زندگی شود، از اینکه هنوز امیدوارم عشق نجاتمان دهد، بابت تمام اینها ممنونم.
حتی بابت آن دسته گل زیبا که بغلش کردم و از بویش مست شدم، بابت آن جعبۀ بزرگ هدیه که هنوز نتوانستم لمسشان کنم، بابت آن روسری سبز دلبر، بابت آن پیامهای محبتآمیز، بابت داشتن تمام شاگردانم از دیروز تا امروز، بابت داشتن دوستانم از گذشته تا حال ممنونم رفیق.
شکرت که اجازه دادی زندگی کنم، شکرت که توانستم جایی بایستم که راضیام کند، راهی را بروم که حالم را خوب کند، ادمهایی را ملاقات کنم که نور بپاشند به زندگیام. دستم را رها نکن محبوبم، توی تاریکروشن زندگی، از تنها رها شدن میترسم. تنها و بیکس رهایم نکن. دستت را از شانههایم برندار.
عنوان: بیست و پنجمین سحر